صادقی در این مسابقه شادی گل‌های مخصوص به خود را داشت. یکی شادی گلی به احترام مدافعان حرم حضرت زینب (س) و دیگری اعلام کردن این‌که دوباره در آستانه پدر شدن است. اما وقتی صحبت با صادقی به تیم امید کشیده شد و موضوع اخراج شدنش در سال 2004 توسط مایلی‌کهن به خاطر بازی تخته نرد او یاد گذشته افتاد و حرف‌هایی زد که نشان می‌داد هنوز از آن ماجرا دلخور است.

پیروزی خوبی مقابل ذوب‌آهن‌ به دست آوردید، این‌طور نیست؟

بله، ما بعد از تعطیلات لیگ اردوی 20 روزه‌ای را در کیش برگزار کردیم و نیاز به این داشتیم که قبل از شروع مسابقات چند بازی جدی و سنگین هم انجام دهیم. خوشبختانه بازی با ذوب‌آهن‌ در جام شهدا بسیار خوب از آب درآمد و توانستیم این تیم را که از تیم‌های مدعی لیگ به شمار می‌رود شکست دهیم.

تو هم با زدن دو گل در این مسابقه ستاره میدان بودی.

ممنونم. من تمام تلاش خودم را کردم که بهترین بازی‌ام را انجام دهم و خوشحالم که توانستم در این مسابقه گلزنی کنم و تیم با گل‌های من پیروز شود.

به نظر می‌آید خیلی وقت بود که در یک مسابقه دو گل نزده بودی.

من اصلا تا به حال در یک بازی دو تا گل نزده بودم و این اولین بار بود که این اتفاق افتاد.

پس حس خیلی خوبی داشتی.

بله، خیلی حس خوبی بود. مخصوصا این‌که در جام شهدا گلزنی کردم و توانستم یکی از گل‌هایم را به مدافعان حرم حضرت زینب (س) تقدیم کنم.

تو قبلا هم از این مدل شادی‌ گل‌ها داشته‌ای اما شاید برخی‌ حس کنند که ظاهرسازی می‌کنی و برای خودت تبلیغات داری.

بگذارید فکر کنند تبلیغ است. من امیرحسین صادقی 15 سال است که در لیگ برتر فوتبال بازی می‌کنم و در دو جام‌جهانی هم حاضر بوده‌ام و احتیاجی به کسی ندارم و اگر کاری انجام می‌دهم به خاطر دل خودم است نه استفاده دیگران. به نظر من این شهدا کسانی هستند که جان‌شان را گذاشته‌اند تا از پرچم، دین و ناموس‌مان دفاع کنند و ما وظیفه داریم که یاد آنها را زنده نگه داریم چون زندگی‌مان را مدیون آنها هستیم.

پس واقعا به این کارها عقیده داری؟

بله، بالاخره ما دین‌مان اسلام است و بچه شیعه هستیم، پیرو حضرت علی (ع) و فرزندان آن بزرگوار و من تا عمر دارم سر این عقایدم می‌ایستم و همه کار برایش می‌کنم.

قبلا هم با بلند کردن علامت در ایام محرم نشان داده بودی که به این کارها علاقه داری.

من هیئتی هستم و می‌بینید که تظاهری درمیان نیست. من هر کاری انجام می‌دهم برای دلم انجام می‌دهم و عقیده‌ام این است که باید راه این شهدا را ادامه بدهیم و به یاد آنها باشیم.

با شادی گل بعدی‌ات هم نشان دادی که داری پدر می‌شوی. همین‌طور است؟

بله، من یک فرزند در راه دارم و امیدوارم سلامت به دنیا بیاید.

امیرمهدی پسرت خواهردار می‌شود یا صاحب برادر؟

هنوز هیچ چیز مشخص نیست. هر چه خدا بخواهد. تا به اینجا که قدمش برای من خیر بوده و امیدوارم صحیح و سالم به دنیا بیاید.

در فینال جام شهدا باید با پرسپولیس‌ بازی کنید.

این مهم نیست که فینال میان چه تیم‌هایی برگزار می‌شود، مهم برگزار شدن مسابقاتی با نام جام شهداست که باعث می‌شود یاد و خاطره این عزیزان زنده شود.

