تیم ملی فوتبال کشورمان در یک بازی محشر، تماشایی و خارقالعاده درحالی از سد ژاپن برای رسیدن به نیمهنهایی جام ملتهای آسیا عبور کرد که تا پیش از این کمتر امیدی به این اتفاق در این مرحله از رقابتها وجود داشت. در این بین نیز بسیاری از کارشناسیها تا قبل از آغاز رقابتهای جام ملت آسیا از دیدار احتمالی تیمهای ملی ایران و ژاپن در فینال رقابتها خبر میدادند اما با قدرتنمایی عراق در مرحله گروهی، ساموراییها در مرحله یکچهارم نهایی رقیب کشورمان شدند تا یک فینال زودهنگام رقم بخورد. با همه این تفاسیر اما تیم ملی با ارائه دو نمایش متفاوت در دو نیمه این رقابت نسخه حریف را پیچید تا برای نهمین بار در تاریخ رقابتهای جام ملتهای آسیا و دومین بار پیاپی به نیمهنهایی برسد. بهمنظور بررسی نکات این دیدار و ارزیابی فنی دیدار تیمهای ملی فوتبال ایران و ژاپن دقایقی با مجید جلالی مدیر فنی فدراسیون فوتبال به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
تیم ملی مقابل ژاپن به یک برد فوقالعاده رسید. شما از نزدیک با حضور در ورزشگاه اجوکیشن سیتی این بازی را تماشا کردید. درباره این پیروزی بزرگ و این دیدار صحبت را آغاز کنیم.
ما در نیمه اول یک مقدار تحت تاثیر حریف بودیم اما در عین حال چندان فضای بازی هم به حریف ندادیم. جز در یک صحنه که عمق تیم ما باز شد و آنها توانستند به تیم ملی گل بزنند واقعا دیگر به آنها در سایر اوقات نیمه اول فرصت چندانی ندادیم اما در نیمه دوم تیم ملی از زمین تا آسمان تغییر کرد. درواقع شکل، مدل و سیستم بازی ایران در نیمه دوم کاملا عوض شد و توانستیم به یک پیروزی بزرگ برسیم.
به نظر میرسد ژاپن روی نقطهضعفی که در این جام نشان داد درنهایت نتیجه را به تیم ملی واگذار کرد و از رقابتها کنار رفت.
ژاپنیها در همان نیمه اول هم نشان دادند که روی توپهای بلند و ارسالی روی دروازهشان آسیبپذیر هستند و همین موضوع باعث شد تا برای نیمه دوم به ما یک نگرش بدهد. درواقع در نیمه دوم که ما روی این توپها کار میکردیم میتوانم ادعا کنم که ژاپنیها کاملا روی سبک بازی که انجام دادیم غافلگیر شدند. شاید برخیها بگویند این یک سبک معمولی بود اما در هر صورت جلوی ژاپنیها بسیار کارآمد عمل کرد و آنها را زمینگیر کرد. مضاف بر اینکه بچههای ما یک بازی فیزیکی و قدرتمندانه را ارائه دادند و تمام درگیریهای یک به یک بهخصوص روی هوا را ما بردیم. روی زمین نیز شاید نزدیک به ۷۰ درصد درگیریها را ما برنده شدیم و واقعا به قدری این تیم در نیمه دوم خوب بود که مدام به خودم میگفتم چطور وقتی تیم تعویض نکرده میتواند این اتفاقات بیفتد! برخی از دوستان که با هم بازی را میدیدیم در دقایق میانی نیمه دوم تاکید میکردند که اگر مثلا قایدی یا انصاریفر وارد زمین شوند میتوانند به تیم ملی کمک کرده و احتمالا روی نتیجه تاثیرگذار باشند اما من به آنها گفتم حتی اگر یک تعویض هم در این دقایق انجام شود، این کار تیم ملی را از تنظیم خارج میکند؛ چراکه الان در همین دقایق تیم ملی دارد منظم بازی میکند. در نیمه دوم همه وظایف و کارهای خود را در زمین میدانستند. بهطور مثال رفتوبرگشتهای خوبی را در زمین از بازیکنان شاهد بودیم. از یک طرف محبی عالی بازی میکرد و از طرف دیگر جهانبخش هم به همین شکل. دو هافبک دفاعی ما فوقالعاده بازی کردند و سامان هم جلوی آنها یک بازیکن پرتلاش و خوب نشان داد. درواقع هم ترکیب تیم خوب بود و هم اینکه دست به این ترکیب زده نشد. هرچند بعد از پنالتی برای وقت تلف کردن و گرفتن زمان لازم بود تا تعویضهایی صورت بگیرد که آن هم تصمیم خوبی بود.
در بین دو نیمه به نظر شما چه گذشت که تیم ملی تا این اندازه متحول شد و توانست یکی از بهترین بازیهای سالهای اخیر خود را به نمایش بگذارد.
یک چنین بازیهایی شاید هر ۲۰ یا ۳۰ سال یک بار اتفاق بیفتد که یک تیم بتواند اینطور بازی کند. اولا این بازی یک بازی بزرگ و ماندگار مثل بازی با استرالیا در مقدماتی جام جهانی ۹۸ فرانسه بود که در نیمه دوم و اواخر بازی آن اتفاقات تاریخی را رقم زدیم. بازیهایی در تاریخ در هر صورت ماندگار میشوند اما همه ما باید بدانیم که اینطور بازیها بیانگر همه واقعیات نیستند، یعنی نتیجه بازی نمیتواند یکسری واقعیتها را پنهان کند. از سوی دیگر هم به نظر من میتواند بیانگر یکسری واقعیتهای دیگر باشد.
