فوتبال ایران و مصائب آن؛ سریالی که هر ساله به شکل‌های مختلف تکرار می‌شود؛ یک بار در حوزه تیم ملی، یک بار در حوزه باشگاه‌داری و بار دیگر در حوزه فدراسیون فوتبال و مسائل پیرموان آن و گویا قرار نیست برای یک روز هم شده از گلوی خانواده فوتبال اعم از مسئولان تا هواداران، آب خوش پایین برود.

دعوای جدید فوتبال ایران اما به حوزه تبلیغات محیطی در جریان رقابت‌های لیگ برتر مربوط می‌شود، جایی که می‌رفت لیگ برتر را سروسامانی دوباره ببخشد اما ناگهان دست‌هایی از آستین وزارت ورزش درآمد که این موضوع را با اختلالاتی مواجه کرد تا این بار هم حواشی جدیدی گریبان‌گیر فوتبال ایران شود.

داستان این بار از آنجایی آغاز شد که سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال با یک اسپانسر برای تبلیغات محیطی فوتبال ایران به توافق رسید تا از هفته سوم به بعد، این اسپانسر رسماً کار را در دست گرفته و لیگ برتر و باشگاه‌ها نیز بتوانند روی درآمد آن حساب ویژه‌ای باز کنند. با این حال در عمل اتفاقات دیگری رخ داد که نشأت گرفته از تصمیمات پشت پرده بود و دیدار پرسپولیس و صبای قم در حالی آغاز شد که ورزشگاه آزادی از نمای دور بیشتر شبیه یک کاغذ دیواری بود تا محلی برای انجام یک رقابت فوتبالی!

این دیدار پنجشنبه شب از منظر تبلیغات محیطی حواشی خاصی نیز داشت که البته پای این حاشیه‌ها به رسانه‌ها نیز کشیده شد. به محض آغاز بازی یک نمایی از کاغذ دیواری در دورادور زمین مشخص بود و جالب اینکه برای اولین بار تبلیغات اسپانسر سرخابی‌ها که تمام ورزشگاه را به سیطره خود درآورده بود بر روی دیوار بین دو طبقه نیز نصب شده بود تا به جای تبلیغ، بیشتر شاهد ضد تبلیغ در جریان یکی از دیدارهای لیگ برتر باشیم. این در حالی بود که به اندازه‌ای این وجود بیش از اندازه این تبلیغات خاص چشمها را اذیت می‌کرد که به واقع در ویترین مغازه‌ها و بیلبوردهای خیابانی نیز از چنین تبلیغاتی به این شکل خبری نیست.

با این حال در پشت پرده این موضوع، مسائل ویژه و خاصی وجود دارد که نشان می‌داد که امروز در فوتبال کشور اوضاع به گونه‌ای شده که حرف فدراسیون فوتبال که متولی فوتبال کشور است برای برگزاری یک مسابقه در سطح لیگ برتر به کرسی نمی‌نشیند.

در این بین یک سؤال بزرگ به وجود می‌آید مبنی بر اینکه فوتبال قدرتش را از دست داده و یا اینکه آنهایی که از نهادهای خاص فشار می‌آوردند، آیا زورشان به آن اندازه هست که به واقع می‌توانند حتی در این حوزه نیز حرف خود را به کرسی بنشانند. عجیب اینکه بعد از دخالت این نهادهای خاص در بحث مدیریت کلان فدراسیون فوتبال و دخالت در انتخاب دبیر و حتی نواب رئیس، پای این مراجع به دخالت در انتخاب اسپانسر نیز باز شده و در صورتی که صحت این ادعا نیز ثابت شود باید یاد مثل «هرچه بگندد نمکش می‌زنند، وای به روزی که بگندد نمک، بیفتیم»!

امروز در واقع کار به جایی رسیده که اگر پای نهادهای نظارتی به قرارداد بین اسپانسر سرخابی‌ها و تراکتورسازی باز شود و اگر آنها به واقع این قرارداد ترکمنچای را بررسی کنند به طور حتم مسائلی رو خواهد شد که ابتدا پای مراجع امنیتی را به آن باز کرده و حتی در صورتی که برخی از این بی‌قانونی‌ها رسانه‌ای شود به طور حتم جای برخی دیگر در این فوتبال نخواهد بود.

حالا و با این وضعیت هواداران و فدراسیون فوتبال در حال قربانی شدن هستند. حتی اگر از ادیت شدن چشم‌ها نیز در حین تماشای مسابقات بگذریم، هوادار عادی فوتبال که فقط به عشق پیروزی تیم محبوبش به ورزشگاه می‌رود از پشت پرده‌ها چندان خبر ندارد و با هر پیامکی که می‌زند پولی را از کف می‌دهد که به ازای آن شاید هرگز به تیم محبوبش کمک نشود و شاید بیشتر این پول به جیب مسئولانی برود که این دکان را راه انداخته‌اند تا از بازار مکاره (بخوانید بی در و پیکر) فوتبال ایران پولی را به جیب زده و ...

از سوی دیگر فدراسیون فوتبال که یک بار دیگر تأکید می‌کنیم متولی برگزاری رقابت‌های فوتبال است ضرر می‌کند چراکه این قدرت را نخواهد داشت تا برای تبلیغات محیطی نیز رأسا و به صورت مستقل به تصمیم گیری بپردازد و امروز حتی اگر اسپانسری که با آن برای ادامه رقابت‌ها قرارداد بسته شده بخواهد عدم حضور در مسابقات هفته چهارم را پیگیری کند این موضوع نیز برای فدراسیون فوتبال قوز بالا قوز شده و در این بی پولی باید جریمه هنگفتی را نیز بپردازد.

اگر این باب شود که اسپانسرها سرخود با ارگان‌های بالاتر از فدراسیون فوتبال به لابی بپردازند، هرگز سنگ روی سنگ بند نشده و چه بسا باید یک بار دیگر شاهد تعلیق فوتبال ایران باشیم.

حالا امروز باید دست به دعا برداریم که نهادهایی مانند فیفا یا کنفدراسیون فوتبال آسیا به چنین مسأله جزئی آن هم در آستانه رقابت‌های مقدماتی جام جهانی 2018 ورود نکند چراکه در این صورت شاید قائله‌ای به پا شود که دود آن به کل چشم فوتبال ایران برود.