علیرضا بیرانوند دروازه بان ملی پوش تراکتور بعد از بازی با تیم فولاد خوزستان اقرار کرد که به اعضای هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس ۵ میلیارد تومان شیرینی داده است، تا الحاقیه را به قراردادش اضافه کنند.
عبدالصمد ابراهیمی وکیل حقوقی درباره این مطلب گفت: با توجه به اقرار گلر تراکتور به دادن رشوه، هیچ سند دیگری برای محروم کردن او لازم نیست و با همین اقرار باید فورا محروم شود. رشوه گیرنده هم معرفی و مجازات شود. ماده ۷۲ مقررات انضباطی حداقل یکسال محرومیت را برای رشوه در نظر گرفته است. مصاحبه گلر تراکتور با مصاحبههای دیگر که شبانه برای آنها اتخاذ تصمیم شده تفاوتی ندارد. اگر فدراسیون ورود نکند و سریعا تصمیم گیری نکند شائبههای زیادی برای فدراسیون به دنبال دارد.
او افزود: کسانی که قبلا سهام باشگاه پرسپولیس را خریده اند میتوانند به عنوان ذینفع در دادسرا درباره اقرار به دادن رشوه شکایت کنند. دادسرا قانون من درآوردی ندارد. رویه و قانونش بر خلاف فدراسیون تاج، مشخص و معلوم است. دادسرای صالح برای رسیدگی، با توجه به محل وقوع جرم دادسرای تهران است
ابراهیمی گفت: الحاقیه مورد اختلاف طرفین در فروردین ۱۴۰۳ تنطیم شده و برابر این ریز پرداختها، تا آن زمان از قرارداد ۱۹ میلیاردی این بازیکن، حدود ۱۰ میلیارد پرداخت شده بود. آیا برای تضمین پرداخت ۹ میلیارد باقیمانده، او ۵ میلیارد رشوه داده؟ در متن الحاقیه پوئنی غیر از تضمین پرداخت مطالبات تا موعد مقرر و بند فسخ در صورت عدم ایفای این تعهد وجود ندارد که بتوان گفت بابتش ۵ میلیارد پرداخت کرده باشد! یعنی یک بازیکن ۹ میلیارد طلب داشته، بابت وصول آن ۵ میلیارد رشوه داده؟ شنونده باید عاقل باشد.
وکیل حقوقی گفت: بازیکن باید در راستای اصل پایداری قراردادها، تا آنجایی که امکان دارد شرایط تداوم قرارداد را فراهم کند. اینکه رشوه بدهی تا بند فسخ برایت در الحاقیه بگنجانند یعنی اینکه از همان زمان به دنبال بر هم زدن قرارداد بوده ای. تصمیم گیران کمیته استیناف توجه کنند.
وی افزود: گلر تراکتور در کمیته انضباطی یا باید ادعایش را ثابت کند که محروم خواهد شد یا حرفهایش را پس بگیرد که هم برایش محرومیت به دنبال خواهد داشت و هم مشخص میشود سایر ادعاهایش هم مشابه همین حرف بوده. نه راه پیش. نه راه پس
او خاطر نشان کرد: تراکتور به این دلیل در همه این سالها موفقیت خاصی کسب نکرده که بازیکنان با مبالغ بالا و از طریق مذاکره مستقیم مالک جذب میشوند و این بازیکنان خود را بالاتر از عوامل مدیریتی میدانند. مدیریت توان جمع کردن حواشی بازیکنان را ندارد. صرفا نقشی در حد مدیر. اجرایی دارند و بس.