مثلا بیانگر چه واقعیتهایی باشد و چه واقعیتهایی نباید پنهان شوند؟
اینکه فوتبال در کشور ما چقدر ظرفیت دارد و استعدادهای انسانی ما چقدر قوی هستند. اگر به این موضوع بپردازیم که یک تیم و ملت متحد باشیم، این اتفاق حتی برای قویترین تیمهای دنیا چه پیامی میتواند داشته باشد. به هر حال این نتیجه نشان داد که چه ظرفیت انسانی و اجتماعی در فوتبال ایران وجود دارد. حتما دیدید که مردم در کل کشور چقدر خوشحالی کردند. اینها واقعیاتی هستند که نمیتوان از آن به راحتی عبور کرد اما اینکه مدعی شویم چون ژاپن را بردیم پس فوتبال ما از آنها برتر است، نباید دچار چنین توهمی شویم اما به هر حال ما دو جور موفقیت داریم که به یکی از آنها میگوییم موفقیتهای باثبات. یعنی اینکه شما همواره در تمام جامهای جهانی هستید و میتوانید از گروهتان صعود کنید و در سطوح مختلف میتوانید همیشه یک تیم خوب باشید و از تیمهای پایه تا تیمهای بزرگ در مسابقات جهانی و المپیکها باشید و در باشگاهها در سطح بینالملل تیم خوبی باشید. اینها موفقیتهای باثبات هستند اما یکسری موفقیتهای دیگر هم هستند که ما اصطلاحا به آنها میگوییم موفقیتهای زودگذر و خوشحالکننده. مثل همین چیزهایی که اتفاق میافتد. خوشحال میشویم و همه به آن افتخار میکنیم و در دل تاریخ ثبت میشود اما موفقیت باثبات محسوب نمیشوند. اگر ما میخواهیم با این ظرفیت انسانی که داریم به موفقیتهای باثبات برسیم که به نظر من میتوانیم به آن برسیم، نیازمند یک برنامهریزی است که مثلا ما طی ۴ تا ۶ سال آینده تبدیل به یکی از بهترین تیمهای آسیا و جهان شده و بتوانیم برای تمامی تیمها قدرتنمایی کنیم.
چند سال پیش در مصاحبهای مدعی شدید که امیر قلعهنویی از ژوزه مورینیو هم بهتر است. شاید آن روزها خیلیها این اظهارات شما را به شوخی میگرفتند اما به نظر میرسد شما چه بسا با پیشبینی آینده چنین صحبتی را مطرح کردید.
اولا که آن مصاحبه درخصوص نقش محیط بر پرورش استعدادها انجام شده و داشتیم درباره این موضوع صحبت میکردیم و اتفاقا یک مصاحبه یک ساعته داشتیم، حالا شاید چند دقیقه از آن را برش داده و امروز دوباره پخش میکنند. بله من در مصاحبهام گفتم اینجا ظرفیتها و پتانسیل انسانی خیلی قوی داریم و ما میتوانیم بهترین مربیان دنیا را داشته باشیم اما این محیط است که فدراسیون پرتغال تشخیص میدهد مورینیو مربی بااستعدادی است و روی او سرمایهگذاری میکند و بهعنوان مترجم در کنار سربابی رابسون قرار داده تا ۳ سال در بارسلونا بهعنوان مترجم در کنار چنین شخصی قرار بگیرد. یعنی ببینید چطور فدراسیون فوتبال پرتغال روی مورینیو سرمایهگذاری کرده و او را پشتیبانی میکند و بعد از سه سال این شخص را بهعنوان سرمربی پورتو انتخاب میکند. ضمن اینکه حتما خود مورینیو هم بااستعداد بوده که سه سال در باشگاه بزرگ بارسلونا در کنار یک مربی بزرگ تجربهاندوزی کرده و امروز تبدیل به مورینیوی بزرگ میشود اما حالا در ایران یک مربی بزرگ مثل امیر قلعهنویی از محله نازیآباد رشد کرده و امروز هرچه هم که شده، خودش شده است. نه کشور روی او سرمایهگذاری کرده و نه برنامهای برای او داشتند. درواقع امثال امیر قلعهنوییها را میگویم که در کشورمان بسیاری از آنها داریم. ما برای آنها کاری نکردهایم. تمام این مربیانی که میبینید و از آنها ایراد میگیرید، هرچه شدهاند، خودشان شدهاند. یک مربی در این مملکت، یک کلاس مربیگری بخواهد برود ۷۵ میلیون تومان از او پول میگیرند! پس ما روی آنها سرمایهگذاری نمیکنیم و اینجاست که تفاوت محیط بر پرورش استعدادها مشخص میشود. آن موقع هم که من گفتم منظورم این بود که اگر قلعهنویی هم در چنین محیطی باشد قطعا از مورینیو بهتر است. حتما دیدید که قلعهنویی برای بازی با ژاپن چه سازماندهی خوبی داشت. با یک ترکیب خوب و سیستم عالی توانستیم این تیم را شکست دهیم و همهچیز عالی بود.
میتوانیم از حالا به صعود به فینال هم امیدوار باشیم؟ هرچند عبور از سد کره جنوبی برای رسیدن به قهرمانی بسیار سخت است.
من دو بازی کره جنوبی را جلوی عربستان و استرالیا دیدم. تیم بسیار خوبی هستند و از لحاظ فنی در حال حاضر کرهایها قطعا بهترین تیم این دوره از رقابتها به شمار میروند. شاگردان کلینزمن در حال حاضر تیم بسیار بزرگی در رقابتها محسوب میشوند و الان در پیک شرایط خود قرار دارند. آنها واقعا تیم خوبی هستند و به نظر میرسد همانطور که گفتید برای موفقیت در فینال احتمالی کار بسیار سختی در پیش داریم.