روی گل اولی هم که زدی، پیام صادقیان با سانتر ایستگاهی خود تاثیرگذار بود. او چطور بازی کرد؟

پیام بازیکن بسیار خوب و بزرگی است و با این‌که سن کمی دارد اما پخته بازی می‌کند. من قبلا هم به شما گفتم یک بازیکن باید امنیت خاطر داشته باشد تا بتواند در شرایط خوبی فوتبال بازی کند. ما نمونه‌هایی مثل پیام زیاد داشته‌ایم اما آنها باید در محیطی قرار بگیرند که بتوانند درست رشد کنند و در فوتبال‌شان به موفقیت برسند.

تو فوتبالت را از شاهین شروع کردی؟

بله، من سال 75، 76 بود که کارم را زیرنظر آقای جعفر کاشانی و زنده‌یاد همایون بهزادی در باشگاه شاهین شروع کردم و آنها کمک زیادی به من در رشد فوتبالم کردند.

پس به خاطر همین بود که پس از درگذشت بهزادی از زحمات او تشکر کردی.

بله، همایون بهزادی دو سال در باشگاه شاهین زحمات زیادی برای من کشید و امیدوارم روح این مرد بزرگ فوتبال ایران که سرطلایی باشگاه پرسپولیس‌ بودند و از مهره‌های تکرارنشدنی فوتبال ایران، شاد باشد و ما قدر پیشکسوتانی مانند جعفر کاشانی زنده‌یاد بهزادی و رضا احدی را بیشتر بدانیم.

پس از مصاحبه‌ای که اخیرا با تو داشتیم، هواداران استقلال واکنش‌های مختلفی داشتند و عده‌ای از تو حمایت کردند اما شاید مهم‌ترین واکنش مربوط به فرهاد مجیدی بود که او هم چک‌هایی را که از باشگاه استقلال گرفته بود در اینستاگرامش به نمایش گذاشت و مشخص شد که او هم مانند تو از استقلال طلبکار است و باید یک میلیارد و 146 میلیون به او بدهند.

درمورد چک‌هایی که آقای مجیدی نشان داده خبری ندارم و آنها را ندیده‌ام اما درمورد واکنش‌ها باید بگویم بعضی‌ها از مصاحبه من سوءبرداشت کردند و فکر کردند که من همه را جمع بسته‌ام اما باید بگویم که دست تک‌تک هواداران استقلال را می‌بوسم چراکه آنها بودند که 13سال برای من در این تیم زحمت کشیدند و با تشویق‌های خود به من روحیه و انرژی دادند. اگر گفتم که در استقلال به من بی‌احترامی می‌کردند و فحش می‌دادند، منظورم افراد خاصی است که خیلی‌ها آنها را می‌شناسند و می‌دانند که چه کسانی را می‌گویم.

با امیر قلعه‌نویی که مشکلی نداری؟

به نکته خوبی اشاره کردید. شاید برخی فکر کنند که با آقای قلعه‌نویی‌ مشکل دارم اما این‌طور نیست. امیرخان برای من هشت سال در استقلال زحمت کشیده و مربی‌ام بوده و من قدردان زحمات ایشان هستم. الان هم با علی دایی کار می‌کنم که بسیار از حضور در کنار او راضی هستم. علی‌آقا در این مدت خیلی به من کمک کرده و باعث شده به شرایط ایده‌آلی که مدنظرم بود نزدیک شوم و در صبا آرامش داشته باشم.

چرا همه کسانی که با علی دایی کار می‌کنند با او خوب هستند؟

نمی‌دانم. از خودشان باید بپرسید. اما من که با آقای دایی خیلی راحت هستم.

منظورم این بود که هر بازیکنی که به جمع شاگردان دایی اضافه می‌شود، به آرامشی که در کنار او وجود دارد، اشاره می‌کند.

