فوتبال ورزش شکستن قاعده ها و پیش فرض هاست. آنچه می خوانید 20 نکته از پرونده ای است که عبدالله ویسی و شاگردانش مهر قهرمانی بر آن زدند:
1- « فرزاد حسنی دقایقی پیش جهت اهدای زرشک طلایی وارد باشگاه پرسپولیس شد». « آخرین افتخار استقلال، قهرمان نشدن پرسپولیس تو لیگ برتره. خدایا شکرت». اینها دو نمونه قابل پخش! از کُری خوانی استقلالی ها و پرسپولیسی ها در شبکه های مجازی برای همدیگر است. آنها هنوز هم گرفتار همدیگرند. چند هفته پیش نوشته بودیم « وقتی لاک پشت و خرگوش تهرانی به هم خیره شده اند بعید نیست غزال خورستان به خط پایان برسد». یک نفر این دعوای قرمز و آبی را تمام کند. غزال قهرمان شد!
2- این فوتبال پاکش خوشمزه تره! در روزهایی که همه منتظر بودند تا به کوچکترین اشتباه داوری یا بازیکنان انگ تبانی بچسبانند، پرونده لیگ پانزدهم دستکم تا این لحظه پاک بسته شد. تبریک به همه بازیکنان و تیم هایی که شرافتمندانه بازی کردند.
3- فرناندو خسوس ریبریو. 23 آذر 94 بعد از پیروزی استقلال خوزستان مقابل پدیده عبدالله ویسی جمله ای گفت که بعضی ها به او خندیدند و جدی نگرفتند. او گفت:« دروازه بان خوب از پدر و مادر خوب هم بهتر است و خدا را شکر که ما امروز یک پدر و مادر خوب داریم». خسوس دروازه بان استقلال خوزستان 17 بار کلین شیت کرد. یعنی چیزی کمتر از نیم گل در هر بازی! در حالی که بسیاری از تیم ها بازیکنان خارجی کم مصرف اما پرهزینه را به خدمت گرفتند، خسوس یک جواهر تمام عیار بود که در طول فصل یک هزارم سوشا مکانی هم دیده نشد!
4- علی دایی به قولی که داده بود عمل کرد. او با صبا از استقلال امتیاز گرفت اما فرید کریمی بازیکن این تیم هفته قبل همه معادلات را به هم زد. شاید کلیدی ترین بازیکن در تعیین قهرمان و سقوط یک تیم او بود! کریمی هفته پیش با گل دقیقه 85 خود بازی با ملوان را به تساوی کشاند تا هم آنها را به لبه پرتگاه ببرد و هم راه آهن را به یک تیم صاحب شانس برای بقا تبدیل کند. ملوان سقوط کرد و راه آهن نفس پرسپولیس را به شماره انداخت.
5- سایپا، گسترش فولاد و پدیده. آنها به ترتیب رتبه ها هشت تا ده جدول رده بندی لیگ را از آن خود کردند. تیم هایی با عقبه و حاشیه متقاوت. سایپا هر سال برای قهرمانی بسته می شود اما همین حوالی متوقف می شود. سایپا واقعاً مطمئن؟!
6- هفته علی عسکری ها. این هفته، هفته علی عسکری ها بود. در میانه هفته عبدالعلی علیعسکری به ریاست سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و در پایان هفته حمیدرضا علی عسکری با گل دقیقه 89 خود باعث پیروزی 2-0 سیاه جامگان مقابل ملوان شد تا در لیگ بمانند. او سر به آسمان سایید. بازیکن پیشین پرسپولیس برادرزاده رئیس تازه منصوب سازمان صدا و سیماست. گفتم که هفته، هفته علی عسکری ها بود!
7- رحیم زهیوی بازیکن سوسنگردی استقلال خوزستان دو گل قهرمانی این تیم را زد. او یکی از ستاره های این فوتبال است که مثل وحید امیری آنقدر نادیده گرفته شد تا خودش را تحمیل کرد. از سوسنگرد می آید. شهری با 50 هزار نفر جمعیت. ساکت و آرام و بی هیاهو. یک نفر برای پیدا کردن زهیوی ها در سوسنگردهای ایران آستین بالا بزند.
