پرسپولیس که مدل رفتاری و الگوی حرکتی همه تیمها و تمام لیگ شده است، باید به سود خودش هم کاری انجام دهد! پرسپولیس که هم بازی با توپ و هم بازی بدون توپ را خوب بهبازی میگذارد؛ باید - و باید و باید- فکری درباره دفاع کردنش برای حفظ بازی و حفظ نتیجه هم داشته باشد!
پرسپولیس باید دوباره بیاموزد و دوباره بهخاطر آورد که دفاع کردن، دفع توپ نیست!
پرسپولیس باید دوباره - و اینبار به شکلی فراموش نکردنی- به خاطر آورد که در سلسله مراتب دفاع، مال خود کردن توپ و پس از آن حفظ کردن توپ و حریف را به دنبال خود کشیدن، از دفع توپ مهمتر است! پرسپولیس باید از خودش بخواهد تا درباره نحوه گل خوردنش آسانگیری نکند! پرسپولیس باید نحوه استقرار و شکل جاگیری دیوار بلندبالای دفاعیاش را تصحیح و تعمیر کند!
پرسپولیس، برابر ارسالها و سانترهای حریفان، مدام به مشکل برمیخورد! پرسپولیس در 6 بازی اخیرش، هرچه امتیاز از دست داده، ریشه در سر نزدن برابر دروازه خودش دارد! سر نزدن و گل خوردن، با وجود برخورداری از مدافعان بلندبالا! پرسپولیس، ناچار است و محکوم به اینکه کاستیهای دفاعی خود را به حداقل برساند! پرسپولیس باید دفاع کردن در زمین کوچک و فضای محدود را به هنرهای دفاعیاش بیفزاید!
پرسپولیس باید مالک آسمان برابر دروازهاش باشد! پرسپولیس، حالا که الگوی رفتاری لیگ به حساب میآید، نباید در دام خودنمایی و بازی خودنمایانه مردانش گرفتار شود! در تیم پرسپولیس «تیمورک» و بازی گروهی، باید مهمترین شاخصه بازی فردی، گروهی و تیمی باشد!
تحت تأثیر حرفهای برانگیزاننده علی پروین، فیل خودنگری- و نه هنوز حتماً خودخواهی- تنی از بازیکنان، یاد هندوستان «من اینم» کرده بود! غیبت طارمی محسوس و اضافهکاری هم نمایان بود!
پرسپولیس بنا به عادت ممدوح و تحسینشدهاش، سایپا را هم سر ذوق و به شوق آورد، تا بهترین بازی ممکن خود را به نمایش بگذارد! در رقابت با برانکو، مجید جلالی را دیدیم که مردی درجه اول و مربی سازنده و روزآمدی است! جلالی را دیدیم که برابر برانکو، چند گامی بلند برداشت و در لحظاتی که برانکو ترسیده و «کُپ» کرده بود، «آقامجید» هم معلمی، هم فرماندهی و هم در راستای پیروزی، حرکت میکرد! وقتی که برانکو «بریده» بود، مجید جلالی، «محمد سلطانی» نوجوان را وارد مدار بازیگری میکرد!
محمد سلطانی که باید یک مهدی ترابی دوم باشد!
چهره واقعی تراکتور
تراکتورسازان، بازی را پرفشار و بر مبنای پرسینگ شدید، از بالا و پایین آغاز کردند تا پای سپاهان به سنگهای فوتبال چالشی برخورد کند و بلنگد!
تراکتورسازی را در اواخر بازی، تیم دیگری دیدیم! تیمی که فضا را میفهمد، سرعت را میشناسد و قادر است توپ را مال خود کرده، روی زمین بازی کند!
تراکتور که مزد بازی تاکتیکیاش را در آخرین ثانیهها گرفت، قادر است استراتژی ساده خود را در همه میدانها پیاده کند!
تراکتور که مسابقه را با نوعی از تنیسفوتبال نازیبای بازیکنخرابکن، آغاز کرده بود، وقتی سپاهان آقای استیماچ را خسته کرد، بر شدت و سرعت، حرکات روان و بازی کوتاه خود افزود! تراکتور در 15 دقیقه پایانی تیم دیگری بود! تیمی که قدر توپ و قیمت تکنیک مردان تکنیکی خود را میدانست!
پیشتر از تراکتور پرسیده بودیم با توسل به بازی «بزن بره» چه نیازی به سروش رفیعی و بختیار رحمانی؟! جواب را در دو اپیزود مقابل سپاهان دیدیم!
در اپیزود اول، هیچ تکنیسینی به درد فوتبال توپمحور و بازیگرا نمیخورد؛ هدر دادن استعدادها!
در اپیزود دوم، تراکتورسازی تیمی میشود که باید باشد! تیمی که هر دقیقه، یک یا دو حمله پردامنه و دنبالهدار دارد!
تراکتورسازی، با برد- بردی سزاوارانه و از سر لیاقت- روی سپاهان به ملاقات پرسپولیس میرود! لیگ برتر، برای این بازی روزشماری آغاز کرده است!
برانکو، دوباره باید روی یک زمین سفت فوتبال کند! آیا این بازی، اصل اصیل «رقص چنین میانه میدان» را به یاد میآورد؟ رقصی از تکنیک؛ رقصی از تاکتیک!