اهوازیها، از اول فصل همین بودهاند که هستند! پرسپولیس از حوالی هفته هشتم تیمی شد که اینک شده است:
... محکم و منسجم و مقتدر در زمان دفاع! موقعیتساز و فرصتطلب و گلزن، به هنگام حمله!
استقلال خوزستان، بهترین خط دفاع را دارد - 15 بازی، 4 گل خورده - پرسپولیس، یکی از کارآمدترین سازمانهای تهاجمی و یکی از گلزنترین خط حملهها را دارد: ... 15 مسابقه و 21 گل، اینک دومین تیم بعد از استقلال تهران با 23 گل زده!
لطف بازی پرسپولیس در این است که با «صفر» تمام نمیکند! پرسپولیس راه گل زدن را به خوبی پیدا کرده و در همه بازیهایش گل میزند! بیشتر و پرتعدادتر، توسط مهدی طارمی؛ اگر نشد و اگر بازی راه نداد و عملیات باز کردن دروازه حریف بسته ماند، به وسیله جری بنتسون!
پرسپولیس برای گل زدن، راه دارد! پرسپولیس برای گل زدن، نقشه راه و پلان A و B دارد! پرسپولیس راه بازی کردن در سینه مدافعان یارگیر و مدافعان سختگیر را آموخته است!
پرسپولیس حوصلهای کافی دارد تا با حوصله بازی کند! پرسپولیس تسلطی کامل بر خود دارد تا به واسطه از دست رفتن فرصتها و هدر دادن موقعیتها، بازی پرفشار خود را تعقیب و اجرایی کند!
پرسپولیس حتی بهتر از استقلال صنعتی، تیمی است که از مزایای تغییر حالت (از دفاع به حمله) استفاده میکند!
و پرسپولیس بیشتر از تمام تیمهای لیگ برتر، توانسته است گلهای برآمده از بازی ترکیبی بزند! بیدلیل نیست که بیشترین پنالتیها، نصیب پرسپولیس شده و بیدلیل نیست که پرسپولیس، هم با حرکات ساده (مثل یک-دو) و هم با حرکات پیچیده، گلهای دیدنی میزند! مثل هر دو گل طارمی برابر راهآهنیزدان! که اولی محصول هوشمندی و «شم گل» آقای گل بازیها بود و دومی برآیندی از اجرای زیباترین پاسکاری پیدرپی با 5 پاس متوالی!
شاخصترین شناسه تیم پرسپولیس، قدرت تمامکنندگی قابل تحسین «مردان برانکو» است که فوتبال ویژه را به نمایش میگذارند، اما اصلیترین ویژگی و بارزترین خصلت امروزین سرخپوشان، دوندگی بیامان و سرعت نفسگیر اینان است. مهارتی که در تیم پرسپولیس، هر روز توسعه مییابد و هر روز ظریفتر و دقیقتر میشود! مهارتی که نمودش را روی گل دوم مهدی طارمی دیدیم! گلی که توسط احمد نوراللهی، کلیدش زده شد! گلی که 5 بازیکن را با توپ درگیر کرد! گلی که ارزش طلایی، حرکت بعد از پاس و حرکت پس از حرکت را، که مکمل همه حرکات قبل از گل زدن و ضرورت و لزومشان را به روشنی، روی پرده قبول و باور انداخت تا به نمایش درآید نمای دیگری از فایدهمندی بازی آگاهانه و پیوند خوردنش با حرکات خود به خودی!
گل دوم پرسپولیس یک گل کلاسیک و در عین حال، یک گل مدرسهای بود: ... چگونه میتوان حریف را مات کرد؟ ... چگونه میتوان حریف را خلع سلاح کرد؟ چگونه و با چه اهرمی باید از لحظههای خاص استفاده کرد؟ چگونگی اعمال فشار مثبت و پرسینگ تهاجمی هم در همین صحنه معلوم شد!
پرسپولیس، حالا مدرسهای دارد، درسآموز! پرسپولیس حالا درسهایی دارد، همه فهم!
پرسپولیس حالا تیمی دارد که سالها نداشت و در همه این سالها، حسرتش را میداشت! پرسپولیس تیمی دارد در اندازه و قواره پرسپولیس! با بهترین بازی و معمولیترین بازیکنان که تبدیل میشوند به صحیحترین بازیکنان!
دو سؤال: درباره پرسپولیس صد حرف ناگفته میتوان گفت تا حق مطلب ادا شود! درباره حریف پرسپولیس - راهآهن یزدان - یک سؤال بیشتر لازم نیست:
... آقای تارتار! چرا تیم شما، از دقیقه 65 به بعد، بهتر شد؟
... آقای تارتار! فلسفه آن تغییرات تیم دگرگونکن، چه بود؟
... آقای تارتار! نیمکتنشینی بهترین یارانت، چه فایدهای داشت؟
سؤال مشابهی هم داریم از آقای گلمحمدی:
... در بازی به این مهمی، جای کاوه رضایی بیرون از زمین بود ما فقط میپرسیم چرا؟ ذوبآهن چه فایدهای از این تدبیر برد؟