پشت پرده حمایت ها از مهدی طارمی افشا شد

وقتی کارشناسان و رسانه‌های ایتالیایی از طارمی انتقاد کردند و این انتقادها در داخل انعکاس پیدا کرد، مدافعان مهدی به دفاعی باورنکردنی از او پرداختند.

 چند روزی از عملکرد پرانتقاد مهدی طارمی در دیدار اینتر مقابل میلان در دیدار نیمه نهایی کوپاایتالیا گذشته است. عملکردی که پس از سلسله روزهای ناموفق مهاجم ایرانی در فصلی که رو به پایان است، صدای رسانه‌ها و کارشناسان ایتالیایی را به اوج رساند.

انتقاد تند یک ایتالیایی از طارمی

الساندرو ماتری، مهاجم سابق آث میلان، یوونتوس و تیم ملی ایتالیا در رابطه با عملکرد طارمی در خط حمله اینتر گفت: «انتظارات از طارمی با توجه به کاری که در لیگ پرتغال داشته بالا بود، اما او هنوز تأثیری نگذاشته است. حتی به شما می‌گویم که طارمی در حرکاتش هم دست و پا چلفتی است. متاسفم که می‌گویم اما کاملاً مشخص بود که جا نیفتاده است.»

هیس؛ حق انتقاد از ما را ندارید!

ترجمه این صحبت‌ها و انتشار آن در رسانه‌های ایرانی یک اتفاق روتین است. همانطور که روزی انتشار موفقیت‌ها و تمجیدها از طارمی در رسانه‌ها بازتاب داشته، طبیعتاً روزهای ناخوش او در فوتبال هم منتشر می‌شود و نمی‌توان مقابل جریان رسانه‌ای، خاموش بود؛ انتظاری که انگار علیرضا جهانبخش، سعید عزت‌اللهی، کریم انصاریفرد و احتمالاً دوستان پیدا و پنهان او داشته‌اند و برای حمایت از او، به رسانه‌های داخلی تاخته‌اند.

گاتزتا: او بی ثبات و کند است!

در میان انتقادها از طارمی حتی تحلیلی از گاتزتا دلو اسپورت یکی از رسانه‌های مطرح ایتالیایی از عملکرد مهاجم ایرانی در دربی شهر میلان دیده می‌شود که درباره او نوشته است: «طارمی تنها یک حرکت خوب داشت؛ پاس به لائوتارو. پیش و پس از آن، همان بی‌ثباتی همیشگی و کندی معمول. هرگز این حس را نمی‌دهد که هماهنگ است، نه با هم‌تیمی‌ها و نه با فضای دربی.»

خوشحال از تمجیدها و ناراحت از نقدها

انتقادهای تند از طارمی به همان میزان و بلکه شاید حتی کمرنگ‌تر از بازتاب گلزنی او مقابل میلان در سوپرجام ایتالیا در رسانه‌های ایرانی بازتاب پیدا کرد. روزی که طارمی پس از گلزنی رقص بوشهری انجام داد و تصاویر گلزنی و شادی‌اش به دفعات به نمایش درآمد. گل او نامزد لحظه به یادماندنی ورزش ایران در سال ۱۴۰۳ بود و رسانه صداوسیما، در شرایطی که طارمی اتفاق ویژه‌ای جز انتقال به اینتر را رقم نزده بود، در سالی که آرین سلیمی، هادی ساروی و سعید اسماعیلی طلای المپیک کسب کردند و موفقیت‌های دیگر المپین‌های ایرانی، او نامزد مرد سال ورزش ایران شد و با آرای نامشخص این عنوان را هم کسب کرد.

واکنش تند جهانبخش از انتقاد به هم تیمی

علیرضا جهانبخش، کاپیتان تیم ملی با انتشار عکسی از خودش و طارمی در صفحه‌اش در اینستاگرام نوشت: «تو این وضعیت فوتبال کشورمون که متاسفانه چه در رده‌ی باشگاهی و چه در رده پایه و امکانات روز به روز در حال پسرفت هستیم، حضورت تو این سطح از فوتبال دنیا و قبول فشار و رقابت با بهترین مهاجمان دنیا افتخار بزرگی هستش، با اینکه میدونم مدتی طولانی با درد‌های فراوان و فشار زیاد، داری ادامه میدی که بتونی نماینده خوبی برای فوتبال ایران باشی. مخصوصا تو این چند سالی که نه نماینده زیادی تو سطح اول اروپا داریم و نه این اشتیاق رو تو نسل جدید می‌بینیم برای ریسک‌پذیری، تحمل فشار‌ها و انتظارات بالا تو اروپا و لژیونر شدن، برای من عجیب‌تر یک سری سایت‌ها و خبرگزاری‌های زرد داخلی هستند که به جای حمایت و مراقبت از سرمایه‌های ملی، جهت‌دار و تخریب‌گرانه برخورد می‌کنن و در مقابل به خاطر منافع شخصی، از بازیکنان به مراتب سطح پایین قهرمان‌سازی می‌کنن!!! و در آخر خطابم به طرفداران واقعی فوتبال، چه در رده ملی و چه در رده باشگاهی کشورمون، جریانی راه افتاده برای کم ارزش نشون دادن فوتبال و بازیکنان ملی و تاثیری که در مسائل مختلف می‌تونن داشته باشن، چه با دروغ‌پراکنی، شایعه پراکنی و ایجاد اختلاف بین هوادار و بازیکنان که این روز‌ها تو فضای مجازی به مراتب بیشتر دیده میشه.»

