مصاحبه با برانکو ایوانکویچ سرمربی پرسپولیس را بخوانید.
انتظار دارم تا آخرین بازی لیگ برای قهرمانی بجنگیم
*دور رفت لیگ زمانی که پرسپولیس جزو تیمهای پایین جدولی بود، شما حرف از قهرمانی میزدید و فکر میکنم در یک اتفاق نادر موفق شدید تیم پرسپولیس را از پایین جدول به کورس قهرمانی برگردانید.
- برانکو: از شما تشکر میکنم که این جزئیات را به خاطر سپردید، من به خاطر دارم که روز قبل از بازی در جلسهای که با بازیکنانم داشتم به آنها گفتم انتظار دارم که خودمان را به تیمهای بالای جدول برسانیم، باوجود شرایط خوبی که نداریم. البته من خوشبینی و انتظاراتم را بر اساس پتانسیلی که در بازیکنانم میدیدم در آنها نهادینه کردم. ما در 17 دیدار گذشته پرسپولیس هیچ باختی نداشتیم ولی متأسفانه فکر میکنم در بازیهای زیادی هم مساوی کردیم، یا بهتر بگویم بیهوده امتیاز از دست دادیم. البته هنوز تا پایان فصل تعداد قابلتوجهی بازی مانده است و 21 امتیاز باقیمانده است. طبیعی است که انتظار دارم تا آخرین بازی لیگ، برای قهرمانی بجنگیم.
هنوز هم میگویم که طارمی تا پایان فصل میتواند 15 گل بزند
* باز من یک برگشت به عقب میکنم زمانی که شما در اوایل فصل گفتید از طارمی توقع دارم که 15 گل بزند، فکر میکنید او بتواند این آمار را افزایش دهد؟
-برانکو: طبیعی است من انتظارم این بود نسبت به فصل قبل دو برابر گل بزنِد میتوانست تا همین الآن هم میتوانست آمارش را بالا ببرد. او با توجه به فضا و پتانسیلی که دارد تا پایان فصل میتواند تعداد گلهایش را به همان عدد 15 برساند. این دیگر بستگی به ایشان و توانایی خودش برای رسیدن به گل دارد.
پرسپولیس فقط به طارمی در گل زدن، وابسته نیست
* به نظر میرسد تیمهای مثل تراکتورسازی که راه مهار طارمی را پیدا کنند عملاً راه نفوذ پرسپولیس را میبندند و این مساله یکی از نکات ضعف تیم است.
- من فکر میکنم همیشه در هر تیمی بازیکنی هست که نسبت به بقیه بیشتر گل میزند و البته ما از طریق سازماندهی و سیستم بازی سعی میکنیم تنوعی ایجاد کنیم تا بازیکنان بیشتری مثل علیپور، بنگستون و امید عالیشاه هم فضای بیشتری برای گل زنی پیدا کنند. همینطور هم کاری کردیم تا بازیکنان هافبک ما هم شرایط گل زدن را پیدا کنند. ما با این روش سعی میکنیم که کاری کنیم تا فقط یک بازیکن در تیم گل نزند چون طبق گفته شما با این روش طبق تعبیر شما اگر تیم بتواند آن یک بازیکن را مهار کند راه نفوذ پرسپولیس را هم میبندد، اما اگر چند نفر باشند دیگر این شرایط برای تیمی به وجود نمیآید.
از اینکه بگویند من آلترناتیو کی روش هستم، عصبانی نمیشوم
*برای من خیلی جالب است که شما باوجود تجربه بالایی که از حضور در ایران دارید و میدانید که همیشه مربیان موفق لیگ، آلترناتیو سرمربی تیم ملی هستند، هر زمانی کسی صحبت از جانشینی شما بهجای کیروش میکند، عصبانی میشوید.
