یک سال قبل، حتی شادی گلِ خاص مهدی طارمی به النصر، بهانهای بود تا مدیران این باشگاه به تندی علیه باشگاههای ایرانی موضع بگیرند و خواستار کنار گذاشتهشدن ایران از رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا شوند. قابل پیشبینی به نظر میرسید که با افزایش تنشها میان دو کشور و قطع ارتباط دیپلماتیک آنها، مدیران سیاستزده فوتبال سعودی دست به کار شوند و این ورزش را به ابزاری برای تسویهحسابهای سیاسی تبدیل کنند.
آنها در روزهای اخیر ابتدا درخواست حذف ایرانیها از لیگ قهرمانان را مطرح کردهاند و سپس AFC را با این تهدید مواجه ساختهاند که در صورت برگزارنشدن بازیهای نمایندههای عربستان با تیمهای ایرانی در زمین بیطرف، از این تورنمنت کنار خواهند کشید. تیمهای عربستانی به خوبی از قدرت ایرانیها در برابر تماشاگران خودی خبر دارند و حالا قصد دارند از این گذرگاه خاص سیاسی، برای پایان دادن به خاطرات بد فوتبالیشان در ایران استفاده کنند. کنفدراسیون فوتبال آسیا که مدتی قبل ایران را به عنوان یک کشور امن شناخته و میزبانی از بازیهای خانگی چند کشور دیگر را به ایران سپرده، هنوز درباره پیشنهاد عربستانیها تصمیم نگرفته است. البته عربستانیها در این مدت مدام تأکید میکنند ایران برای اتباع آنها امن نیست و این نکتهای است که حملات به سفارتشان، دست پیش را به آنها داده تا حرفهای کفاشیان درباره امنیت ایران درباره آنها صدق نکند. فارغ از اوضاع فعلی ایران و عربستان، در این گزارش به کشورهایی میپردازیم که در دنیا حق میزبانی ندارند.
فوتبال در سرزمین اشغالی
ایستگاههای بازرسی متعددی که توسط اسرائیلیها در فلسطین ساخته شده، شرایط تمرین و بازی را حتی برای خود فوتبالیستهای فلسطینی نیز دشوار میکند. در چنین شرایطی طبیعی به نظر میرسد که کشورهای خارجی هیچ تمایلی برای بازی در این کشور نداشته باشند و فیفا نیز با توجه به مشکلات عدیدهای که برای تردد در این کشور وجود دارد، تصمیم بگیرد میزبانی از بازیهای فلسطین را به کشورهای دیگری بسپارد. فلسطینیها توانایی تضمین امنیت تیمهای رقیب در کشورشان را ندارند و همین دلیل ساده، کافی است تا خودشان هم اعتراضی به حکم فدراسیون بینالمللی فوتبال فیفا نداشته باشند.
نگرانی برای انفجار
در فاصله سالهای 1984 تا 2002، افغانستان هیچ مسابقه فوتبالی در سطح ملی برگزار نکرد. این کشور به اندازهای با جنگ و درگیری دست به گریبان شد که دیگر فوتبال به طور کلی اهمیتاش را برای افغانها از دست داد. همزمان با این توقف طولانیمدت، رشد این ورزش در این کشور نیز از حرکت ایستاد. حالا در کنار خطر انفجار، حملات تروریستی و جنگهای داخلی، افغانها یک مشکل دیگر نیز برای برگزاری مسابقههای خانگی در استادیومهای کشور خودشان دارند و آن، کمبود واضح امکانات در این ورزشگاهها است. در واقع افغانستانیها همه بهانههای لازم برای جلوگیری از میزبانی را به فیفا دادهاند. نبردهای آنها در مرحله اول مقدماتی جامجهانی 2018 در ایران برگزار شده است.
