والیبال ایران در شرایطی اولین المپیک خود را تجربه کرد که درباره عملکرد این تیم در المپیک دو دیدگاه وجود دارد. گروهی صعود ایران را به دور دوم مسابقات موفقیت میدانند و در مقابل برخی کارشناسان هم به عملکرد شاگردان رائول لوزانو در ریو نمره قبولی نمیدهند. محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال، در این روزهای پس از المپیک باید تصمیمهای مهمی برای تیم ملی بگیرد. او که آرزوهای بزرگی در سر دارد در حال سبک، سنگین کردن وضعیت کادر فنی تیم ملی است. از طرفی باید به دو موضوع مهم دیگر هم اشاره کرد؛ ارتقای سطح کیفی تیم والیبال بانوان و همچنین چگونگی حضور بانوان تماشاگر در دیدارهای بینالمللی. رئیس ١٠ساله فدراسیون والیبال درباره برنامههایش برای آینده والیبال ایران توضیح داده است.
یکی از اظهارنظرهای مهم شما در چند سال اخیر همزمان با رشد چشمگیر والیبال ایران این بود که هدفتان مدال المپیک است. این واقعا باورتان بود یا اینکه میخواستید از نظر مدیریتی روحیهای به تیم ملی و جامعه بدهید تا آنها را به سمت المپیک هل بدهید؟
من از شما یک سؤال میپرسم. اساسا شما میتوانید بدون آرمان زندگی کنید؟ نه. بالاترین آرزویی که یک رشته ورزشی دارد، سکوی المپیک است. سال ٢٠٠٧ من نشستی با رئیس فدراسیون والیبال صربستان داشتم که الان رئیس اتحادیه اروپاست. از تجربیات ایشان پرسیدم که چه کار کردید در المپیک سیدنی توانستید مدال طلا بگیرید. ایشان از برنامه ششسالهای برای من حرف زد که گفت با این کارها توانستیم قهرمان المپیک شویم. من گفتم ما میخواهیم در کشورمان یک برنامهریزی انجام دهیم و تیمی بسازیم که صربستان و همچنین سایر کشورها را شکست دهیم!
ایشان آنموقع به من گفت: این یک رؤیای بزرگ است. من در جواب گفتم مطمئن باشید که ما آن را انجام میدهیم. بعد از اینکه ما توانستیم صربستان را ببریم، او به من گفت شما توانستید حرفی را که زدید در عمل ثابت کنید. میخواهم بگویم ما نباید حرفی بزنیم که نمیتوانیم انجامش دهیم؛ حرفی را میزنیم که میتوانیم انجامش دهیم. ما از المپیک ٢٠١٢ قصد حضور در بازیهای المپیک را داشتیم. ما میدانستیم برای المپیک ٢٠٠٨ پکن شانسی نداریم ولی در المپیک ٢٠١٢ با یک امتیاز این بازیها را از دست دادیم. همین شد که کار را تعطیل نکردیم و با هدف جلو آمدیم.
آن چیزی که در والیبال کشور اتفاق افتاده، ما را به این باور رساند که میتوانیم جزء کشورهای برتر دنیا باشیم. روزی که ما کار را شروع کردیم رده ٢٦، ٢٧ دنیا بودیم، الان هفتم دنیا هستیم. یعنی از تیمهایی مثل کانادا، فرانسه و صربستان بالاتریم. از آسیاییها هم که خیلی سرتریم. ما اعتقاد داریم باید در زمره چهار، پنج تیم اول المپیک باشیم. الان هم این باور را داریم ایران شایسته رفتن روی سکوی المپیک است. کشورهایی مثل برزیل، روسیه، ایتالیا و آمریکا در مسابقات مختلف جایشان مدام عوض میشود؛ این کشورها همیشه بین هفت تا هشت تیم اول میچرخند. هرکدام که بهتر برنامهریزی کند، بهتر نتیجه میگیرد. ما در المپیک ریو خودمان را ثابت کردیم اما در یکی، دو مورد زورمان به چهار تیمی که در بالای جدول بودند، نرسید. فیزیک بدنی بازیکنهای پشتخطزن و دریافتکنندههای این تیمها بهتر از ما بود. ما اگر میخواهیم جزء چهار تیم برتر بالای جدول باشیم، باید این نقاط ضعف را اصلاح کنیم. بازیکنهای ما واقعا زحمت کشیدند اما طبیعی است قدرت بدنیشان با بازیکنی که قدرت اسپکش ٢٠ سانتیمتر از آنها بالاتر است، خیلی فاصله دارد. ما باید از الان بازیکنانی برای المپیک بعدی تربیت کنیم که بتوانند قدرت بدنی تیم مقابل را داشته باشند. متوسط قد کشورهایی که جزء چهار تیم اول هستند از ما بالاتر است. باید از الان برای المپیک ٢٠٢٠ و ٢٠٢٤ متوسط قد ملیپوشانمان را به یکمترو ٩٨ سانتیمتر برسانیم.
