مصطفوی در روزهای حضور در فدراسیون به عنوان رییس، وقایع قابل توجهی را رقم زد. از ماجرای مشاوران 400 هزارتومانی گرفته تا واریز پول به حساب فردی در دوبی و سرانجام داوری های پرحرف و حدیث. او در این باره در سال 88 با همشهری تماشاگر گفتگوی مفصلی انجام داد که برخی از بخش های آن را با هم مرور می کنیم.

 

 مدیریت دوره سوم شما، یعنی ریاست فدراسیون در سال های 73 تا 76 هم دوره پرابهامی بود؛ دوره موسوم به استیلای مشاوران 400 هزار تومانی در فوتبال، 400 هزار تومان سال 74 براساس تورم، امروز فکر می کنیم ماهانه 5 میلیون تومان باشد!

بله، درست است. من مشاوران 400 هزار داشتم. اما آن وقت ها نشریات مثل امروز حقیقت گرا و فعال نبودند. اگر ما به آنها باج نمی دادیم تیم ملی را نابود می کردند و برایش حاشیه می ساختند. بعضی ها لایق نبودند، اما بعضی ها بودند. اگر باج نمی دادم، تیم مان به جام جهانی نمی رفت. باید تنش ها را کم می کردم تا بعضی ها دست شان را از گلوی فوتبال بردارند.

 

 مسایل داوری هم در دوره 76-73 معضلی شده بود. می گویند نام داوران را با مداد می نوشتند و شما به سلیقه خود، آرا عوض می کردید.

بله، در کار داوری دخالت می کردم و در این کار استاد بودم. از تمام کسانی که ادعای داوری دارند بهتر می فهمم. من شخصیت داوری را خوب می فهمم. به برخی از داورها به خاطر شخصیت خاص آن ها موقعیت متفاوتی می دادم، می دانستم شخصیت این داور به این بازی بیشتر می خورد. حق کسی را هم البته هیچ وقت نخوردم. روزی یکی از داوران پیش من آمد و گفت فلانی، در فلان شهر، فلان آقا مسوول تیم به من سه سکه داده است. همین حالا آقای مورد نظر به تلویزیون می رود و از منشوراخلاقی دفاع می کند! خلاصه این که بله، در کار داوری،  چیدمان داوری و نوع  برگزاری مسابقات و زمان آن، بسیار دخالت می کردم.

 

در آن بازی معروف مرداد 74 هم که استقلال 3بریک پرسپولیس را برد، ظاهرا گفته بودید که ساندروپوهل بازی را به نفع استقلال تمام کند.

در آن بازی ساندروپوهل، داور فینال جام جهانی را آورده بودیم و خدا بیامرز صادقی جو با فنایی کمک بودند. آیا به نظر شما در شأن یک رییس فدراسیون هست که به داورش بگوید به نفع فلان تیم سوت بزند؟ نه، هرگز! من به داور گفتم بازی را بدون تنش سوت بزن! شما باور می کنی که داور فینال جام جهانی، به خواست من سوت بزند؟ مگر اینکه من آدم خیلی قوی و بزرگی باشم. ای کاش صادقی جو زنده بود و می گفت، اشتباه او باعث باخت پرسپولیس شد، نه اشتباه ساندروپوهل.

 

یعنی به خاطر اختلاف با عابدینی، پرسپولیس را بازنده نکردید؟

ببینید، در این که عابدینی در مقطعی شیطنت کرد و در کاری که به او ارتباط نداشت دخالت کرد، شکی نیست. ما هم او را نقره داغ کردیم، البته در بازی دی 73 که یاران پرسپولیس را دو سال  3 سال و خود عابدینی را 6 ماه محروم کردیم! هاشمی طبا هم در آن زمان گفت باید بیشتر محروم می کردید. او مهر تاییدی بر تصمیم ما زد.

 

ولی بعدا که با عابدینی آشتی کردید، داوری به نفع پرسپولیس چرخید. درست است؟

این چه حرفی است؟! اگر گل پاشازاده به پرسپولیس و پنالتی ملوان را می گویید که روی هم دو اشتباه داوری در یک نیم فصل می شود. حالا که در هر نیم فصل تیم ها ادعا می کنند داور 20 پنالتی برای آنها نگرفته که اوضاع بدتر است! یعنی پرسپولیس به خاطر آن دو اشتباه قهرمان لیگ 74 شد؟ اگر آن دو صحنه پرسپولیس را قهرمان کرد چرا آن ها 6 امتیاز بیشتر از تیم دوم داشتند؟ خدا پدرت را بیامرزد که خودت هم دو اشتباه در آن سال تایید می کنی.

 

اگر امروز رییس سازمان بودید، برای ریاست فدراسیون فوتبال چه کسی را معرفی می کردید؟

بدون تعارف، مرد منتخب م باید عرق ریخته فوتبال ملی و زحمت کشیده درمستطیل سبز باشد. تحصیلکرده و آشنا با زبان انگلیسی باشد. آیین نامه و مقررات را خوب بداند، در داخل کشور وجهه داشته باشد و عضو گروه های سیاسی هم نباشد. فکر می کنم این مشخصات و مختصات را در فوتبال ایران فقط من و دادکان داریم.

 

برگردیم به 5 دوره حضورتان در فوتبال. به عنوان مدیر، کدام یک از انتصاب های شما غلط بود؟

همه انتصاب هایم در این مقاطع را قبول دارم و پشت آن می ایستم. مردی به اسم افتخاری دبیر من بود که همه به حضورش انتقاد داشتند، اما امروز می بنیید که مدیرکل تربیت بدنی استان تهران شده و همه دنبالش هستند.

 

سوال های آخر است؛ شاید نظم و نظام مصاحبه را نداشته باشد، اما تحمل کنید. احساس یک مدیر فوتبالی از مدیریت کفاشیان چیست؟

کفاشیان خودش هم در ابتدا اعلام کرد از حضور در فوتبال راضی نیست. کفاشیان نمی توانست و نمی تواند برای فوتبال کار فوق العاده کند. او برای حضوردر فوتبال با سایه اش رقابت کرده و برنده شد.

اگر امروز رییس فدراسیون بودید، چه کسی را به عنوان سرمربی تیم ملی می آوردید؟

اگر اجازه می دادند، پول جمع می کردم و گاس هیدینک را برای تیم ملی می آوردم.