فشار فزاینده روی تیم ملی والیبال ایران پس از شکستهای متوالی در لیگ ملتها همچنان ادامه دارد.
در شرایطی که تیم ملی والیبال ایران صبح روز گذشته با نتیجه سه بر یک مغلوب ترکیه شد تا هشتمین باخت متوالی خود را در این رقابتها تجربه کند، علاقهمندان به والیبال مشغول به حلاجی خبر اخراج موتا پائز سرمربی برزیلی تیم ملی در ساعتهای پیش از انجام این مسابقه بودند.
فدراسیون والیبال این سرمربی و تئورسین والیبال را با تصمیمی ناگهانی از سمت خود اخراج کرد تا به سبک فوتبال امیدوار باشد که تیم روحیه تازهای بگیرد اما آنها در مسابقه بعدی هم مغلوب ترکیه شدند تا موجی از عصبانیت و ناراحتی متوجه ستارههای والیبال ایران باشد.
والیبال ایران در شرایطی وارد رقابتهای لیگ ملتها شده که در ابتدا خواستهها روی کسب نتیجه برای صعود به المپیک بود اما با شروع مسابقات و شکست مقابل تیمهای مدعی این خواسته تعدیل و آرشیو شد و در شرایطی که انتظار میرفت بچههای والیبال با یکی دو پیروزی اوضاع را به نفع خود تغییر دهند اما طلسمی عجیب در دو هفته مانع از کسب حتی یک برد برای ملیپوشان مقابل تیمهای مدعی و البته هم رده خودمان شده است.
این بدترین نمایش تیم ملی والیبال پس از ظهور به عنوان یک پدیده در بین تیمهای مدعی جهان محسوب میشود. والیبال ایران از اوایل دهه گذشته میلادی با حضور نسلی پر استعداد و یکه شرایط خود را از یک ورزش محبوب اما نه چندان مهم به یکی از پرطرفدارترین تیمهای ملی تغییر داد و علت توجه فوقالعاده به والیبال نیز بذری است که در آن کاشته شده است.
ایران هفته دوم را هم بدون پیروزی به پایان رساند تا با 8 شکست پیاپی، در رنکینگ جهانی به رتبه هفدهم سقوط کند، پایینتر از بلژیک که حتی در مسابقات حضور ندارد!
ظهور این نسل در کنار یک مربی بزرگ به نام خولیو ولاسکو روزهای تاریخی را برای والیبال ایران رقم زد و بازیکنان این تیم تبدیل به فوق ستارههای ورزش ایران شدند. بازیکنانی با قابلیتهای فوقالعاده که اغلب آنها میتوانند بهترینهای تاریخ ایران در پست خود لقب بگیرند. از سعید معروف پاسور تا سیدمحمد موسوی مدافع، امیر غفور، فرهاد قائمی، عادل غلامی، شهرام محمودی و... که در قشنگترین روزهای والیبال ایران بخشی از پازل پیروزی بودند. این نسل به المپیک هم صعود کرد و در مسابقات جهانی هم درخشید.
اما طبیعتاً دوران ورزشی هر ورزشکار در نهایت به پایان میرسد و این مسئله برای والیبالیستهای ایران هم صدق میکرد. در ابتدا شهرام محمودی و سپس بازیکنانی نظیر سعید معروف و عادل غلامی از والیبال کنار کشیدند و سپس نوبت به امیر غفور و سیدمحمد موسوی رسید که انصراف خود را از حضور در تیم ملی اعلام کنند.
برای مقایسه میشود جدایی این چهرهها را با بازنشستگی ستارههای فوتبال ایران (مثل سردار آزمون و مهدی طارمی و علیرضا بیرانوند و...) قیاس قرار داد که جانشین در حد و اندازههای خود ندارند و اگرچه در اطراف و اکناف عدهای فوتبالیست و والیبالیست مشغول تقلا هستند اما برای رسیدن به کیفیت ستارههای تیم ملی به کیفیتی بیش از این نیاز دارند.
اگر به بحث تیم ملی والیبال برگردیم، مسئله شکستها که موید کمبودهای فنی و سرمایه انسانی است یک نکته مهم دیگر را به ما یادآوری میکند؛ اینکه ظهور یک نسل در یک رشته ورزشی تا چه اندازه میتواند برای توسعه و موفقیت یک تیم ملی اهمیت داشته باشد. در حال حاضر تیم ژاپن با سه بازیکن استثنایی تبدیل به جایگزین ایران در آسیا و جهان شده و همه حریفان را از دم تیغ میگذراند.
آنها با یک مربی بزرگ اما با سه فوق ستاره در میادین والیبال حاضر میشوند و دست ایران از پیروزی مقابلشان به طرز عجیبی کوتاه شده است. البته در تیم ملی ایران هنوز بازیکنان با کیفیت و فوقالعادهای حضور دارند و البته نفراتی که سابقه حضورشان به همان نسل طلایی هم برمیگردد (میلاد عبادیپور) اما طبیعتاً برای پر کردن جای خالی امثال سعید معروف و محمد موسوی به زمان و کار بیشتری نیاز داریم.
این دورهای است که امکان دارد والیبال ایران را با نتایجی مثل امروزش مواجه کند و با وجود تصمیمات سریع برای برکناری و جابهجایی باید این را هم در نظر داشت که شاید ظرفیت نسل جدید والیبال ایران که در حال دوبارهسازی و تغییر است فعلا خروجی محیرالعقولی را به ما نخواهد داد و باید فعلا صبر کنیم تا نیروهای جدیدی بر شاخه درخت والیبال ایران ظاهر بشوند.
در والیبال جهان تیمهای کمی هستند که همواره مدعیان بزرگ و غیر قابل دسترس باقی ماندهاند و آنها نیز با وجود استفاده از بهترین تکنولوژیهای ورزشی و بهترین مربیان جهان هر از گاهی دچار افتی چندین ساله میشوند؛ اتفاقی که برای تیمهایی مثل ایتالیا، برزیل، صربستان و... رخ داده است. پس کمی صبوری هم برای والیبال لازم است؛ رشتهای که به ما شادی بخشید و سربلندمان کرد.
ما کنار این تیم نبودهایم، تشویقشان نکرده و به آنها روحیه ندادهایم، برایشان دلسوزی نکرده و اشکشان را پاک نکردهایم.
بهجای قضاوت بیرحمانه امروز بگذاریم معروف، موسوی و محمودی و غفورهای آینده پا بگیرند. ورزش (حرفهای) ساده نیست و دستاوردهای آن به دشواری رخ میدهد چرا که رقابت در بالاترین سطح و دائمی است!