میتوانیم چشمهایمان را ببندیم و بدون ذرهای تردید، جدایی مهدی طارمی از پرسپولیس را پیشبینی کنیم. اتفاقی که اگر پای باشگاه به آن باز نمیشد، رخ دادنش را خیلی پیش از اینها به تماشا مینشستیم.
شاید در روزهای داغ نقل و انتقالات تابستانی که القادسیه با پیغام و پسغامهای هر روزهاش پرسپولیس و طارمی را کلافه کرده بود. باشگاه کویتی اولین مشتری خارجی آقای گل بود و لحظهای پا پس نکشید. حتی نمایندهاش را به تهران فرستاد؛ هم برای مذاکره و هم تماشای بازی طارمی. سر آخر اما دستش خالی ماند و "نه" را که شنید، عقب نشست.
مدیران باشگاه قطری السد اما کوتاه بیا نبودند. پیشنهاد وسوسهانگیزشان هر روز تکرار میشد و برگشت میخورد. نه پرسپولیس راضی به این انتقال بود و نه طارمی که وقتی این پیشنهاد را رد میکرد، جاهطلبانه میگفت: «من دنبال بازی کردن در بهترین تیمهای اروپایی هستم و نمیخواهم از حالا به تیمهای عربی بروم.»
مهاجم بوشهری در پرسپولیس ماند و پیشنهادهایش این بار پیش از آنکه "نه" بشنوند، تکذیب میشدند. پیشنهادهایی با مُهر باشگاه استوابخارست رومانی، هاماربی سوئد و گروژنی ترک چچن که پرسپولیس اگر به آنها ورود نمیکرد، شاید ستارهاش را از دست میداد.
این شد که بعد از طرح هر پیشنهاد و در حالی که طارمی در تمام این مدت درباره ترانسفر شدنش سکوت اختیار کرده بود، یک تکذیبیه هم از قول باشگاه شنیدیم.
در این میان یک پیشنهاد هم بود که دربارهاش چیز زیادی گفته نشد و باشگاه مالمو سوئد آن را فرستاده بود؛ درست همزمان با مطرح شدن پیشنهاد دیگر تیم سوئدی یعنی هاماربی.
حدود دو ماه پیش بود. مدیر برنامههای طارمی مذاکره با هاماربی را تازه آغاز کرده بود که به یکباره چشم مالمو هم آقای گل لیگ برتر ایران را گرفت. پرافتخارترین و پرطرفدارترین تیم فوتبال در سوئد که سکوی پرتاب زلاتان ابراهیموویچ هم بوده.
بازیکنی که وقتی میخواست پا به دنیای حرفهای فوتبال بگذارد، پیراهن مالمو را به تن کرد و در 40 بازیاش برای این تیم - در بین سالهای 1999 تا 2001 - 18 گل زد.
ابراهیموویچ که حالا نامش در فرهنگ لغت سوئدی هم جایی برای خودش دست و پا کرده، مسیری را طی کرد که میتوانست برای طارمی هم بهترین باشد. میتوانست اما نشد.
برای نشاندن مهاجم بوشهری بر جای زلاتان البته قدمهای مثبتی برداشته شده بود. از مذاکره با هاماربی به یکباره وارد مذاکره با مالمو شدند و هیچکس هم مخالف این انتقال نبود.
حتی باشگاه پرسپولیس که "فروشی نیست" را بر پیشانی آقای گلش نقش کرده بود، جدایی طارمی را پذیرفت. پذیرفت چون چشمش دنبال پول بود و سوئدیها - که به امضای قراردادهای گرانقیمت عادت ندارند - حاضر شده بودند 550 هزار دلار برای جذب مهدی طارمی هزینه کنند. 300 هزار دلار برای خود بازیکن و 250 هزار تا هم برای باشگاه پرسپولیس که حتی موافقت برانکو را هم گرفته بود. حرفهایشان را یکی کرده و همه جوره به توافق رسیده بودند اما به وقت امضای قرارداد، همه چیز به هم خورد.
پرسپولیسیها به ناگهان و به دلیل یا دلایلی که هرگز مشخص نشد، پا پس کشیدند و مالمو و مدیرانش را قال گذاشتند؛ آن هم درست موقعی که سوئدیها متن قرارداد را آماده کرده و تنها منتظر یک امضا بودند.
هنوز البته فصل تازه لیگ سوئد آغاز نشده و فرصت هست برای این انتقال اما دیگر ارادهای در میان نیست برای به سرانجام رساندنش. به همین سادگی و به دلیلی که هنوز نمیدانیمش، پیشنهاد قابل تامل مالمو سوخت و طارمی در حالی که میتوانست بر جای پای زلاتان پا بگذارد، لژیونر شدنش منتفی شد اما همزمان میشنیدیم که قرار است او را به قطر بفرستند.
این اتفاق اما هرگز رخ نداد و بعد از آن، طارمی و پرسپولیسیها بارها یادآوری کردند که تا سوت پایان فصل پانزدهم به همکاریشان ادامه خواهند داد. بعد از آن اما پیراهن پرسپولیس را دیگر بر تن طارمی نخواهیم دید.
نه که مالمو برای او منتظر نشسته باشد اما با این همه پیشنهادهایی که البته نمیدانیم کدامش رسمی است و کدام نه، با قاطعیت میتوان گفت که طارمی فصل آینده فوتبالش را جایی دور از لیگ برتر ایران خواهد گذراند.