اگر چه برنامه 90 عادل فردوسی پور در هفده هجده سال سپری شده از عمر خود کمترین سودِ فنی ( البته برنامه عادل باعث شده در مراسم توزیع مدال ها، شاهد حضور هیچ "اسبی"نباشیم) را برای فوتبال ما داشته، اما در سایر بخش ها کاستی ها را جبران کرده و به روشنی ناپاکی، بی عدالتی، حق کشی، تبانی، زد و بند، دلالی و بی کفایتی مدیران، بازیکنان و مربیان را به تصویر کشیده است.
عادل در برنامه "سوم خرداد" به وضوح نشان داد که یک بازیکن متوهم چگونه می تواند زمامِ باشگاهِ بزرگ را_ از مدیر گرفته تا تدارکات_ در دست بگیرد و برای آن سَر مشق بگوید. باز هم این برنامه عادل بود که نشان داد، یک مربی خوب به لحاظ فنی و البته ضعیف به لحاظ شخصیتی ( قاطعیت در برخورد با محرم) چگونه می تواند مِنّتِ بازیکنش را بکشد!
برنامه دهم خرداد عادل اما، قدری متفاوت بود چرا که علاوه بر شغل دوم محرم نویدکیا، عجز و ناتوانی پرویز خانِ مظلومی را هم نمایان کرد!
مظلومی روبه روی عادل نشست، دهان باز کرد و نشان داد که مربیان ضعیف، چگونه در دستانِ بازیکنانِ تمامیت خواهِ پرورش یافته در مکتب مدیران نالایق، "تَفت" داده می شوند و به جای عقل و منطق، "زمین" و "زمان"، برای آنان تعیین تکلیف می کند.
عادل در یک هفته اخیر و در برنامه 90 به درستی شاکله، شالوده و ماهیت فوتبال ایران را به نمایش گذاشت تا بفهمیم دلیل عقب ماندگی ورزش و فوتبال کشورمان، نه فنی است و نه سخت افزاری، بلکه شخصیتی است.
عادل نشان داد اجزای ورزش به درستی سر جای خود قرار نگرفته اند و در این هرج و مرج، هر کِه راحت تر کنار بیاید و بیشتر خوش خدمتی بالا دستی را بکند ، تاریخ انقضای طولانی تری خواهد داشت.
با وضعیت اسفناکِ ورزش که در هفته های اخیر تکمیل تر هم شده، آیا نباید دوشنبه شب ها، بین ساعت ده تا یازده، با شِکمِ پُر، به صورتِ دراز کش، با چشمانی اشکبار منتظر آغاز برنامه عادل باشیم؟