امید عالیشاه از یک جهت خوششانس است که در مقطعی از پرافتخارترین سالهای تاریخ پرسپولیس عضو این تیم بوده و از یک جهت بداقبال؛ چرا که در چنین کهکشان کامیاب و موفقی، او به ندرت به چشم آمده است.عالیشاه سالها در پرسپولیس بازی کرد و آرام آرام به سمت بازوبند کاپیتانی این تیم جلو رفت اما کمتر پیش آمده که کسی او را بهعنوان سوپراستار و نقش اول سرخپوشان بپذیرد.
بالاخره در مقاطع مختلف ستارههایی مثل مهدی طارمی، مهدی ترابی، وحید امیری، علی علیپور، گادوین منشا، رامین رضاییان، محسن مسلمان و... در این تیم توپ میزدهاند که از نظر فنی و برد رسانهای جایگاه بالاتری نسبت به امید داشتند. او حتی بارها مجبور شده برای حضور در ترکیب اصلی رقابت کند؛ چه با برخی از این ستارهها، چه با بازیکنی در سطح سیامک نعمتی. همین امروز هم که همه جا حرف از عالیشاه است، او هنوز جایگاهی تثبیتشده در ترکیب اصلی پرسپولیس ندارد.با این همه اما، درخشش در دربی انگار پاداش سالها حضور بیصدای عالیشاه در پرسپولیس بود؛ مخصوصا که او کمکم، خواسته یا ناخواسته امضای خودش را هم بعد از این گلها پیدا کرد.
نخستین گل امید مقابل استقلال، در دربی رفت لیگ چهاردهم به ثمر رسید. او گل دوم و برتری تیمش را زد و چنان از خود بیخود شد که فراموش کرد کارت زرد دارد، بنابراین پیراهنش را درآورد و اخطار دوم را گرفت. هنوز صحنه داد و فریاد محمود خوردبین بر سر عالیشاه در این صحنه از ذهن هواداران فوتبال پاک نشده است. پس از آن، سالها طول کشید تا عالیشاه گل بعدی را در دربی بزند. موضوع به فینال جامحذفی در همین فصل گذشته مربوط است که کاپیتان پرسپولیس گل طلایی منجر به قهرمانی این تیم را از روی یک ضربه ایستگاهی به ثمر رساند و باز پیراهنش را درآورد. بعد هم همین گل آخر، با همان شادی تکراری.او حالا در تاریخ دربی تهران صاحب یک امضای منحصربهفرد و فراموشنشدنی شده؛ جایزهای برای سالها استمرار.