یاد آن روزهایی که در دهه پنجاه نیمه های شب همه از خواب بیدار می شدند تا از طریق پخش زنده تلویزیونی آن هم در آن ایام که همه تلویزیون نداشتند و مجبور بودند به خانه همسایه صاحب تلویزیون بروند, شاهد رقابت سخت محمدعلی با رقبایی چون فریزر و فورمن باشند.
آن ایام مسابقات محمدعلی برای مسلمانان یک جدال حماسی بود.
برای ایرانی ها پس از انقلاب محمدعلی همچنان یک چهره دوست داشتنی بود.
اوایل سال هفتاد هنگامی که محمدعلی کلی به ایران آمد حضور او در تحریریه کیهان ورزشی یک اتفاق جالب توجه بود.
هماهنگی های لازم صورت گرفت و زمان مشخص شد. اگرچه این اتفاقی بزرگ به شمار می رفت اما به نظرم تدابیر ویژه ای در نظر گرفته نشد. همان هماهنگی هایی که اغلب برای همه در نظر گرفته می شد انجام گرفت و منتظر ورود کلی بودیم.
من همین طور که مشغول کار بودم شاهد همهمه زیادی درون موسسه کیهان, راهروها و حتی بیرون موسسه بودم. راستش اول کار این دو موضوع را با هم مرتبط نمی دانستم. ما چنین روزهایی رو تجربه کرده بودیم. اتفاقات مختلف را شاهد بودیم.
رفته رفته متوجه شدم که مردم برای دیدن کلی جمع شده اند. برای اعضای تحریریه جالب بود که این جمعیت از کجا از امدن کلی خبردار شده اند.
محمدعلی کلی و گروه همراه وارد موسسه شدند و به سختی از میان مردم به تحریریه وارد شدند.
شدت استقبال به گونه ای بود که اعضای تحریریه امکان کار عادی را نداشتند و بیشتر رابط بین کلی و علاقه مندان شدند. پس از دقایقی طولانی و خلوت کردن تحریریه از جمع همکاران فرصتی شد تا محمد علی لحظه ای روی صندلی کنار من. برحسب اقبال و نه برنامه قبلی. ارام بگیرد.
الان که محاسبه می کنم برایم جالب است که محمد علی آن روزها حدود پنجاه سال داشت ولی بیماری تمام وجودش را فرا گرفته بود.
محمدعلی هنوز به درستی روی صندلی ننشسته بود که با دست به سمت راهرو و پشت در شیشه ای اشاره کرد. آنجا فرزند یکی از همکاران را دیدم که با درخواست کلی او را از لای جمعیت به سختی نزد محمدعلی آوردیم. کلی با مهربانی با او برخورد کرد و این خاطره ای فراموش نشدنی برایم بود.
مصاحبه انجام شد. محمدعلی کلی به دفتر آقای اصغری مدیر موسسه کیهان رفت و مراسم خوبی انجام شد.
محمدعلی کلی در میان استقبال مردم از موسسه خارج شد و کوچه شهید شاهچراغی را به سختی پشت سر گذاشت و رفت.
محمدعلی کلی در آن ایام مناطق مختلفی را در ایران مورد بازدید قرار داد. زمزمه هایی مبنی بر وساطت سیاسی بین ایران و امریکا و همچنین اقامت دایمی در ایران به گوش رسید.
محمدعلی پس از مدتی حضور در ایران به امریکا برگشت و با توجه به حال نه چندان مساعدش منتظر خبر بد درگذشت او بودیم. خبری که سرانجام صبح روز پانزده خرداد و پس از خبر کوتاه حضورش در بیمارستان ارسال شد.
محمدعلی کلی ورزشکار قرن دنیای فانی را وداع گفت اما بی گمان این نابغه ورزش جهان نشان داد که حتی در سطوح بالای ورزش می توان با هشیاری و رفتار درست به وظایف اجتماعی به بهترین شکل عمل کرد.