اظهارات سردار آزمون آب سردی بود بر یک آتش سوزناک و مخرب. ارزشمندتر از این اما، حلول نشانههای رشد و پیشرفت در مهاجم تیم ملی بود. کسی که امروز این حرفها را میزند، همانی است که بعد از انتقادها نسبت به عملکردش در جام جهانی از تیم ملی خداحافظی کرد.
راستش این است که بعد از تنش رخداده بین دراگان اسکوچیچ و مهدی طارمی میشد انتظار داشت هر یک از بازیکنان تیم ملی به میانجیگری بپردازند و سعی در جمعکردن غائله داشته باشند.
مثلا این انتظار از احسان حاجصفی به عنوان کاپیتان تیم ملی میرفت. همین طور علیرضا جهانبخش که معمولا در این موارد فعال است. کریم انصاریفرد یا وحید امیری و چند نفر دیگر هم جزو باتجربههای تیم ملی هستند و عجیب نبود اگر وارد معرکه شوند. سر علیرضا بیرانوند و شجاع خلیلزاده هم که درد میکند برای همین چیزها. با این حال کمتر کسی انتظار داشت سردار آزمون با یکی از پختهترین مصاحبههای عمرش در این مسیر گام بردارد.
حقیقت آن است که مصاحبه صلحجویانهای که بعد از این ماجرا از سردار آزمون منتشر شد، بسیار غافلگیرکننده بود. او اظهاراتی داشت که تکتک کلماتش در آن پخته و فکر شده به نظر میرسید؛ از پرداختن به آفت «ترجمه» بین چند زبان تا اشاره به نقش کادر فنی تیم ملی در موفقیتهای اخیر. اظهارات سردار آب سردی بود بر یک آتش سوزناک و مخرب. ارزشمندتر از این اما، حلول نشانههای رشد و پیشرفت در مهاجم تیم ملی بود. کسی که امروز این حرفها را میزند، همانی است که بعد از انتقادها نسبت به عملکردش در جام جهانی از تیم ملی خداحافظی کرد. این که سردار از آن نقطه به اینجا رسیده، بسیار قابل ستایش و نویدبخش است. به هر حال تیم ملی در سالهای آینده باید برای کاپیتانی امثال او آماده باشد و چنین بلوغ شخصیتی محسوسی، بسیار ضروری است.