در کل از اهدافی که خودمان برای المپیک ریو داشتیم، راضی بودیم. ما دو هدف داشتیم؛ یکی کسب سهمیه و یکی صعود به دور بعد مسابقات که این اتفاق افتاد. اما از اینکه میتوانستیم بهتر باشیم، نه. مردم انتظار نمایش بهتری داشتند. ما نتیجه را گرفتیم و به دور بعد هم رفتیم ولی این عنوان پنجمی میتوانست با بازیهای بهتری انجام شود.
شاید خیلیها تصور کنند سقف تیم ما همین است ولی شما میگویید این تیم میتواند جلوتر برود... .
قطعا همینطور است. ما الان در کشورمان جوانانی داریم که میتوانند برای دو المپیک آینده پشتوانه تیم ملی باشند. ما همین نسل فعلی تیم ملی را از بین ٤٠٠، ٥٠٠ نفر انتخاب کردیم. درحالحاضر این قدر علاقهمند به والیبال زیاد شده که استعدادها را از بین ١٠ هزار نفر انتخاب میکنیم. کسانی که در سنین ١٣، ١٤ سال هستند و قدشان یکمترو ٩٠ سانتیمتر است. میانگین قدی نوجوانانی که ما انتخاب کردیم، از تیم ملی بزرگسالانی که داریم، سه سانتیمتر بلندتر است. این جوانان یکمترو ٩٨ سانتیمتر هستند اما برای المپیک ٢٠٢٠ میخواهیم این میانگین قدی را به مرز دو متر برسانیم.
بانوان والیبالیست ما هم در مسابقات اخیر جهش خوبی داشتند. این امیدواری را دارید که آنها هم مثل آقایان بدرخشند؟
شک نکنید که اینطور میشود. البته کارکردن در حوزه مردان با زنان متفاوت است. واقعیتش این است که خانمهای ما در شرایط برابر با تیمهای اروپایی بازی نمیکنند. زنان ما در شرق آسیا با آن شرایط دمایی هوا، با رعایت پوشش حجاب که افتخار ماست بازی میکنند. در مقابل تیم حریف با یک تیشرت بازی میکند. خانمهای ما دو، سهبرابر تیم مقابل باید انرژی مصرف کنند و عرق بریزند. تیم ما خیلی هنرنمایی کرده که از هفتتا بازی، چهارتای آن را با این شرایط برده است. با توجه به اینکه تمرکز بیشتری روی خانمها داریم، این اعتقاد را داریم که کمپ اختصاصی داشته باشند و سن استعدادیابی و انتخاب را در آنها پایینتر ببریم. ما درحالحاضر در بخش بانوان سه رده تیم ملی داریم. آسیا به تیم ملی بانوان ما افتخار میکند. من اخیرا که به کنگره جهانی رفته بودم، دیدم که همه بهشدت تحتتأثیر تیم ما قرار گرفته بودند. در رنکینگ جهانی چهار، پنج تیم از قدرتهای حاضر والیبال زنان دنیا آسیایی هستند. همین کار را سخت میکند، ولی این اعتقاد را داریم تیم ما میتواند جزء تیمهای اول حالحاضر جهان قرار بگیرد. روزهای بهتری را پیشروی بانوان خواهید دید.
حضور خانمهای تماشاگر در سالنهای مسابقات در این چند سال خیلیبحث برانگیز بود و ممنوع شد. پیگیری این موضوع به کجا رسید؟
ببینید، ما دو بحث داشتیم؛ یکی بحث حضور بود، یکی بحث کیفیت. اتفاقاتی در چند سال قبل افتاد که اصل حضور را زیر سؤال برد؛ اینکه محیط فیزیکی ما محیط مناسبی برای تردد و رفتوآمد خانمها نیست. ما محیطی برای اینکه کرامت خانمها حفظ شود، نداریم.