- برانکو: من عصبانی نمیشوم و هر مربی در طول زندگی ورزشی خودش ایده کاری و فلسفه کاری مخصوص به خودش را دارد و فکر میکنم قبل از هر چیز باید تاکید کنم که این مساله در حال حاضر موضوعی نباید باشد که در ایران مطرح شود چون آقای کی روش هنوز 2 سال دیگر با تیم ملی قرارداد دارد. مساله بعدی این است که در حال حاضر من تصمیم گرفتهام که مربی باشگاهی باشم. دوست دارم هر روز با تیمم کارکنم و همه بازیکنانم را در اختیار داشته باشم و ببینم که چطور تیمم بهصورت روزانه پیشرفت میکند.
به ایران برگشتم تا در پرهوادارترین تیم آسیا کار کنم
* با توجه به تجربه مربیگری شما در امارات، عربستان، چین، آلمان و ایران چه ویژگی در فوتبال ایران وجود داشت که شما مجدداً ترجیح دادید به ایران برگردید؟
- برانکو: قبل از هر چیزی انگیزه من این بود در بزرگترین تیم آسیا کار کنم. تیمی که بیشترین و بهترین هواداران را در آسیا دارد و از طرف دیگر مطمئن هستم که پرسپولیس این پتانسیل را دارد که نهتنها در لیگ ایران بلکه در آسیا هم به قهرمانی برسد. من این خوشبختی را هم داشتم که در طول دوران مربیگریام با تیمهای بزرگی مثل تیم ملی کرواسی و ایران کار کنم و در تیمهایی بزرگ باشگاهی هم مثل دینامو زاگرب و شاندونگ لیونگ چین بودم. در یکی از تیمهای خوب عربستان مربیگری کردم، در امارات هم که مربی الوحده بودم. در حال حاضر هم که در یکی از بزرگترین تیمهای ایران و آسیا یعنی پرسپولیس کار میکنم و خیلی هم به این مساله افتخار میکنم.
در انتخاب تیمم اشتباه نکردم
*البته من بیشتر از این لحاظ سؤال کردم که ببینم آیا کار کردن در ایران احساس خوبی به شما میدهد؟
- برانکو: من دوست دارم با بازیکنان ایرانی کارکنم چون بازیکنان کاری هستند و تمرین کردن را هم دوست دارند. آن پتانسیل فیزیکی بالایی دارند و استعداد بالایی در ورزش دارند و فوتبال را هم که بهطور ویژه دوست دارند. برای همین تصمیم گرفتم که به ایران برگردم و فکر میکنم الآن نتایج پرسپولیس نشان داده که من در انتخابم اشتباه نکردم.
بعد از پروین با بهترین نسل فوتبال ایران کارکردم
*بهترین بازیکنانی که با آنها کارکردید، چه کسانی بودند؟
- من خوشبختانه این فرصت را داشتم که در کرواسی با یک نسل طلایی فوتبال کارکنم و در آن دوران هفت سال با بازیکنانی مثل شوکر و بوبان و پروسینسکی کارکردم. بازیکنان خوبی مثل بلیچ، یارنی، آسانویچ یاردیچ بازیکنان من بودند که با آنها به مقام سوم جهان دست پیدا کردیم و واقعاً عملکردهای خوب جهانی داشتند در دوران حضورم در تیم دینامو هم با ستاره های بزرگی مثل مودریچ، ادواردو داسیلوا، جورلوکا، شوکر و بالابان کارکردم. در ایران هم این شانس را داشتم که بعد از آقای علی پروین با نسلی کار کردم که بهترین نتایج را در فوتبال ایران داشتند. با آقایانی مثل علی دایی، علی کریمی، مهدوی کیا، رضایی، یحیی گل محمدی، کریم باقری، نکونام و تیموریان در تیم ملی کارکردم که آنها نتایج خیلی خوبی در 4 سالی که من در فوتبال ایران بودم، کسب کردند. الآن همنسل جدیدی در فوتبال ایران روی کارآمدند که امیدوارم آنها هم این سنت نتیجهگیری در نسل گذشته را ادامه بدهند.