8- برانکو ایوانکویچ نایب قهرمان لیگ شد و پرسپولیس را به لیگ قهرمانان آسیا برد. عملکرد او در طول این فصل بسیار مورد تحسین قرار گرفت اما شاید بتوان به او خرده گرفت که با حراج کردن سیدجلال حسینی در آغاز فصل بزرگترین خطای فنی را مرتکب شد. پرسپولیس تا آخرین ثانیه لیگ تیمی بود که استعداد گل خوردن داشت. برانکو هرگز نتوانست خط دفاش را ترمیم کند و پای طاووس کماکان زشت باقی ماند.
9- سپاهان یازدهم. فولاد دوازدهم!... این رتبه ها باورکردنی نیست اما حقیقت دارد. فولادی ها دیر از خواب بیدار شدند و سپاهانی ها کماکان خوابند. قهرمان های پیشین در میانه جدول به امید روزهای آفتابی دراز کشیده اند.
10- راه آهن، ملوان و استقلال اهواز سقوط کردند. کسی دلش برای راه آهن تنگ می شود؟ بابک زنجانی الان غصه می خورد؟ سهام راه آهن سقوط می کند؟ راه آهن سورینت؟ راه آهن یزدان؟... تیم های بی هوادار به ضرب و زور پول دولتی نمی مانند. یاد بختیاری زاده و پسران استقلالی اش به خیر. آنها خیلی زود رفتند. 58 گل خورده برای تیمی که می خواهد در لیگ برتر بازی کند آمار شایسته ای نیست.
11- برای قهرمانی، گل زدن کفایت نمی کند. پرسپولیس 50 گل در لیگ به ثمر رساند. بهترین خط حمله. با 16 برد صاحب بیشترین بُرد. مهدی طارمی آقای گل شد اما جام قهرمانی را به اهوازی ها دادند. آنها نه به امتیاز بیشتر که تنها با لطف تفاضل گل قهرمان شدند. می شود در مورد 6 پنالتی که قرمزها با حاتم بخشی هدر دادند یا دهها توپی که به تیر زدند یا صدها فرصتی که سوزاندند نوشت اما تفاوت در خط دفاع است. پرسپولیس 50 گل زد و استقلال خوزستان تنها 33 گل، اما خوزستانی ها 14 گل خوردند و قرمزها 34 گل! یکی از بدترین خطوط دفاعی لیگ. فقط 5 تیم از پرسپولیس بیشتر گل خوردند. آنها به اندازه سیاه جامگان که به زحمت در لیگ ماندند گل خوردند!
12- پرویز مظلومی سرمربی استقلال بعد از تساوی مقابل صبا باتری که منجر به کسب سهیمه آسیایی برای آبی ها شد گفت: «خوش حال شدم حالا که ما قهرمان نشدیم تیم همنام ما فاتح لیگ شد». این جمله و تکرار آن از سوی برخی هواداران استقلال که سرمست از ناکامی پرسپولیس بودند باعث واکنش هایی شد. برخی هواداران استقلال خوزستان پلاکارد نوشتند که «استقلال خوزستان شعبه دیگری ندارد»! و پرسپولیسی ها هم گفتند: «مثل این می مونه که منچسترسیتی قهرمان بشه، منچستریوناتید خوشحالی کنه!» استقلال هفته های متمادی در صدر جدول بود اما در نهایت به جایگاه سوم اکتفا کرد.
13- این تماشاگران را تشویق کنید. قرمزها آمده بودند که جام را ببرند. صدهزار هوادار. انگار یک نفر تی شرت قرمز تن ورزشگاه آزادی کرده بود. اما جام قهرمانی پرواز کرد و به اهواز رفت. آنها ایستادند و بازیکنانشان را تشویق کردند. یکصدا. محکم و البته بغض آلود. هیچکس حیا کن و رها کن نگفت. این شاید نمونه ای قابل تحسین از رفتار هواداری باشد. وفاداری در لحظه های تلخ اثبات می شود وگرنه وقتی پیروز می شوید همه وفادارند!