ناگهان طارمی تبدیل به منافع ملی شد/ نبرد دست و پاچلفتی‌های بی افتخار!

ادامه حمایت از طارمی با واژه‌های عجیب!

این بخش کامل نوشته جهانبخش در حمایت از طارمی است و در کنار او، عزت‌اللهی و انصاری‌فرد هم به نحو دیگری به منتقدان و البته رسانه‌های داخلی تاخته‌اند. سعید عزت‌اللهی با استفاده از واژه‌هایی چون غریبه‌پرستی، انتقاد از طارمی را برنتابیده و در ادامه نوشته است: «مردم باهوش و واقع‌گرایی داریم که همه چیزهارو میفهمن و فراموش نمی‌کنن که طی چندماه گذشته حتی برای صعود تیم ملی با مصدومیت اومدی کنارمون تو زمین و جنگیدی.» جملات انصاری‌فرد هم خارج از این چهارچوب نیست و او هم به نبرد با رسانه‌ها پرداخته تا در این روزهایی که در فوتبال ملی و باشگاهی خاموش است، به شکلی دیگر وارد رسانه‌ها شود.

تاختن به رسانه‌های داخلی با انتقادهای خارجی!

بازیکنان حال حاضر و سابقاً ملی‌پوش تیم ملی در حالی به حمایت از طارمی پرداخته‌اند که انتقادها عمدتاً از سوی رسانه‌های ایتالیایی بوده و رسانه‌های داخلی اتفاق عجیبی را رقم نزده‌اند. با این حال جهانبخش، عزت‌اللهی و انصاری‌فرد به نحوی به نبرد با رسانه‌ها پرداخته‌اند که انگار طارمی امروز تبدیل به منافع ملی شده و انتقاد از او، خط قرمز است. حتی اگر این انتقادها مستقیماً از سوی رسانه‌ها و کارشناسان داخلی صورت گرفته بود هم این نبرد بی معنا به نظر می‌رسد، چراکه هر فوتبالیستی روزهای فرود و نزولی دارد که به اقتضای زمان به آن پرداخته می‌شود. حال اگر رسانه‌های داخلی هم نقدی داشته باشند، هیچ وقت به تندی رسانه‌های خارجی نبوده که حالا با جمله «دست و پاچلفتی» از زبان ماتری به انتقاد از ستاره فوتبال ایران پرداخته‌اند.

اشاره به پسرفت از نسل بی افتخار!

جالب اینکه جملات آنها به گونه‌ای است که انگار هیچ حسابی روی حافظه و قدرت تفکر مخاطبان باز نکرده‌اند؛ جهانبخش به پسرفت فوتبال کشور پرداخته و واضحاً به «رده باشگاهی» و «رده پایه» اشاره کرده، در حالی که هیچ اشاره‌ای به «رده ملی» ندارد که خود او هم جزوی از آن است. آن هم در شرایطی که نتایج اخیر تیم ملی در دو تورنمنت مهم با باخت سنگین ۶ بر ۲ مقابل انگلستان، شکست مقابل آمریکا در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر و شکست ۳ بر ۲ مقابل قطر در نیمه نهایی جام ملت‌های آسیا ۲۰۲۳ یا شکست ۳ بر صفر مقابل ژاپن در نیمه نهایی جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۹ از یادها نرفته؛ حتی با وجود صعود تیم ملی به جام جهانی ۴۸ تیمی، اما عملکرد فنی تیم به خصوص در دیدارهایی چون قرقیزستان، کره شمالی و ازبکستان مورد انتقاد بوده است؛ انتقادی که حتی مهدی طارمی هم به عنوان ستاره تیم ملی به صورت علنی آن را به زبان آورد، اما گویا جهانبخش خود و هم تیمی‌هایش را تافته جدا بافته دانسته است.

کشتن اشتیاق در نسل جدید و نکوهش آنها!

جهانبخش در شرایطی که خواسته از طارمی حمایت کند، احتمالاً به صورتی غیرمستقیم سایر هم تیمی‌های خود را زیر سؤال برده که آنها را سطح پایین دانسته و تعدادی دیگر از نسل جدید را بی اشتیاق برای حضور در فوتبال اروپا و پذیرش سختی‌ها دانسته است. آن هم در حالی که احتمالاً بالا بودن و پایین بودن سطح بازیکنان فارغ از استعداد، به عوامل دیگری هم مرتبط است.