اختلاف دایی و کریمی در جام جهانی 2006
* وقتی از بازیکنان خوب تیم ملی نام بردید، از علی دایی و علی کریمی نام بردید بازیکنانی که در جام جهانی 2006 اختلافشان در تیم ملی به اوج رسیدند و خیلیها معتقد بودند شما نتوانستید مدیریت لازم را در این زمینه داشته باشید، نظر خود شما در این مورد چیست؟
- برانکو: واقعاً نمیدانم که در این زمینه باید چه حرفی بزنم. هر دوتای این بازیکنان در زمان من در تیم ملی بودند و من مشکل آنچنانی بین آنها ندیدم. طبیعی است که علی دایی با بعضی از بازیکنان رابطه بهتری داشته و این در همه جای دنیا مرسوم است یا علی کریمی که بیشتر با بازیکنان جوان تیم ارتباط داشته است، اما در قالب تیم ملی ایران ما با همین دو بازیکن بهترین نتایج را کسب کردیم. در آسیا سوم شدیم. آنهم بدون اینکه باختی آورده باشیم البته من نمیخواهم پنالتیها را حساب کنم. یکی از بهترین و سادهترین بازیها را مقابل بحرین انجام دادیم و خیلی راحت و قاطع به رقابتهای جام جهانی راه پیدا کردیم. دایی و کریمی در تمام این مدت بهترین بازیها را به نمایش گذاشتند، مکملهای خوبی برای هم بودند و کاملاً باهم رفاقت داشتند. علی دایی میبایست با بازیکنانی مثل کریمی، مهدوی کیا، یحیی و سهراب دوست میبودند، چون آنها سالهای سال در کنار هم در تیم ملی بازی کرده بودند. همین چند دقیقه پیش موفقیتهای تیم ملی را برای شما شمردم که چقدر نتایج خوبی کسب کردند.
اگر با پرسپولیس قهرمان شوم، مهمترین نتیجه عمرم را کسب کردهام
* فکر میکنید باوجود تمام مشکلاتی که وجود داشته اگر این فصل با پرسپولیس بتوانید قهرمان لیگ شوید، اتفاق مهمتری از صعود به جام جهانی 2006 افتاده است؟
- برانکو: این دو نتیجه باهم متفاوت است ولی من هم میخواهم و هم تمام تلاشم را میکنم تا قهرمان شویم و میتوانم به جرات بگویم که قهرمانی با پرسپولیس یکی از بهترین نتایج عمر مربیگریام خواهد بود و خیلی به آن افتخار خواهم کرد و میتوانم بگویم که با تمام مشکلاتی که در این فصل داشتیم و شرایط سختی را که پشت سر گذاشتم اگر قهرمان شویم کار بزرگی انجام دادهایم.
محتاط بودن من اختراع خبرنگارها است
* زمانی که برانکو ایوانکویچ سرمربی تیم ملی ایران بود ما او را مربی منطقی ولی محتاط میدانستیم. امسال در پرسپولیس شما را مربی منطق ولی اهل ریسک پیدا کردیم، این همه تفاوت از کجا میآید؟
- برانکو: بله من خودم هم این حرفها را در ایران شنیدم ولی فکر میکنم اینکه من محتاط بودم و تغییر کردم در حقیقت اختراع همکاران شما بوده است آن هم بدون اینکه هیچ مدرکی داشته باشند. من با مدرک ثابت میکند اینطوری نبوده. اولاً من مسوولیت تیمی را قبول کردم که کسی حاضر به پذیرش آن نبود. بعد رفتیم بوسان هیچ کس به این تیم اعتقاد و اعتمادی نداشت. نیمهنهایی ما تیم میزبان، کره که عنوان چهارم جهان را به دست آورده بود را بردیم و بهعنوان یک تیم ملی در 80 درصد مسابقاتمان برنده بودیم. آمار گل زده ما در هر بازی 8/2 