14- لبخند دیروز پاداش اشک 16 ساله بود! عبدالله ویسی شخصیت پیچیده ای ندارد. ساده حرف می زند، آنقدر که بعضی ها را به صرافت می اندازد که دستش بیندازند. با او و رویاهایش شوخی کنند اما او 16 سال برای این جشن صبر کرد. دی ماه 78 ویسی به تیم ملی دعوت شد. اما پورحیدری در آخرین لحظه ها محمدنوازی را جایگزینش کرد. تصاویر اشک ریختن او از برنامه 90 پخش شد. گله مند که حقش را خورده اند. شب تلخی بود. انگار داشت به جای همه ما گریه می کرد که در زندگی حق مان را خورده بودند. او پاداش صبوری اش را گرفت. پاداش تسلیم نشدن. با این قهرمانی شاید او را کمی جدی تر بگیرند.
15- «تو با ما چه کردی یحیی؟» این جمله را بسیاری از پرسپولیسی ها تکرار کردند. آنها انتظار داشتند که ذوب آهن یحیی گل محمدی مقابل استقلال خوزستان همان کاری را بکند که نفت علیرضا منصوریان کرد. اما یحیی مثل همیشه بود. آرام و محجوب حتی در شکست خوردن! خیلی ها دوباره یاد گل به خودی او مقابل پوهانگ افتادند، یاد پنالتی چیپ هدر رفته مقابل چین، یاد آن فینال جام حذفی مقابل سپاهان و بازی ندادن به مهدوی کیا و ... و اینکه یحیی باز هم نتوانست برای پرسپولیس کاری کند!
16- بلندترین شب انزلی. پرسپولیسی ها با تلخکامی خوابیدند اما انزلی بلندترین و سیاه ترین شبش را از سر گذراند. آنها که فصل را امیر قله نوئی شروع کردند و با حمید استیلی ادامه دادند روز آخر وقتی محمد احمدزاده یکی از اسطوره هایشان ناخدا بود به صخره سیاه جامگان برخورد کردند و غرق شدند. هزار افسوس. هزار اندوه برای این تیم دوست داشتنی و آن همه هوادار پرشور...
17- عادل فردوسی پور سریعتر از هر کارشناسی اعلام کرد گه خطای پنالتی روی علی علیپور بیرون از 18 قدم بوده. او حتی گفت داور می خواهد با سوت های بعدیش جبران کند. این شاید بحث برانگیزترین خطای داوری در هفته ای بود که داورها با ذره بین قضاوت می شدند. لیگ تمام شد و حالا همه آن خطای ما را نگرفتند. گل آفساید خوردیم. پنالتی مان سوخت، داورها سرمان را بریدند و ... دود شد و به هوا رفت. هیچ امتیازی تغییر نمی کند و داورها کماکان سرنوشت سازند.
18- خوزستان زیر گرد و غبار، خوزستان سیل زده، خوزستان کم بهره از منابع بی کران نفت و گاز، خوزستان جنگ زده ... آنها شاید شایسته ترین مردمان برای جشن گرفتن بودند. سزاوارانه و صبور برای قهرمانی جنگیدند و پاداش شان را گرفتند. استقلال خوزستان تیم دوم بسیاری از ایرانی ها شد. یک لسترسیتی وطنی که کام مردمش را شیرین کرد.
19- فصل پیش با آنکه تراکتورسازان نایب قهرمان شدند اما مثل ابر بهار اشک می ریختند و حالا از کسب رتبه چهارم دل چرکین نیستند. آنها بخت کسب سهیمه آسیایی سال آینده را دارند و در همین فصل هم نماینده شایسته ای برای ایران بودند. امیر قلعه نوئی نظم مناسبی به تراکتورسازی بخشید و با کسب نتایج خوب دوباره به «امیرپاشا» در تبریز تبدیل شد.
20- فرناندو ده خسوس، محمد طیبی، موسی کولیبالی، عقیل کعبی، دانیال ماهینی، فرشاد سالاروند (روح الله سیف الهی 65)، میثم دورقی (فیلیپه برتولدو 42)،حکیم نصاری، فرشاد جانفزا (پیمان شیرزادی 74)، حسن بیت سعید و رحیم زهیوی ... اینها بازیکنان استقلال خوزستان در بازی نهایی بودند.
چند نفر از آنها را اگر در خیابان ببینید می شناسید؟ تیمی این همه بی ادعا اما موفق شایسته تحسین نیست؟ آنها را ایستاده تشویق کنید و تا اطلاع ثانوی؛ هلل یوس هل یوسه!