حتی اشتیاق استعدادها برای حضور در اروپا هم در وهله اول به بازار نقل و انتقالات مرتبط است و در قدم بعدی، میدان دیدن بازیکنان در تیم ملی اهمیت زیادی دارد. جایی که حتی اندک بازیکنان حاضر در فوتبال اروپا چون اللهیار صیادمنش، سعید سحرخیزان، جواد حسین‌نژاد و محمد قربانی (که به تازگی از روسیه به امارات رفته) فرصتی برای حضور در ترکیب تیم ملی پیدا نمی‌کنند. آن هم در فصلی که بازیکنی چون جهانبخش تا نیم فصل حتی تیم باشگاهی نداشت، اما مشخص نبود که با چه متر و معیاری به تیم ملی دعوت می‌شد و در ترکیب هم حضور داشت. آن هم در فصلی که بازیکنی چون صیادمنش در لیگ بلژیک در ۳۲ بازی برای تیمش ۶ گل زده و ۷ پاس گل داده، اما حتی به تیم ملی دعوت نمی‌شود و جهانبخش در ۲۰ بازی باشگاهی با ۳ گل و ۳ پاس گل، جزو نفرات اصلی در تیم ملی است.

نسل جوان در چنگال باند مخوف!

طبیعی است که بازیکنانی چون صیادمنش، سحرخیزان، حسین‌نژاد و دیگر بازیکنان جوان فوتبال ایران خودشان باید تلاش کنند و بجنگند تا در تیم ملی جایگاهی کسب کنند، اما مسلماً دیده نشدن و فرصت ندادن به آنها، انگیزه‌ها را برای این نسل از بین خواهد برد. نسل جوانی که اسیر یک باند مخوف شده که حتی قدرت تغییر سرمربی تیم ملی پیش از جام جهانی را دارند و این نسل اجازه دیده شدن به نسل بعدی را هم نمی‌دهند. در چنین شرایطی کدام اشتیاق و انگیزه برای حضور در اروپا باقی می‌ماند، وقتی فرصتی برای دیده شدن نیست؟

ناگهان طارمی تبدیل به منافع ملی شد/ نبرد دست و پاچلفتی‌های بی افتخار!

مردم فراموش نمی‌کنند

جالب اینکه سعید عزت‌اللهی هم صحبت از هوش و حافظه مردم صحبت کرده و در نکوهش غریبه‌پرستی گفته است: «مردم باهوش و واقع‌گرایی داریم که همه چیزهارو میفهمن و فراموش نمی‌کنن» و چه خوب که هافبک تیم ملی می‌داند مردم اهل فراموشی نیستند و باهوش و واقع‌گرا هستند! همچنین فکت‌های بسیار زیادی از غریبه‌پرستی وجود دارد که می‌توان به آن اشاره کرد، اما انگار عزت‌اللهی با فراموشی آشناتر است. اما شاید او نمی‌داند که اگر حافظه مردم و هوش آنها تعیین کننده جایگاه بازیکنان در تیم ملی بود، احتمالاً اکنون بخش زیادی از نسل فعلی در تیم ملی حضور نداشتند. بازیکنانی که گاهی تعداد بازی‌های ملی‌شان به بازی‌های باشگاهی می‌چربد و تحت هر شرایطی در اردوها و بازی‌های تیم ملی حضور دارند، آن هم در شرایطی که عملکرد فنی‌شان در رده باشگاهی باید تعیین کننده حضور در تیم ملی باشد.

اصرار به اینکه بگوییم بهترینیم!

اصرار این نسل از بازیکنان برای اینکه نشان بدهند آنها نسل طلایی هستند و مردم باید به آنها احترام بگذارد هم بسیار قابل تأمل است. اگر بازیکنانی نظیر جهانبخش، عزت‌اللهی، طارمی، انصاری‌فرد، بیرانوند، آزمون، خلیل‌زاده و ... معتقدند که آنها بهترین نسل فوتبال ایران هستند، این همه اصرار و به زبان آوردنش برای اثبات این موضوع برای چیست؟ اگر آنها مردم را باهوش و واقع‌گرا می‌دانند، پس نیازی نیست که دائماً بخواهند این موارد را به مردم یادآوری کنند و قضاوت در این مورد را به عهده همان مردم بگذارند. نسل فعلی مثل بسیاری از نسل‌های دیگر در فوتبال ایران به افتخار و مقامی نرسیده؛ نه کسب قهرمانی یا نایب قهرمانی در آسیا و نه صعود از گروه در جام جهانی که بتوان از آن به عنوان افتخار یاد کرد، اما صدای این نسل بی افتخار همیشه بلند است. نسلی که صعود به جام جهانی ۴۸ تیمی را افتخار می‌داند، در حالی که صعود از گروه و رسیدن به جمع ۳۲ تیم پایانی در جام جهانی ۴۸ تیمی، تازه رسیدن به نقطه‌ای است که تا به حال چندین بار برای فوتبال ایران تکرار شده و نمی‌توان از آن افتخار ساخت.