احدی در دهه 60 یکی از نوابغ فوتبال ما بود. او گرچه از سوی طرفداران استقلال «رودی فولر» لقب گرفت اما فوتبالش شباهت زیادی به «جان بارنز» ستاره سیهچرده لیورپول داشت؛ هر دو دریبلزن و فوقتکنیکی!
به جرأت میتوان گفت در فوتبال امروز مشابه رضا احدی پیدا نمیشود و ... خلاصه آنکه این بازیکن استثنایی با وجود همه استعداد خود عاقبت به خیر نشد. البته این حکایت اغلب چپهای استقلال بود.
آبیها همواره به سمت راست خود مینازیدند؛ حسن نظری پیش از انقلاب و شاهین بیانی، جواد زرینچه، محمد نوازی و خسرو حیدری که حداقل از لحاظ مالی اوضاع و احوال مناسبی داشته و دارند اما در سمت چپ اوضاع کمی متفاوت است.
منهای آندرانیک اسکندریان که در ینگه دنیا زندگی میکند و اصغر حاجیلو که سرپرست سایپاست، باید به صادق ورمزیار اشاره کرد؛ یکی از دربیبازترین بازیکنان تاریخ فوتبال کشورمان که پس از ماجرای تبانی شهرداری تبریز بیتیم ماند و حالا مدتی است خانهنشین شده است.
از سرنوشت جعفر مختاریفر، هافبک چپ استقلال تهران، خبر چندانی در دست نیست.
کم نیستند کسانی که مختاریفر را کاملترین فوتبالیست دهه 60 استقلال میدانند؛ شماره 18 اعجوبه آبیها که مدتی در کرج فروشگاه لوازم آرایشی داشت اما ... بچه جوادیه این روزها مثل یک جزیره تنهاست و کسی هم سراغی از او نمیگیرد که به شدت گرفتار است.
شاید نیازی نباشد از علیرضا نیکبختواحدی بنویسیم؛ بازیکنی که از 19 سالگی پیراهن آبی استقلال را پوشید و به سرعت نور پلههای ترقی و شهرت را یکجا بالا رفت. او تبدیل به سوپراستار فوتبال ایران شد اما برخی تصمیمات اشتباه از جمله رد پیشنهاد باشگاههایی همچون بشیکتاش ترکیه و اتلتیکومادرید اسپانیا باعث شد عاقبت به خیر نشود. نیکبخت این روزها از فوتبال فاصله گرفته و گفته میشود در تجارت پوشاک فعال است. ظاهراً علی نیکی از ترکیه لباس میآورد و در ایران می فروشد و ...
و دوباره میرسیم به رضا احدی؛ بازیکنی که پس از بازگشت از فوتبال آلمان هزاران تماشاگر آبی را به استادیوم آزادی کشاند و به قدری تکنیکی و دریبلزن بود که «بونژاک» سرمربی مجاری و سابق استقلال میگفت: «احدی در مسابقه به قدری راحت و خونسرد توپ میزند که انگار توی پارک محلشان بازی میکند!»