به گزارش افکارخبر، شاهین بیانی هفته قبل جنجال های زیادی به راه انداخت و با مطرح کردن ماجرای سند خانه مادرش، شاهرخ برادرش را متهم به فریبکاری کرد.

 

شاهین بیانی حالا از حرف هایش دفاع می کند که در ادامه می خوانید:

 

* جنجال های فراوانی به راه انداخته اید.

- چطور؟

 

* شاهرخ برادرتان گفت که امروزه نمی شود یک زن گرفت چه برسد به چهارتا!

- مگر شناسنامه ایشان موجود نیست؟ او از زن اولش شهاب از زن دومش شکیب از زن سومش به دلیل آنکه سرطان داشت و فوت کرد بچه نداشت و از زن چهارمش آیدین را دارد. حالا برود تکذیب کند، مگر نه اینکه اگر شکایت کند قاضی مرا می خواهد که دفاع کنم؟ من هم می روم و می گویم این شناسنامه اش و این هم چهارزنش! این های بچه های شاهرخ نیستند؟

 

* سندی برای حرف هایتان دارید؟

- سند و مدرک همین الان جلوی من است، اگر از این حرف ها و مصاحبه ها نتیجه نگیرم از فردا اسناد را منتشر می کنم تا ببینید چه کسی دروغ می گوید. او هر کاری کرده هیچ کس کاری به کارش نداشته و فکر می کند نمی توانیم چیزی به او بگوییم. نمی شود که همین جوری بگویی من یک زن گرفتم، باید بیاید و سند رو کند. هیچ مشکلی با حرف های او ندارم و در دادگاه ثابت می کنم چه کسی دروغ می گوید.

 

* پس هنوز هم پای حرف هایتان هستید.

- صد در صد پای حرف هایم هستم، پای حرف هایم بودم که حالا به اینجا رسیده است. من می خواهم با قلعه نویی نشستی داشته باشم و اگر از طریق او نتیجه نگرفتم قطعا شکایت خواهم کرد.

 

* ماجرای سند زدن خانه مادرتان چه بود؟

- مادرم 80 ساله است، او را برده به دفترخانه و 3 دنگ را به نام خودش زده، 3 دنگ هم بعد از فوت مادرم به او منتقل می شود. خنده دار است اگر بگویم که از مادر بیسواد من وکالت تام الاختیار گرفته است. حتی در دفترخانه برای حق سند 400 هزارتومانی از مادرم 200 هزارتومان گرفته است.

 

* این ماجرا خیلی خانوادگی است، بهتر نبود در خانواده خودتان این قضیه را حل می کردید؟

- بله حق با شماست ولی وقتی 3 و نیم سال پاسخ تلفن مادرم را نمی دهد چه کار کنیم؟ وقتی مادرم را 4 سال است که از خانه اش بیرون کرده من چه بگویم؟ بله باید در خانواده خودمان حلش می کردیم، عمو و دایی من هم در این باره با او صحبت کرده اند ولی وقتی زیر بار نمی رود ما چه کار کنیم؟ اصلا من دروغ می گویم چرا نمی آید و سند رو نمی کند که بفرمایید این 3 دنگ خانه مادرم؟ بله من مریضم ولی حق مادرم را از او می گیرم.