هروویه میلیچ پس از بازی با تراکتور تبریز و با پایان قراردادش ایران را ترک کرد. او اعلام کرده که 10 ماه است حقوقش را نگرفته و ارادهای از سوی باشگاه استقلال برای تمدید قراردادش وجود نداشت و به همین دلیل بهتر بود ایران را ترک کند. در این میان کادر فنی استقلال در قبال اینکه اصلا میلیچ را میخواستند یا نه صحبتی نمیکنند تا شائبههای زیادی ایجاد شود.
اگر چه مشکلات مالی از جمله گرانی دلار باعث شد پرداخت پول به این بازیکن به تاخیر بیفتد اما این موضوع چیزی از مسئولیت مدیران باشگاه استقلال کم نمیکند و آنها موظف بودند طبق قرارداد به وظایف خود عمل میکردند. در این میان اما دلایلی هم برای تمدید نشدن قرارداد میلیچ وجود دارد.
میلیچ که ابتدای فصل جاری از تیمی پیشنهاد نداشت، فضا را به سمتی برد که قراردادش تمدید شود و سالهای آخر فوتبالش بتواند پول خوبی در ایران بدست بیاورد. پس از گذشت چند ماه، وکیل میلیچ بندهای عجیبی در قرارداد این بازیکن اضافه کرد که با مخالفت مدیران باشگاه روبهرو شد. تنها فرد موافق برای تمدید قرارداد میلیچ، مهدی عبدیان عضو پیشین هیئت مدیره استقلال بود.
در عین حال یکی دیگر از اعضای هیئت مدیره استقلال پس از دیدن بندهای پیشنهادی وکیل میلیچ آن را ترکمنچای خواند. در این بین وکیل میلیچ با ارسال ایمیلی به باشگاه خواستار دریافت سود و ضرر زیان حقوق عقب افتادهاش به مبلغ 550 هزار دلار شد. در واقع باشگاه استقلال در صورت تمدید قرارداد میلیچ باید چیزی نزدیک به یک میلیون دلار برای بازیکن 34 ساله هزینه میکرد که با شرایط اقتصادی کشور به صرفه نبود.
میلیچ در روزهای اخیر مصاحبههای مختلفی انجام داده و مدیریت باشگاه را عامل اصلی این اتفاقات میداند. نکته قابل توجه شباهت صحبتهای میلیچ با رادوشوویچ دروازهبان کروات پرسپولیس است که وکیل هر دوی آنها یک نفر است.
برخی این موضوع را دور از ذهن نمیدانند که افرادی از ایران میلیچ را تحریک میکنند و همین موضوع باعث شده باشگاه روبهروی هواداران قرار بگیرد. حال این سؤال پیش میآید که حضور میلیچ چه سودی برای آنها دارد که میخواهند با فضاسازی برای استقلال آن هم در شرایط حساس کنونی مشکلتراشی کنند؟ به مدیریت باشگاه استقلال انتقادهای جدی وارد است اما آیا تن دادن به خواستههای غیرمعقول یک بازیکن 34 ساله منطقی است؟ چرا باید در این شرایط اقتصادی نامناسب این همه هزینه برای چنین بازیکنی انجام داد؟ کسانی که امروز میلیچ را بهانهای برای کارهای خود کردهاند، چه پاسخی برای این پرسشها دارند؟