به هر حال علی‌‌آقا یکی از بزرگان فوتبال ایران است. من دو سال روبه‌روی ایشان در داربی‌های مختلف بازی کرده‌ام و بعد از آن هم مربی من در تیم‌ملی بودند و حالا هم در صبا در خدمت ایشان هستم. بحث پاچه‌خواری نیست. من اگر یک دقیقه هم با یک نفر کار کنم احترامش را نگه می‌دارم و حالا هم دست همه مربیانم را می‌بوسم چراکه آنها باعث شده‌اند پیشرفت کنم. من همیشه به دنبال بهتر شدن در فوتبال هستم چون از قدیم گفته‌اند «ز گهواره تا گور دانش بجوی» و من هم همیشه با امیدواری کارم را دنبال کرده‌ام.

پس برای همین چندوقت پیش گفتی که دوست داری به تیم‌ملی برگردی؟

بله، هنوز هم به بازگشت به تیم‌ملی امیدوارم و تمام تلاشم را می‌کنم تا باز هم بتوانم نظر آقای کارلوس کی‌روش را جلب کنم و به تیم‌ملی دعوت شوم.

حالا که صحبت تیم‌ملی شد، درباره تیم امید هم نظرت را بگو. حسرت نرفتن ما به المپیک 44 ساله شد.

دیگر فوتبالی قرار نیست در المپیک برگزار شود که ما حسرتش را بکشیم چون می‌خواهند رشته فوتبال را از المپیک حذف کنند ولی به اعتقاد من محمد خاکپور مربی بسیار خوبی است و حبیب کاشانی هم در این مدت بسیار مثمرثمر ظاهر شده و تمام اردوها و امکاناتی که مدنظر امیدها بود برای‌شان فراهم کرد و به نظرم باید تمام تیم‌های پایه‌ای را به دست آقای کاشانی بسپارند چون ایشان راحت‌تر می‌توانند کار کنند و با امکاناتی که دارند می‌توانند شرایط خوبی را برای تیم‌های پایه‌ای فراهم کنند.

هر وقت صحبت تیم امید می‌شود همه یاد مقدماتی المپیک 2004 می‌افتند که محمد مایلی‌کهن، تو و میثم سلیمانی را به خاطر بازی تخته نرد از اردوی تیم‌ملی کنار گذاشت.

بله، متاسفانه همین‌طور است. من از آن آدم و اشخاصی که آن برداشت‌ها را درموردم کردند نمی‌گذرم و به خودش هم این موضوع را گفته‌ام!

منظورت مایلی‌کهن است؟

حالا! همه می‌دانند که منظور من چه کسی است. بالاخره حرف ناحقی درمورد من زده شد و پدرم بسیار آزرده خاطر شد و از لحاظ روحی آسیب دید.

حالا که این همه سال گذشته، درباره آن ماجرا دوباره توضیح می‌دهی؟

جریانی اتفاق نیفتاد که بخواهم درباره‌اش حرف بزنم. به جان امیرمهدی پسرم که می‌خواهم دنیایش نباشد من اصلا آن موقع تخته بلد نبودم اما تهمت‌هایی به من زده شد که درست نبود و بعد گزارش‌هایی هم در این باره منتشر شد که من از آنهایی که این حرف‌ها را درباره‌ام زده‌اند نمی‌گذرم.

در این چند سال با مایلی‌کهن حرف نزدی که رفع سوءتفاهم شود؟

حرفی نداشتیم که بزنیم. بالاخره با آبرو و حیثیت من در آن موقع بازی شد و همان‌طور که گفتم پدرم از این موضوع بسیار ناراحت شد. من سر سفره پدر و مادرم بزرگ شده‌ام و برای افراد احترام زیادی قائلم اما نمی‌توانم بی‌احترامی به پدرم را تحمل کنم. پدر من یک کفاش زحمتکش بوده که من را با پینه‌دوزی و زحمات فراوان بزرگ کرد اما از حرف‌هایی که در آن موقع درباره من زده شد بسیار ناراحت و آزرده خاطر شد.

البته بعد از آن هم دیگر چنین حاشیه‌ای از تو نشنیدیم.

بله، من سرم به کار خودم گرم بوده و همیشه به فکر فوتبال بوده‌ام نه حاشیه اما گاهی این اتفاقات پیش می‌آید.