امیرحسین صادقی کلا فوتبالیست خوشمصاحبهای بود و زیر حرفهایش هم نمیزد. امیرحسین روز یازدهم آذر ماه سال ۱۳۹۷ در یک گفتوگوی مفصل مسائل زیادی را فاش کرد و در ارتباط با استقلال و تیم ملی به نکات ویژهای اشاره کرد. او در بخشی از این مصاحبه خاطرهای از جر و بحث و دعوای لفظی بر سر بازوبند کاپیتانی استقلال در اوایل دهه ۹۰ شمسی نقل کرد و مدعی شد خودش پس از توصیه امیر قلعهنویی بازوبند کاپیتانی استقلال را به مهدی رحمتی داده است!
امیرحسین صادقی که ارتباطش با رحمتی طی ۱۰ سال اخیر فراز و نشیبهای زیادی داشت و هنوز هم دارد، پیرامون این داستان به خبرورزشی گفت: به من میگفتند تو مهدی رحمتی را از تیم ملی خط زدهای در صورتی که اصلا چنین چیزی واقعیت نداشت. من خودم به خاطر اختلاف با امیر قلعهنویی و سایر ماجراها ۵ سال از تیم ملی دور بودم آنوقت یعنی چنین قدرتی داشتم که سنگربان اول تیم ملی را کنار بگذارم؟ همه این داستانها از زمانی شروع شد که رحمتی اعلام کرد از تیم ملی خداحافظی کرده و من با جواد نکونام در استقلال هماتاق شده بودم. حتی یک بار وقتی امیر قلعهنویی مصاحبه کرد و گفت تیم ملی شانسی به جام جهانی رفت، من در یک مصاحبه گفتم صعود ما با کارلوس کیروش به جام جهانی ۲۰۱۴ اصلا شانسی نبود و همین مسئله سر و صدای زیادی راه انداخت. البته به امیرخان زنگ زدم و گفتم منظورم شما نبودی. او هم ابتدا خندید و گفت غلط کردی این حرف را زدی ولی در ادامه گفت ما هیچ مشکلی با هم نداریم.
صادقی در ادامه این مصاحبه به ماجرایی که یک بار پس از اعطای بازوبند کاپیتانی استقلال به فرهاد مجیدی توسط او برایش ایجاد شد هم اشاره کرد و گفت: فرهاد مجیدی میخواست به زمین بیاید و من بازوبند را به او دادم اما بعدا به من گفتند چرا این کار را کردی! من هم در پاسخ گفتم مجیدی سالها قبل از من بازیکن استقلال بوده. مگر میتوانم در حضور او بازوبند ببندم؟ البته یادم نمیرود که تابستان سال ۹۴ هنگامی که تیم میخواست برای لیگ پانزدهم آماده شود و پرویز مظلومی دوباره سرمربی استقلال شده بود، یک روز من را به باشگاه خواستند و آقای مظلومی در اتاق به صورت خصوصی با من مشغول صحبت شد. او ابتدا حرف را پیچاند و مدعی شد از نظرش من ضعف فنی دارم اما پس از چند دقیقه با صراحت گفت: با مهدی رحمتی برای برگشتن به استقلال تمام کردهام و تو باید از استقلال بروی چون اگر بمانی دردسر میشود.
داستان خط خوردن امیرحسین از تیم امید به دلایل انضباطی که توسط محمد مایلیکهن مطرح شد هم از جمله موارد دیگری بود که ملیپوش اسبق استقلال با صراحت به آن اشاره کرد و گفت: پس از ماجرایی که در سال ۸۲ به وقوع پیوست و آقای مایلیکهن مدعی شد من را به خاطر تخته بازی کردن در تیم امید خط زده، یک بار ایشان با یک سری برگه پژوهشی برای دانشگاه نزد ما آمد. اتفاقا یکی را هم به من داد و بلافاصله پس از اینکه دیدمش به او گفتم حاج آقا حلالت نمیکنم! مایلی کهن در آنجا به من توضیح داد که قضیه را از زبان یک شخص دیگر شنیده و راوی فرد دیگری بوده است. وقتی توضیحاتش را شنیدم به او گفتم اگر واقعا اینطور است که میگویی، حلال کردم. محمد مایلیکهن بچه محل ما بود و وقتی آن تهمت به من زده شد پدرم شبانه به دم خانه مادر ایشان رفت و گفت پسرت را حلال نمیکنم.