روز گذشته خبری روی خروجی خبرگزاریها آمد که بسیار عجیب بود. علی کریمی به فدراسیون ژیمناستیک رفته بود و در دیدار با مسئولان این فدراسیون برای آنها آرزوی موفقیت کرده بود!
اینکه کریمی چرا و به چه بهانهای به فدراسیون ژیمناستیک رفته به تنهایی خبر عجیبی بود اما عجیبتر از آن این بود که «جادوگر» در مورد این رشته هم به صورت تخصصی اظهار نظر کرده و گفته « ژیمناستیک ایران در رشته خرک حلقه پیشرفت کرده است!».
آنهایی که کریمی را به خوبی میشناسند میدانند که هیچ حرکت و حرفی از سوی او بدون برنامه ریزی نیست، حتی سابقه داشته کریمی در اوج اختلافاتش با برخی از فوتبالیها با پوشیدن تیشرتی که روی آن عبارت انگلیسی «no fear» به معنای «بدون ترس» به درفشیفر رفته است.
این یعنی کریمی هر کار را با نیت و برنامهریزی انجام میدهد، این یعنی جادوگر با قصد خاصی به فدراسیون ژیمناستیک رفته و در مورد «پیشرفت در خرک حلقه» صحبت کرده است.
بعد از خداحافظی «دائمی» کریمی از فوتبال و پس از آن جدایی بحث برانگیزش از کادر فنی تیم ملی، کمتر شاهد این بودیم که کریمی در محافل رسمی فوتبالی حضور پیدا کند یا اظهار نظر فوتبالی داشته باشد. شاید بازی ستارگان ایران و جهان آخرین حضور کریمی در میادین فوتبالی بود.
مدتی است که «جادوگر» سابق به جای حضور در محافل فوتبالی ترجیح میدهد در خیریهها حاضر باشد یا مثلا به فدراسیون ژیمناستیک سر بزند! البته مدتهاست کریمی در کار خیر دست دارد و به صورت نامحسوس کارهای خیریه زیادی انجام میدهد اما توقعی که از کریمی وجود دارد چیز دیگری است.
کریمی فرزند فوتبال است و باید در فوتبال فعالیت داشته باشد، او در تیم ملی و حتی دوران پایانی در پرسپولیس نشان داد که استعداد خوبی در مربیگری دارد و فقط باید برای پرورش این استعداد به جایی مانند کلاس مربیگری برود، کاری که فرهاد مجیدی به خوبی آن را انجام داده.
حضور در مراکز و مراسم خیریه یا در فدراسیونهای غیر از فوتبال خوب است اما در شرایطی که کریمی بیشتر وقت خود را در فوتبال صرف کند. حیف است کوه استعدادی مانند کریمی به خاطر لجبازی یا هر چیز دیگری از فوتبال دور باشد. اصلاً دور ماندن کریمی از فوتبال به نوعی خودکشی این اسطوره است. مگر میشود فوتبال ایران را خالی از چهرهایی مانند کریمی، عابدزاده، مهدویکیا و مجیدی دید؟
شاید اگر کریمی بخواهد این لجبازی را کنار بگذارد تصور نشستن او روی نیمکت پرسپولیس آن هم به عنوان دستیار مربی مانند برانکو بسیار هیجان انگیز شود. درست در شرایطی که برانکو بارها ابراز علاقه کرده که شاگرد سابقش را در محل تمرین پرسپولیس ملاقات کند.
در مجموع برای بازیکنی که روزگاری حضور در بایرنمونیخ و شالکه را تجربه کرده، برای کسی که دوشادوش اسطورهای مانند اولیور کان قهرمان بوندسلیگا شده، برای کسی که یک ورزشگاه 100 هزار نفری و جمعیتی میلیونی را با بازیاش محسور میکرد خوب نیست که به جای کلنجار رفتن با فوتبال در مورد «پیشرفت ژیمناستیک ایران در خرک حلقه صحبت کند».