«اتفاقاتی که توسط رئیس سابق فدراسیون فوتبال و اعضای پیشین هیئت رئیسه صورت پذیرفت، نشان دهنده رفتارهای کاملاً غیرمحترمانهای است که دیگر برایم قابل قبول نخواهد بود». این بخشی از آخرین اظهارات کارلوس کیروش است؛ سرمربی تیم ملی فقط سه روز پس از انتخابات فدراسیون فوتبال بدون آنکه نامی از کفاشیان بیاورد علیه رئیس چند روز پیش خودش صحبت کرد.
پیش از این همیشه در صحبتهای کیروش دیده میشد که او از علی کفاشیان تعریف کرده و او را بهترین مدیر میداند. سرمربی تیم ملی حتی در بدترین شرایط که از همه انتقاد میکرد، رئیس پیشین فدراسیون را تمجید میکرد و کفاشیان را دلسوز میدانست، اما به یک باره با یک تغییر پست همه چیز تغییر کرد. اکنون فردی که مورد تعریف و تمجید کیروش قرار گرفته، مهدی تاج رئیس جدید است. رئیسی که حالا بزرگترین چالش او در بدو ورود به فدراسیون با سمتی جدید، استعفای کیروش است. موضوعی که مطمئناً میتواند نقش تعیین کنندهای در آینده تاج داشته باشد؛ موافقت با استعفا یعنی تقابل با حامیان کیروش که تعداد آنها بین هواداران تیم ملی بسیار زیاد است و مخالفت با استعفا و ادامه همکاری با سرمربی پرتغالی هم یعنی فراهم کردن امکاناتی که تا امروز برای تیم ملی مهیا نشده است.
از این مسئله که عبور کنیم، یک مسئله باقی میماند. اینکه دلیل صحبتهای کیروش علیه کفاشیان چه بود و چرا سرمربی تیم ملی به یک باره تغییر موضع داد و رفتار رئیس پیشین فدراسیون را غیر محترمانه دانست؟ آیا سیاستی جدید پشت صحبتهای کیروش است و سرمربی تیم ملی میخواهد بازی جدیدی را به سود خود به پایان برساند؟ کیروش در روزهایی که بحث استعفایش را دنبال میکرد، گفت که 6بر صفر بازی را باخته است. این بار افشین پیروانی، مدیر ورزشی تیم ملی گفته بازی 2 بر یک به سود فدراسیون شده و اگر تفاضل گلهای زده و خورده در حرف کیروش و پیروانی را محاسبه کنیم به این نتیجه میرسیم که گویا سرمربی تیم ملی و همراهانش توانستهاند به یک باره پس از رفتن کفاشیان 5 گل را جبران کنند!
شاید دلیل صحبتهای کیروش علیه رئیس فدراسیون قبلی به این خاطر باشد که او خواسته زهر چشمی از رئیس جدید گرفته باشد. به نوعی اخطار به مهدی تاج که اگر قرار باشد رفتارهای او هم مانند علی کفاشیان باشد، این امکان وجود دارد علیه او هم موضع گرفته شود. کیروش محبوبیت زیادی بین هواداران دارد و همین محبوبیت در مواقع ضروری اهرم فشار سرمربی تیم ملی است. هر چه هست، کفاشیان زمانی که رئیس فدراسیون فوتبال بود از دید کیروش بهترین مدیر محسوب میشد و حالا با وجود اینکه همچنان در فدراسیون سمت دارد، اما به مدیری تبدیل شده که مورد انتقاد قرار میگیرد.
در اینکه کفاشیان ضعفهای زیادی داشت بحثی نیست و حتی او نتوانست زمین تمرینی مناسبی برای تیم ملی فراهم کند اما سؤال مهم این است که کیروش که یک مربی حرفهای است و اصول حرفهگری را به خوبی میداند، چرا چند روز پس از رفتن کفاشیان، علیه او موضع گرفت؟ چرا اگر حرفی داشت در همان زمان چیزی نگفت؟ آیا این کار درست، اخلاقی و حرفهای است؟ اطرافیان کیروش به او چیزی گفتهاند یا اینکه این مربی خودش به چنین نتیجهای رسیده است؟