کنار گذاشتن کی‌روش خودزنی است

اینکه کی‌روش مدام تب و لرز کند، اتفاق خوبی نیست، اینکه امروز این پرتغالی استعفا دهد و فردا از آینده حرف بزند و پس فردا ایفمارک را بپذیرد و روز بعد با مسئولانش درگیر شود و فیلمبرداری کند و عکس بگیرد برای شکایت، اتفاق خوبی نیست.

در اینکه کی‌روش مربی فنی بسیار خوبی است، تردیدی وجود ندارد، اما همین مربی خوب فنی انگار در ایران می‌رود تا خاصیت ثابت قدم بودن و فرماندهی را از دست بدهد. او ثبات قبلی را ندارد و با غوره‌ای سردش می‌شود و با مویزی گرم.

جلسه‌های او را ببینید، با تاج می‌نشیند و طعنه به کفاشیان می‌زند و از حل شدن مشکلاتش سخن می‌گوید، فردای آن روز با تاج هم بد خلقی می‌کند. نمی‌دانیم این اوست که رفته رفته با بالاتر رفتن سن و سالش ثبات خود را از دست داده یا ما با وعده های پوچ و عدم صداقت او را مبدل به این که امروز هست کرده ایم.

امروز در آستانه رقابت‌های مقدماتی جام جهانی جابه جا کردن کی‌روش یک اشتباه بزرگ و نوعی خودزنی است اما با این حال همه درمانده شده‌اند که قدرت و علم کی‌روش را بالا ببرند یا از رفتارش که گهگاه تحقیرآمیز می‌شود و زیاده خواه گلایه کنند. در واقع باید کی‌روش را کاملا خاکستری دید و خوبی و بدی‌هایش را با هم پذیرفت نه اینکه او را بی‌اشکال دانست یا پر از اشکال.

کی‌روش شاید می توانست اخلاق خوبی مثل برانکوی جنتلمن داشته باشد اما اگر چنین بود برخوردی را که او با رحمتی، جباری، عقیلی، خلعتبری، رحمان احمدی، نویدکیا و ...کرد را نمی توانستیم از وی انتظار داشته باشیم کما اینکه برانکو با سوشا چنین رفتاری نکرد و چوبش را خورد.

کی روش اما در مورد پولادی اصرار بی‌موردی داشت و کسی را که قوانین ایران را زیر پا گذاشته بود با پیراهن تیم ملی به جام ملت های آسیا برد و البته با اخراج همین بازیکن به بن بست هم رسید. در هر صورت او یا خودش خسته شده و یا می خواهد دیگران را خسته کند چون مسیر را بسیار بد می‌رود.