پرافتخارترین ناخدای تاریخ آبیپوشان این روزها روی تخت بیمارستان است.
گمشده استقلالیها
رختکن استقلال پس از بازی با صبا سوت و کور بود. انگار نه انگار این تیم با شکست دادن صبا دوباره صدرنشین لیگ برتر شده است. همه سراغ یک نفر را میگرفتند؛ منصور پورحیدری...
جای خالیاش کاملاً به چشم میآمد. او همیشه بعد از بازیها به رختکن میرفت و به تک تک نفرات خسته نباشید میگفت.
پرویز مظلومی وقتی مصاحبه تلویزیونیاش به پایان رسید و به رختکن رفت ناخودآگاه رو کرد به تدارکات تیم و از او پرسید منصورخان کجاست؟! سرمربی آبیها تازه یادش آمد پورحیدری در بیمارستان است.
رحمتی: آقا جایتان خالی بود
همانطور که استقلالیها قرار گذاشته بودند از استادیوم راه بیمارستان ایرانمهر را در پیش گرفته و به ملاقات سرپرست محبوب تیمشان رفتند. اولین نفری که به بالین پورحیدری رسید سیدمهدی رحمتی بود. کاپیتان آبیپوشان که کاملاً احساساتی شده بود گفت: منصورخان جایت خالی بود. شما چشم و چراغ استقلال هستید و امیدوارم هر چه سریعتر به بهبودی کامل برسید!
هدیه استقلال به پورحیدری
محمد نوازی، مجید صالح و سیروس دینمحمدی خودشان را به طبقه اول بیمارستان رسانده و بر بالین پورحیدری حاضر شدند. دقایقی بعد محسن خدایی مدیر اجرایی آمد. هیچکس توقع دیدن پورحیدری را در تخت بیمارستان ندارد. نوازی که بغض کرده بود پیشانی او را بوسید و گفت: به خدا جای شما اینجا نیست. امروز همه نگران بودند. ما بردیم و این پیروزی هدیهای به شماست که استقلال بدون شما بیمعناست.
برهانی: دلم ریخت
آرش برهانی از جمله بازیکنانی است که رابطه فوقالعاده صمیمی با پورحیدری دارد. خیلیها این دو نفر را پدر و پسر استقلال مینامند! بهترین گلزن تاریخ استقلال همان لحظه که به CCU رسید زد زیر گریه. او اشک میریخت و خانم فریده شجاعی همسر پورحیدری، برهانی را آرام کرد: «پسرم منصور هم تو را دوست داشته و همیشه از تو تعریف و تمجید میکند.» شماره 9 استقلال جواب داد: با دیدن منصورخان اینجا دلم هُری ریخت!
عادل فردوسیپور: پورحیدری تکرار نشدنی است
فرزاد مجیدی سرپرست استقلال در دیدار با صبا خودش را به بیمارستان رساند و جویای احوال پورحیدری شد. دیگر بازیکنان این تیم نیز سرپرستشان را تنها نگذاشتند. برخیها هم ترجیح دادند روز بعد به ملاقات آقای سرپرست بروند! حضور عادل فردوسیپور بسیاری را هیجانزده کرد. مجری برنامه تلویزیونی 90 نیمه شب پنجشنبه خطاب به خانم شجاعی گفت: وظیفهام بود به اینجا بیایم. آقای پورحیدری از پیشکسوتان بزرگ فوتبال ایران هستند و به طور حتم تکرار نشدنی. امیدوارم هر چه سریعتر به بهبودی کامل برسند. فردوسیپور به دنبال هماهنگی برای تهیه گزارش از پورحیدری بود اما موفق به انجام این کار نشد چرا که بنا به گفته پزشکان شرایط سرپرست استقلال مناسب نیست و نمیتوان در CCU دوربین برد.
اشکهای یار غار منصورخان
مظلومی: بدون تو نمیتوانم در استقلال باشم
یار غار پورحیدری، پرویز مظلومی نام دارد. سابقه همکاری اینها به چند دهه پیش برمیگردد و آنها از هم جداشدنی نیستند. مظلومی طاقت دیدن منصورخان را در بیمارستان ندارد. تمام خاطرات این سالها مثل یک فیلم از جلوی چشمان او رژه رفت. سرمربی آبیپوشان احساساتی و برونگراست. او هرگز نمیتواند حس درونیاش را کنترل کند. پرویزخان دستهای پورحیدری را گرفت و اولین جملهای که بر زبان آورد این بود: منصور من بدون تو نمیتوانم در استقلال باشم.
او بعد ادامه داد: امروز (روز بازی با صبا) جایت خالی بود. مدام به سمت نیمکت برمیگشتم تا شما را ببینم. باید زودتر برگردی و با من باشی. پیروزی استقلال هدیه بچهها بود به شما. 70 دقیقه 10 نفره بودیم ولی برای اینکه بچهها به شما هدیه بدهند هر چه در توان داشتند رو کردند. مرد و مردانه تا پایان مسابقه جنگیدند. کاش بودید و میدیدید!
مظلومی تا پاسی از شب در بیمارستان بود و راضی به رفتن نبود. او میخواست بماند اما در بخش CCUبیماران اجازه همراه ندارند.
حسرت روشن
بهرام افشارزاده برای دومین بار به ملاقات پورحیدری رفت. حسن روشن همبازی پورحیدری نیز همراه مدیرعامل بود. او خاطرات زیادی از دوست 4 دههایاش دارد. وقتی خاطرات را برای حاضران تعریف میکرد آه بلندی میکشید. او میگفت: منصور، سریع بلند شو، استقلال به تو نیاز دارد. اگر نباشی تیم به مشکل میخورد.