از مرحوم همایون بهزادی برایمان بگویید.
همایون عزت پرسپولیس بود و در آمدن من به این تیم هم نقش زیادی داشت. بهزادی از پایهگذاران باشگاه پرسپولیس محسوب میشد که احترامش بسیار واجب است.
دیدید که مردم همه بدرقه خوبی از این قهرمان کردند و حضور پرشکوهی داشتند.
از مردم ممنون هستم که سنگتمام گذاشتند. البته هواداران فوتبال خیلی بامعرفت هستند و در کنار پرسپولیسیها خیلی از استقلالیها هم حضور داشتند که از همه آنها تشکر میکنم. دم همه مردم گرم.
برنامهای برای مراسم ختم ندارید؟
باید دو کار انجام بدهیم؛ اول آنکه از همه میخواهم در مراسم ختم آن مرحوم حضور به هم رسانده و به قول معروف شلوغ کنند تا این مراسم با شکوه هرچه بیشتر برگزار شود، دوم کاری کنیم که یاد همایون بهزادی برای همیشه جاودانه بماند.
از لحاظ فوتبالی هم قدیمیها خیلی از همایون بهزادی تعریف میکنند. بازی او در چه سطحی بود؟
لنگهاش در این فوتبال پیدا نمیشود. همایون تک بود. من همیشه گفتهام در فوتبال ایران سه نفر را قبول دارم؛ یکی پرویز قلیچخانی بود و دیگری هم همایون بهزادی...
سومی چه کسی است؟
بگذریم! داشتم میگفتم. همایون بهزادی روی زمین و هوا قوی بود. هم خوب سر میزد و هم سرعت زیادی داشت و هم شوتزن بود. باور کنید یکی شبیه همایون الان توی این فوتبال پیدا نمیشود. کاش بیشتر به او سر میزدم.
مثل اینکه ناراحتید نتوانستید بیشتر به همایون بهزادی سر بزنید؟
صددرصد، خیلی هم ناراحتم. همه ما اشتباه کردیم. باید تا زمانی که زنده هستیم، هوای همدیگر را داشته باشیم. اینکه یکی میمیرد و بعد همه جمع میشویم، اصلاً قشنگ نیست.
این اواخر با هم در ارتباط بودید؟
ارتباط که داشتیم. اتفاقاً حاجخانوم و دخترم رفتند منزل همایون تا به همسرش سر بزنند. ما رفت و آمد خانوادگی داشتیم ولی باز هم میگویم باید بیشتر همایون را میدیدم و قبول دارم اشتباه کردم. البته منظور من به همه اهالی فوتبال است که به یاد بزرگان خود باشند. مگر توی این فوتبال چند تا همایون بهزادی داریم؟ کاظم سیدعلیخانی را توی مراسم همایون دیدم، دلم کباب شد.
چطور؟
با پسرش آمده بود. فکر کنم چشمهای کاظم نمیدید. پسرش دستش را گرفته بود. سیدعلیخانی خیلی عزت نفس دارد. هرگز ندیدهام از چیزی بنالد. 10 سال توی پرسپولیس بازی کرد و 7 یا 8 تا قهرمانی هم به دست آورد اما ادعایی ندارد. از کسی هم کمک نمیگیرد. بارها گفتیم بیاییم جمع شویم تا کمکی به تو شود، قبول نمیکند. کاظم سیدعلیخانی آدم آبروداری است. ما باید به فکر اینها باشیم. الان به بزرگان فوتبال سر نمیزنیم و زمانی سراغشان میرویم که دیگر خیلی دیر شده است.
شما به محمود خوردبین پیشنهاد دادید تمرین روز دوشنبه عقب بیفتد؟
اتفاقاً اولش نمیدانستم فینال جام شهدا سهشنبه است. یکی از دوستان به من گفت که به خوردبین زنگ بزنم و بگویم تمرین پرسپولیس را عقب بیندازند تا پرسپولیسیها بتوانند به مراسم همایون بهزادی بیایند. من فکر کردم پرسپولیس فینال جام شهدا بازی دارد اما بعد متوجه شدم فینال روز سهشنبه است. محمود (خوردبین) به منزل همایون بهزادی آمد، آنجا همدیگر را دیدیم. بلافاصله به او گفتم که از برانکو بخواهد تا تمرین دوشنبه پرسپولیس دیرتر برگزار شود و بنده خدا برانکو هم موافقت کرد. دست همه این عزیزان درد نکند.
اگر بخواهید یک خاطره از همایون بهزادی بگویید که جایی تعریف نکردید؟
یک روز توی امجدیه بازی داشتیم. همایون آمد و به من گفت علی پایم خیلی درد میکند. نگاه کردم دیدم طفلکی کفشهایش را لنگه به لنگه پوشیده است! همان لحظه بقیه بچهها را صدا زدیم و اجازه هم ندادیم همایون کفشهایش را دربیاورد و کلی خندیدیم!
علیآقا مگر میشود کسی کفشهایش را لنگه به لنگه بپوشد؟!
کفشهای آنموقع که مثل الان نبود. 40، 50 سال قبل یک تکه چرم بود که رویش مثل متکا قلمبه بود و تشخیص پای چپ و راست آن سخت بود. به هر حال آن روز ریختیم سر همایون و کلی از این بابت خندیدیم! یادش بهخیر. همایون کاپیتان و مربی ما بود. (آهی میکشد)
لحظهای که پشت سر تابوت همایون بهزادی راه میرفتید، اتفاق جالبی افتاد. کنار شما احمدرضا عابدزاده، افشین پیروانی، کریم باقری و علی کریمی حرکت میکردند...
اتفاقاً عکس آن صحنه را دیدم.خیلی صحنه جالبی بود، با دیدن شاگردانم کنار خودم احساس غرور کردم. این بچهها مثل فرزندان خودم هستند و همهشان را دوست دارم.
همسر مرحوم حجازی در قطعه نامآوران رو به پروین:
علیآقا، ناصر همسایه پیدا کرد!
روز گذشته خیلیها به بهشتزهرا (س) رفته و در مراسم خاکسپاری زندهیاد همایون بهزادی شرکت کردند. یکی از این چهرهها بهناز شفیعی همسر مرحوم ناصر حجازی بود که در قطعه نامآوران وقتی علی پروین را دید رو به اسطوره پرسپولیس گفت: «علیآقا دیدید بالاخره ناصر همسایه پیدا کرد...» علی پروین هم سری تکان داد و بر سر مزار مرحوم حجازی فاتحهای قرائت کرد. البته بلافاصله دور و بر پروین شلوغ شد و چهره شناخته شده پرسپولیس نتوانست بیشتر با خانواده حجازی صحبت کند. همچنین همسر زندهیاد مجید سبزی نیز خودش را به بهشتزهرا (س) رسانده بود.