هفتهنامه پنجره نوشت: توهین و ناسزا به داور و اعضای تیمهای رقیب، شکستن صندلیها و پرتاب به داخل زمین، درگیری و چاقوکشی روی سکوها، شکستن شیشه وسایل عمومی بهخاطر شکست تیم محبوب و...! پر بیراه نیست اگر بگوییم کمتر اتفاق میافتد که دیداری ورزشی در ایران، بدون رخدادن این قبیل ناهنجاریها انجام شود. اکثر باشگاههای مختلف در ایران، عنوان فرهنگی - ورزشی را یدک میکشند؛ اما خود نیز بهخوبی آگاهند که این عنوان برازندهشان نیست که اگر چنین بود اخبار متعدد بیفرهنگیها در ورزشگاههای مختلف کشور منتشر نمیشد.
امروز هزینههای گزاف برای موفقیت در ورزش صرف میشود و قیمت برخی بازیکنان و مربیان سر به فلک میکشد، اما سؤال اینجاست که برای ارتقای سطح فرهنگی تماشاگران چقدر هزینه شده است؟ البته باید اذعان داشت که مدیران ورزشی برای سکوها نیز هزینه میکنند، اما در راستای استخدام به اصطلاح لیدرهایی که بیسلاح سرد زندگی برایشان بیمعناست و برخی از آنها قریحه خوبی نیز برای شعرسرایی و شعارسازی دارند، البته هر چقدر توهینآمیزتر، پرطرفدارتر!
جالب اینجاست که برخی سالهاست در تلاشند تا زمینه حضور بانوان و خانوادهها در ورزشگاهها را فراهم کنند، در حالیکه در فضای فعلی حتی خانوادهها از حضور فرزندان نوجوان خود در این محیط ها دل نگرانند و تا حد ممکن مانع حضور آنها میشوند. در چنین شرایطی حضور بانوان و خانوادهها برخلاف ادعاهای مطرح شده، نمیتواند باعثتلطیف فرهنگی ورزشگاهها شود.
بیشک نمیتوان تنها تماشاگران را مقصر این بیفرهنگیها قلمداد کرد و نقش مسئولین ذیربط را نادیده گرفت. مدتهاست داعیه حرفهای شدن در ورزش را داریم، اما هنوز در بسیاری از ورزشگاههای ما خبری از امکانات اولیه رفاهی نیست و تماشاگران برای حضور در ورزشگاهها علاوه بر برخوردهای ناپسند و باتومخوردنها باید درد عدم دسترسی به سرویسهای بهداشتی مناسب و آبخوریهای سالم و استاندارد را نیز بهجان بخرند! تماشاگرانی عمدتا از مناطق پایین شهر و با کمترین سطح سواد که بسیاریشان با معضل بیکاری نیز مواجه بوده و سرگرمی آخر هفتهشان تخلیه هیجانات روحی در ورزشگاههاست. شاید وقت آن
رسیده است که مدیران جدید ورزش راهکاری جدی برای فرهنگ تماشاگران بیابند. برای آنها که بهعنوان بهترین تماشاگران دنیا معرفی میشوند، اما حقیقت این است که اگر بدترین نباشند، قطعا بهترین نیز نیستند.
دروغی به نام بهترین تماشاگران دنیا
اکثر باشگاههای مختلف در ایران، عنوان فرهنگی - ورزشی را یدک میکشند؛ اما خود نیز بهخوبی آگاهند که این عنوان برازندهشان نیست که اگر چنین بود اخبار متعدد بیفرهنگیها در ورزشگاههای مختلف کشور منتشر نمیشد.