زیرِ آتش
برای سالها، سوریه یکی از توریستیترین کشورهای آسیایی بوده و هیچ مشکلی برای برگزاری مسابقههای فوتبال در زمین خودی نداشته اما درگیریهای سالهای اخیر در این کشور، شرایط را به گونهای کاملاً متفاوت تغییر داده است. حالا دیگر فوتبال در کشور سوریه، کاملاً زیر سایه جنگ قرار دارد. از سال 2011 به بعد صدها هزار نفر در جنگهای میان دولت و گروههای معترض جان باختهاند و جمعیت بسیار زیادی نیز به هر قیمتی از این کشور مهاجرت کردهاند. حتی یکی از بازیکنان تیمملی زیر 16 سال این کشور نیز در میان قربانیان بمبگذاریها بوده و حالا دیگر سوریه نه برای فوتبال، که حتی برای زندگی نیز یک کشور امن به شمار نمیرود. به نظر میرسد این کشور، بازیهای به مراتب مهمتر از فوتبال برای پیروز شدن دارد و تا زمانی که جنگ به پایان نرسد، طبیعتاً سوریه میزانی هیچ مسابقهای در سطح ملی در خانه را برعهده نخواهد داشت.
محرومین همیشگی
در دهه هشتاد میلادی و در زمان جنگ عراق با ایران، مسابقههای فوتبال خانگی کشور عراق در کشورهای همسایه برگزار میشد. عراقیها در مرحله مقدماتی جامجهانی 2002 در خانه از تیمهای رقیب پذیرایی کردند اما عربستان بهخاطر اختلافنظرها با رژیم صدام، حاضر به بازی در این کشور نشد. یک سال بعد از جامجهانی، عراق به جنگ تازهای وارد شد و اینبار به تسخیر سربازهای آمریکایی درآمد تا باز هم برای مدتها از برگزاری بازیهای خانگی در استادیومهای خودی محروم بماند. مدتی قبل، بازیهای خانگی ملی عراق دوباره در این کشور آغاز شدند اما این بار امکانات کم و خشونت بالا در فضای این استادیومها، باز هم فیفا را به این نتیجه رساند که مجوز دیدارهای خانگی عراق را لغو کند و حتی به این کشور اجازه میزبانی از دیدارهای دوستانه را هم ندهد.
درگیری مسلحانه
برخورد با تنشهای سیاسی دو کشور در فوتبال اروپا، به شکل هوشمندانهتری انجام میشود. برای نمونه در زمان درگیری مسلحانه میان دو کشور روسیه و اوکراین، قرعهکشی لیگ قهرمانان اروپا به گونهای انجام شد که احتمال برخورد نمایندگان این دو کشور با هم وجود نداشته باشد. رفتاری جالب توجه برای پیشگیری از تقابلی که طبیعتاً باید در زمین بیطرف صورت میگرفت. در هیچ نقطهای از کره زمین، دو کشور در حال جنگ، بازیکنانشان را برای فوتبال به کشور رقیب اعزام نمیکنند و شاید ایران و عربستان نیز تنها در زمان برقراری جنگ میتوانند به برگزاری بازی در زمین بیطرف بیاندیشند. جنگی که از راه نرسیده و از راه نخواهد رسید.
خشونت افراطی
میانمار، یکی از آخرین کشورهای آسیایی است که از میزبانی بازیهای خانگی در کشور خودی منع شده و باید برای میزبانی از تیمهای رقیب، به کشور تایلند سفر کند و مسابقاتاش را در بانکوک پشتسر بگذارد. دلیل این اتفاق، خشونت بیسابقه در استادیومهای این کشور در بازیهای اخیر بوده است. نیروهای امنیتی میانمار ثابت کردهاند که توانایی برقراری امنیت در جریان مسابقههای فوتبال را ندارند و همین نگرانیها، آنها را وادار به بازی در یک کشور بیطرف کرده است. از نگاه عربستانیها شاید شادی گل مهاجم پرسپولیس نیز مصداقِ خشونت باشد اما خشونت از نگاه فیفا، تعاریفِ معقولانهتری دارد.
بیماری
تیمهای ملی آفریقایی در چند مقطع اجازه برگزاری بازیهای خانگی در کشور خودشان را از دست دادهاند که آخرین نمونه آن در سال 2015 به وقوع پیوست. وقتی که به دلیل گسترش نگرانکننده بیماری ابولا در گینه، این کشور دیدارهای خانگی را در یکی از کشورهای همسایه برگزار کرد. ابولا حتی جام ملتهای آفریقا را تا آستانه تعطیلی پیش برد اما بالاخره در قاره سیاه مهار شد تا تیمهای ملی چند کشوری که بیش از هر کشور دیگری در معرض خطر رویارویی با این بیماری بودند، دیگر مجبور نباشند برای میزبانی از تیمهای دیگر، استادیومهای خودی را ترک کنند.