روز گذشته فرهاد مجیدی ، سرمربی اتحاد کلبا در امارات از سمت خود برکنار شد. تصمیم باشگاه اماراتی بعد از شکست این هفته مجیدی و شاگردانش صورت گرفت. اتحاد کلبا با این شکست به رده یازدهم جدول 14 تیمی لیگ امارات سقوط کرد. با سه برد، چهار تساوی و هشت شکست در 15 بازی! با چهار باخت و یک تساوی در 5 بازی اخیر!
عین همین اتفاق برای برانکو ایوانکوویچ رخ داد. سرمربی موفق پرسپولیس بعد از سه قهرمانی در لیگ برتر، یک حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا و یک نیمهنهایی آسیا راهی الاهلی عربستان شد، اما او خیلی زودتر از مجیدی از سمتش کنار رفت. پرفسور که لیگ ایران را مثل موم در دست داشت و راه قهرمان شدن در آن را از بر بود اصلا نتوانست با فوتبال عربستان کنار بیاید و زودتر از انتظار مجبور به ترک تیم عربستانی شد. برانکو در تیم بعدیاش یعنی تیم ملی عمان هم حتی ناموفق بود و در همین جام ملتها بعد از ناکامی در رساندن تیمش به دور حذفی در میان انبوهی از انتقادات رسانههای عمانی اخراج شد. برانکو بعد از این دو ناکامی هدایت تیم ملی چین را برعهده گرفت.
استقلالیها بعد از اخراج برانکو میگفتند حالا مشخص شد او چطور در ایران نتیجه میگرفته. کنایه از اینکه داوران یا مقامات از او حمایت میکردند وگرنه نباید اینقدر زود اخراج میشد. عین همین جملات را این روزها هواداران پرسپولیس در مورد قهرمانی استقلال و فرهاد مجیدی میگویند. اینکه حالا عیار مجیدی مشخص شده و چیزهایی از این دست.
اما جدا از این کلکلها که ارتباط چندانی با فوتبال ندارد باید این اتفاق را با دید کارشناسی مورد بررسی قرار داد: چرا مربیان موفق لیگ ایران در لیگهای حاشیه خلیجفارس نه تنها موفق نیستند که کاملا شکست خورده میشوند؟ آیا سطح لیگ ایران اینقدر از لیگهای کشورهای اطراف پایینتر آمده؟ یا نوع فوتبال در لیگ ایران با لیگهای عربستان و قطر و امارات متفاوت است؟ شاید هم مساله برمیگردد به حمایت هواداران و فضایی که حاکم است؟
اگر ملاک کیفیت لیگ را نتایج تیمهای ایران و کشورهای عربی حوزه خلیجفارس در آسیا بدانیم، تا حدودی میتوان گفت که سطح لیگ کشورمان از کشورهای اطراف در حال عقب افتادن است. اما این عقبافتادگی هنوز آنقدر بزرگ نیست که عنصری تاثیرگذار درنظر گرفته شود؛ لااقل به تنهایی. در عین حال باید اعتراف کرد که شرایط در لیگ ایران با کشورهای اطراف تفاوت دارد. لیگ ایران یک لیگ فیزیکی و دفاعی است که در آن گلهای کمی رد و بدل میشود. در ایران زمینها عمدتا بیکیفیت هستند و مربیان کمی به بازی روی زمین علاقه نشان میدهند. در ایران جز تیمهای مدعی سایر تیمها معمولا برای کسب تساوی به میدان میروند و این راه را بهترین مسیر برای بقا در لیگ میدانند. در لیگهای امارات و قطر و عربستان شرایط متفاوت است. بازیها بازتر است. گلهای بیشتری رد و بدل میشود و فوتبال روی زمین ارجحیت دارد. با اضافه شدن چهرههای سرشناس پا به سن گذاشته در این کشورها سطح فنی مسابقات بالاتر رفته و تیمها شکل فوتبال متفاوتی را ارایه میکنند.
همین فرهاد مجیدی و برانکو را درنظر بگیرید. برانکو در آخرین فصل قهرمانیاش در ایران و مجیدی در فصلی که آبیها را به سکوی نخست رساند بیشترین برد یک بر صفر را به ثبت رساندند. یحیی گلمحمدی هم در مسیر قهرمانیهایش بردهای یک بر صفر زیادی کسب کرد. همین فصل جواد نکونام با بردهای اقتصادی یک بر صفر به سوی قهرمانی پیش میرود. اما این حربه در لیگهای کشورهای عربی جواب نمیدهد. تیم اتحاد کلبا در 15 بازی 29 گل دریافت کرده است. تقریبا دو گل در هر بازی! جالب اینکه تیم صدرنشین فعلی امارات هم در 14 بازی، 15 گل خورده است! شباب الاهلی تیم سوم جدول با 14 گل خورده بهترین خط دفاعی لیگ امارات را در اختیار دارد. این درحالی است که استقلال فرهاد مجیدی در فصل قهرمانی در 30 بازی تنها 10 گل خورده بود.
نداشتن حمایت هواداران که بعد از یکی، دو هفته نتیجه نگرفتن پشت تیم بایستند، شرایط متفاوت لیگ و پایین آمدن نسبی کیفیت لیگ ایران از جمله دلایلی است که میتوان برای نتیجه نگرفتن مربیان موفق لیگ ایران در خارج از کشور درنظر گرفت. آیا این بدان معناست که مسیر لژیونر شدن مربیان داخلی تنگ خواهد شد؟ باید منتظر ماند و دید.