این موضوع باعث شد که دستگاههای امنیتی و انتظامی با اصل حضور مخالفت کنند، اما از آنطرف تعهدات بینالمللی را هم داشتیم. چون والیبال یک ورزش خانوادگی است و همه دوست دارند آن را تماشا کنند. با پیگیریهایی که صورت گرفت، اصل حضور حل شد، اما با این کیفیت که جایگاه، ورودی و سرویس بهداشتی مجزا برای بانوان تعریف شود که موازین هم رعایت شود. الحمدلله امسال هم همه کسانی که به سالن آمده بودند مسائل را رعایت کردند. والیبال در دنیا یک ورزش خانوادگی است. خود این موضوع، والیبال را به یک رشته پرطرفدار تبدیل کرده است. در ایران هم خانمهای علاقهمند به این رشته کمتر از آقایان نیستند و از تماشای آن لذت میبرند. ما باید امکانات را بهگونهای تنظیم کنیم که خانمهای ما با خانوادههایشان بتوانند راحت به سالن بیایند و مسابقات را تماشا کنند. ما که میزبان میشویم باید این اصل را بپذیریم. این قصه یک مطالبه عمومی است. البته اگر ما بهجای سالن ١٢ هزارنفری، سالن ٣٠ هزارنفری هم داشته باشیم، باز فضا برای تماشاچی کم میآوریم. انشاءالله در سالهای آینده شرایط بهتر میشود تا خانمهای بیشتری به سالن بیایند.
انتخاب سرمربی تیم ملی به کجا رسید؛ لوزانو میماند یا نه؟
لوزانو که قراردادش تا المپیک ریو بود، اما فعلا در حال بررسی هستیم. فعلا نمیخواهیم عجله کنیم. ما میخواهیم یک تصمیم چهارساله بگیریم. رقابتهای لیگ در اسفندماه تمام میشود. ما باید در یکی، دوماه آینده تکلیف سرمربی را مشخص کنیم که او بیاید و لیگ را هم ببیند. با توجه به آسیبشناسیای که از نتایج قبلی کردیم، باید ببینیم چه مربیای میتواند تیم ما را به چهار تیم بالای جدول ردهبندی جهانی برساند.
یک بحثی که اخیرا در جامعه به وجود آمده این است که میگویند در والیبال هم یک رگههایی از بازیکنسالاری وجود دارد. بهخصوص اینکه شرکتنکردن بعضی از ملیپوشان در رژه بازیهای المپیک هم به این موضوع دامن زد. این موضوع را قبول دارید؟
بازیکنسالاری وقتی است که یک بازیکن در نحوه برنامهریزی تیم، انتخاب سرمربی و ... اثرگذار باشد که این موضوع اصلا در فدراسیون ما وجود ندارد. البته این موضوع به این معنا نیست که شما در کارها مشورت نکنید. کاپیتان تیم بهعنوان نماینده تیم میآید و نظرات خودش را با سرپرست تیم مطرح میکند؛ بهطورمثال درباره تغییر ساعت تمرین یا نحوه بدنسازی نظر میدهد. ورود بچههای ما به مسائل فنی در همین حد است. اینکه میگویند بازیکنسالاری شده به این شکل است که مثلا طرف یک تصویر را در تلویزیون میبیند که مثلا کاپیتان تیم درخواستی را در حین بازی کرده. در همهجای دنیا مسئولیت به گردن کاپیتانهای تیمهاست. اداره تیم در داخل زمین با اوست. اینکه این کاپیتان تا چه حد میتواند دراینباره دخالت کند، جای بحث دارد و ما هم قبول داریم؛ در چارچوبی که به اختیارات تیم ضربه نزند.
اتفاقی که در مراسم رژه افتاد این بود که آقای موسوی بعد از شرکتنکردن در رژه، عکسی را در فضای مجازی گذاشت. رژهرفتن این بچهها اجباری نبود. آنها به سرپرست تیم گفته بودند با توجه به اینکه کت و شلوار شما آماده نشده، ما هم به رژه نمیرویم. البته ایشان هم به آنها گفته بود بروید و در رژه شرکت کنید. سرپرست تیم هم از سرپرست کاروان این موضوع را پرسیده بود و گفته بود ایرادی ندارد اگر نیایید. خیلی از ورزشکاران نیامدند، اما عکسشان را هم در فضای مجازی نگذاشتند. این قصهای است که اتفاق افتاد. من اصل موضوع را تأیید نمیکنم. من خودم هم به بچهها گله کردم که بهتر از این میتوانستید، عمل کنید. خود بچهها هم فکر نمیکردند این واکنشها به وجود بیاید. بعد از این اتفاق بچهها به لحاظ روحی و روانی خیلی تحت فشار قرار گرفتند. تصور خیلیها این بود که بچهها به پرچم ملیشان بیاحترامی کردند، درحالیکه اینطور نبود.