بود. حالا بیاییم از ریسک و محتاط بودن صحبت کنیم درحالیکه در آن زمان کعبی که در تیم من بازی میکرد حتی 18 سالش هم تمام نشده بود همینطور بداوی و نکونام، شجاعی، تیموریان، نصرتی، خزیراوی و نیکبخت و معدنچی و برهانی کسانی بودند که زیر 20 سال سن داشتند. همان تیم در بوسان قهرمان شد چند سال بعد هم به جام جهانی راه پیدا کرد. حتی بعد از رفتن من هم همان تیم پابرجا بود یعنی تیم ملی از خودم به جا گذاشتم که با تغییرات اندک میتوانست در دو دور آینده نیز شرکت کند. فقط یحیی و سهراب و علی دایی از این تیم خداحافظی کردند آن هم به خاطر شرایط سنی آنها بود نه بحث کیفیتی. بنابراین بحثی که شما مطرح میکنید واقعی نیست و من نمیدانم که چرا خبرنگارها چنین نتیجهگیری از یک تیم هجومی با بازیکنان جوان داشتند. من در دروازه هم طالب لو و رحمتی جوان را داشتم
ملیپوشانی که به حقشان نرسیدند
*فکر میکنید از بازیکنان آن دوره تیم ملی چه کسانی در فوتبال نتوانستند به حقشان برسند؟
-متاسفم از اینکه نیکبخت نتوانست فوتبالش را ادامه دهد. مبعلی و کاظمیان که مدام در رقابت بودند. همینطور معدنچی نتوانست به حقش در فوتبال برسد. بههرحال این مساله در همه جای دنیا هست و بازیکنانی هستند که به دلایل مختلف نمیتوانند به آن چیزی که حقشان هست برسند.
*علت این همه حمایت شما از سوشا مکانی چیست، آیا واقعاً از لحاظ فوتبالی در او پتانسیل خاصی میبینند یا اینکه بیشتر حس حمایت پدرانه است؟
- برانکو: من قبل از هر چیز باید بگویم سوشا یک فوتبالیست حرفهای تمامعیار است. او دروازهبان باکیفیتی است و طبیعی است که کادر فنی ما از اینکه چنین بازیکنی را از دست بدهد، ناراحت میشود. برای همین هم از او حمایت میکنیم و وارد دلایل و جزئیات مشکل او نمیشویم، چون به ما ربطی ندارد. باید بدانیم که وقتی نهاد و ارگانهایی هستند که به او اجازه دادند که کارش را ادامه دهد. منطقی هم هست که حق کار کردن را از او نگرفتند تا او بتواند در کورس رقابتها حاضر باشد.
با اساسنامه نمیتوان لیگ حرفهای به وجود آورد
* شما فکر میکنید چرا در ایران باوجوداینکه سالها از شروع لیگ حرفهای میگذرد هنوز بازیکنان ما حرفهای نیستند؟
- برانکو: حرفهای گری اتفاقی نیست که با نوشتن اساسنامه بتوان مدعی آن شد. حرفهای گری نیازمند زمان و تربیت بازیکن است و اینکه سابقه حرفهای گری داشته باشید. پس برای هرکدام از این کارها باید زمان در اختیار داشته باشیم. الآن در کرواسی تنها 60 سال است که حرفهای گری اتفاق افتاده ولی هنوز موارد غیرحرفهای وجود دارد. حتی در انگلیس و کشورهای با قدمت فوتبالی بیشتر هم همین شرایط وجود دارد. باید قوانین حرفهای بودن میان بازیکنان جا بیفتد و فوتبالیستها از بچگی آن را آموزش ببینند. حرفهای بودن فقط این نیست که شما تمرین کنید بلکه مجموعه عواملی مثل زمین تمرین، آمادگی بدنی بازیکنان، استراحت بعد از تمرین، خواب منظم است یعنی باید بازیکن زندگیاش را با فوتبال هماهنگ کند.
