آرش فرهادی ، کارشناس ارشد بازار سرمایه درخصوص علت عدم واگذاری سرخابی ها و عرضه سهام این باشگاهها در بورس یا فرابورس گفت: مطالعه و توجه به سیاست های ابلاغی اصل 44 و تاکید نظام بر توسعه و توانمندسازی بخش خصوص و کاهش تصدی گری دولت، نقشه راه را ترسیم کرده است و این باشگاهها بزرگتر از شرکتهای مخابرات ، فولاد، مس و امثال آن نیستند که نتوان سهام آنها را در بورس یا فرابورس عرضه کرد.
وی افزود: از مهمترین دلایل ناکامی خصوصی سازی این باشگاهها می توان به عدم تمایل به شفاف سازی مالی و بی توجهی به تفاوت مبنایی سه مقوله مالکیت، مدیریت و نظارت اشاره کرد، زیرا جذابیت ها و استفاده هایی که می توان از محبوبیت و جایگاه این باشگاهها نزد مردم کرد، قابل توصیف نیست و به همین علت در برابر واگذاری این باشگاها مقاومت می شود.
این حقوقدان تصریح کرد: یکی از بارزترین نمونه های قابل اشاره در این زمینه بحث سامانه 3090 است که تحت لوای درآمدزایی و حمایت از این باشگاهها ایجاد شده است و تبلیغات وسیعی انجام می دهد در حالی که به هیچ وجه قرارداد این سامانه با باشگاهها و گردش مالی ناشی از آن و اشخاصی که در منافع آن سهیم هستند شفاف سازی نشده است.
وی تاکید کرد: اگر سهام این 2 باشگاه در بورس یا فرابورس عرضه شده بود، همه قراردادها و عملکردهای مالی و مدیریتی آن باید شفاف میشد ولیکن هم اکنون هیچ گزارش و اطلاع رسانی در این خصوص انجام نشده است و مشخص نیست منابعی که مردم به عنوان هواداران این 2 باشگاه اجازه برداشت آن را داده اند، چگونه هزینه می شود.
فرهادی خاطرنشان کرد: ارزشگذاری اعلامی به عنوان مبنای مزایده برای هریک از این باشگاهها 290 میلیارد تومان آن هم به طور اقساط بود و این در حالی است که اگر فقط یک میلیون هوادار هر یک از این باشگاهها عضو سامانه 3090 شده باشند، گردش مالی سالانه برای هریک 72 میلیارد تومان خواهد بود و اگر این عدد 2 یا 3 برابر باشد، کل مبلغ اعلامی برای مزایده در یک سال از محل کمک های مردمی و هواداری تامین می شود و البته این در حالی است که تا کنون از تعداد اعضای سامانه یا گردش مالی ناشی از این امر گزارش شفاف و مستندی ارائه نشده است.
وی تاکید کرد: متاسفانه سازمان ورزش و سازمان خصوصی سازی برای واگذاری این 2 باشگاه از متخصصان بازار سرمایه استفاده نکردند و الا حتی اگر کل سهام این باشگاهها به ارزش 290 میلیارد تومان عرضه میشد، در کمترین زمان ممکن به فروش می رسید.
معاون حقوقی سابق بورس تهران تصریح کرد: بدیهی است که مردم و هواداران این تیم ها تصور می کنند که کل مبالغی که از طریق این سامانه پرداخت می کنند به باشگاه های محبوبشان می رسد و این در حالی است که طبق اخبار غیررسمی بین 10 تا 20 درصد این مبلغ به باشگاهها می رسد که این موضوع یک فاجعه و استفاده نادرست از اعتماد مردم است و مهم ترین علت آن عدم شفاف سازی مباحث مالی مرتبط می باشد و لازم است که نهادهای نظارتی و سازمان ورزش راساً در این خصوص شفاف سازی کنند تا مردم بدانند که منابع ناشی از حمایت آنان چگونه و در کجا هزینه می شود.
فرهادی در ادامه با بیان اینکه سازمان ورزش می تواند با اختصاص دارایی ها و امکانات سخت افزاری از قبیل ورزشگاه و فروشگاه و ارزشگذاری برند و دارایی های معنوی این باشگاهها به راحتی آنها را برای عرضه در بازارهای مالی آماده کند یاداور شد: در صورت واگذاری باشگاهها به مردم، مدیران متخصص و غیر سفارشی به انتخاب مجمع سهامداران در راس کار قرار می گیرند و با استفاده از ابزارهایی مانند حق پخش، تولید و توزیع لوازم و البسه تحت برند و ترانسفر بازیکن و حمایت های هواداران درآمدهای شفاف ایجاد کنند که حتی خود هواداران نیز به عنوان سهامدار در سود و زیان آن شریک باشند.
وی در پایان گفت: اگر این باشگاه ها خصوصی شوند داستان هایی مانند سقف قرارداد و زیر میزی و عابربانک و امثال آن از اطراف این باشگاه ها جمع می شود و این باشگاه ها می توانند با استفاده از منابع اقتصادی که خود ایجاد کرده اند برای افتخار آفرینی و رقابت در سطوح آسیایی و جهانی خود را آماده کنند و سازمان ورزش هم نظارت های لازم را در این عرصه انجام دهد و از آثار مشارکت اجتماعی ان استفاده کند.