*از میان شاگردان شما کسانی بودند که فکر میکردید پتانسیل مربیگری داشته باشند ولی در این زمینه فعالیت نکردند؟
- برانکو: من خیلی خوشحال میشوم که تعداد قابلتوجهی از شاگردان من حالا در حرفه مربیگری فعال هستند و این برای فوتبال ایران خیلی خوب است که استاندارد و دانش خودشان را به فوتبال ایران منتقل میکنند مثل علی دایی که مربی تیم ملی بودند. آقای گل محمدی که دو سال در میان بهترین مربیان لیگ حاضر بودند. همین شرایط در مورد عزیزی و رحمان رضایی هم وجود دارد. کریم باقری هم که در کنار خود من در پرسپولیس است. مهدوی و هاشمیان هم که دورهای مربیگری را پشت سر میگذارند. من خیلی افتخار میکنم که باکارم و حضور خودم انگیزهای در برای بهتر بودن در آنها به وجود آوردم. البته نباید فراموش کنیم که مربی بودن با بازیکن بودن دو مقوله متفاوت است، اما مهم است که این تخصص را یاد بگیرند و تجربه کسب کنند و روزبهروز کار کنند و مدام کارشان را بهتر و بهتر کنند.
*اگر بخواهید از بدترین همکاری با مدیر باشگاه را نام ببرید. فکر کنم حضور در اتحاد عربستان دوران سختی برای شما بود؟
من تجربه خوبی با مدیران باشگاهها دارم و فکر میکنم طبیعی است که خیلی موقع پیش میآید که اختلافنظر داشتیم. الآن دوست ندارم صحبتی منفی در این زمینه انجام دهم. چون هر کس عقاید خودش را دارد و آنها هم تلاش میکردند تا برای ما کار کنند. اما مربیان عادت دارند که فقط مشکلات خودشان را حل کنند درحالیکه یک مدیر باشگاه با مشکلات بیشتری در این زمینه روبرو هست و من کلاهم را به نشانه احترام جلوی مدیرها برمیدارم که تماموقتشان را برای موفقیت تیم میگذارند و پول چندانی هم دریافت نمیکنند، ضمن اینکه خیلی از آنها از جیب خودشان هم برای باشگاه هزینه میکنند و در پایان هم همیشه در سیبل انتقادها هستند.
هوادارن پرسپولیس مهمترین حامیان من بودند
* در هفتههای سخت ابتدای فصل بیشتر از همه حمایت چه کسانی تحمل شرایط را برای شما آسان کرد؟
- در درجه اول حمایت هواداران را احساس کردم و دکتر طاهری که به کار من اعتقاد داشت و واقعاً از ما حمایت کرد و فکر میکنم که ایشان هم میدانستند نتایج در ادامه به دست میآید، اما باید از حمایت هواداران بگویم که آنها واقعاً عالی بودند و بعد از باخت مقابل ذوب در هفتههای ابتدایی حدود 400 نفر از آنها به سر تمرین ما آمدند و کاملاً حمایت خودشان را از بازیکنان اعلام کردند.
با مراسم عید در ایران آشنا هستم
* در این همه سالی که در ایران حضور داشتنید، با سنتهای نوروز هم آشنا هستید؟
- بله من مراسم عید در ایران آشنا هستم و میدانم که خیلی سنت خوبی است که همراه با اولین روز بهار است، زمانی که همهچیز در طبیعت بیدار و سبز و شکوفا میشود و زمانی که عشق ظهور میکند. بهاینترتیب در این دوره زندگی جدید شروع میشود. این سنت را در ایران میشود به اصطلاح گفت بهار زندگی و جوانی البته من خودم کمکم به سمت خزان زندگی میروم. از سنتهای عید هم مطلع هستم مثل جمع شدن خانوادهها دور همدیگر یا هفتسین و سمبلهایش را هم میشناسم. حالا یکزمانی آنطور که من میدانم بیشتر جشن گرفته میشد و زمانش هم بیشتر بود. البته الان در تمام دنیا شرایط فرق کرده است. حتی فوتبالیستها که قبلاً عید تمرین نمیکردند الان تمرین میکنند.