به گزارش افکارنیوز ، ايسنا با دكتر عليرضا فارسي مدير گروه رفتار حركتي دانشگاه شهيد بهشتي پيرامون جايگاه ضعيف روانشناسي در ميان تيمهاي المپيكي و عدم همكاري فدراسيونها با كميسيون روانشناسي كميته ملي المپيك گفت وگويي را انجام داده است كه در پي ميآيد:

* مسئولیت حضور روانشناس بدون تایید کمیسیون و معرفی نامه کمیته ملی المپیک متوجه خود فدراسیون ها است

کمیسیون روانشناسی کمیته ملی المپیک در بهمن ماه سال ۹۰ به منظور کمک به تیم‌های المپیکی از لحاظ بهبود مهارت‌های ذهنی و آماده‌سازی آنها تشکیل و با دعوت از مربیان و نمایندگان فدراسیون‌ها در جهت آشنایی بهینه با عملکرد این کمیسیون تلاش کرد و حتی در جلسات مکرر اعلام کرد که مربیان روانشناس شریک آنها در موفقیت‌های المپیکی نیستند و هدف تنها کمک به فدراسیون‌ها و تیم‌های المپیکی است. ما در کمیسیون اعتقاد داریم موفقیت در درجه اول به ورزشکار است و در درجه دوم به مربی و در نهایت به کمیته‌ پشتیبانی اعم از مسوولان فدراسیون‌ها و کمیته ملی المپیک ارتباط دارد و روانشناسان در این زمینه خود را در موفقیت ورزشکاران شریک نمی‌دانند. حال چرا با تمام این تفاسیر فدراسیون‌ها تمایل زیادی به حضورروانشناسان ورزشی و مربی مهارت های ذهنی ندارند روشن نیست. البته بدیهی است در گذشته افرادی غیر متخصص به روش‌های مختلف وارد فدراسیون‌ها شدند و با کارکرد ضعیفی که داشتند سبب بی‌میلی فدراسیون‌ها در جذب روانشناس شدند حال صحبت این است که اگر تیمی در گذشته به دلیل عملکرد ضعیف یک فرد، به موفقیت دست پیدا نکرده مربی، سرمربی و مسئولان فدراسیون نباید به این مساله استناد کنند که حتی با حضور روانشناس نیز مو فقیتی حاصل نشد. چون این افراد ممکن است از مسیر درست وارد تیم ها نشده و مورد تایید مرکز روانشناسی آکادمی المپیک هم نباشند. بنابراین اگر فدراسیون یا تیمی بخواهد از خدمات روانشناس ورزشی بهره مند شود بهتر است با مشورت و تایید کمیسیون روانشناسی کمیته ملی المپیک محقق شود.

* برخی تیم‌های المپیکی تمایلی برای همکاری با کمیسیون روانشناسی ندارند

به عنوان یک مربی مهارت های ذهنی اعتقاد دارم کسی که دوره‌های تخصصی مربی مهارت های ذهنی را طی نکرده و آموزش‌های لازم در این زمینه سپری نکرده باشد، تنها با اکتفاء کردن به خواندن چند کتاب نمی‌تواند ادعا کند به تمام اصول روانشناختی شناخت و آگاهی کامل دارد و می‌تواند به مهارت‌های ذهنی ورزشکاران کمک موثری کند. برخی از این افراد در گذشته با مسیر های نادرست وارد برخی فدراسیون‌ها شده و کارنامه ناموفقی را از خود به جای گذاشته و مسایل و مشکلاتی را برای تیم ها و حتی کمیسیون ایجاد کرده است. هم‌اکنون کمیسیون روانشناسی کمیته ملی المپیک با حمایت آقای افشارزاده برای پشتیبانی تیم‌های المپیکی شکل گرفته و هیچ نوع بار مالی روی دوش فدراسیون‌ها ندارد، چرا برخی از فدراسیون‌ها تمایلی برای همکاری با این کمیسیون ندارند و استقبال مناسبی نداشته اند از نظر ما هم منطقی به نظر نمی رسد.

*** کمیسیون روانشناسی بر اعضا نظارت کامل دارد

روند کاری ما در کمیسیون روانشناسی کمیته ملی المپیک بدین شکل است که یک مربی روانشناس دو یا سه هفته‌ با یک تیم المپیکی کار می‌کند سپس در جلسات این کمیسیون که معمولا در هفته‌ یک یا دو بار برگزار می‌شود شرکت می‌کند و پیرامون عملکرد خود با ورزشکاران المپیکی گزارش لازم را به کمیسیون ارجاع می‌دهد. بنابراین عملکرد تمام مربیانی که از این کمیسیون به فدراسیون‌های مختلف دعوت می‌شوند توسط کمیسیون نظارت می‌شود و اگر قرار باشد افرادی خارج از مرکز روانشناسی وارد تیم‌ها شوند حتما باید توسط کمیسیون و کمیته ملی المپیک معرفی دعوت به همکاری آن‌ها با فدراسیون اتخاذ شود تا انحرافاتی که در گذشته وجود داشته تکرار نشود.

*** آمادگی لازم برای همکاری با فدراسیون کشتی را دارم

طی صحبتی که مرکز روانشناسی با کمیته ملی المپیک داشت قرار بر این شد که من در کشتی فرنگی و آقای دکتر خسرو حمزه در کشتی آزاد همکاری کنیم. با وجود حدود دو ماه است این توافق صورت گرفته هنوز ارتباط همکاری از طرف فدراسیون برقرار نشده است. البته دیدگاه من در این خصوص بر این مبناست تا زمانی که کشتی‌گیران و فدراسیون در این زمینه احساس نیاز نکنند ما اصراری بر همکاری نخواهیم کرد و منتظر احساس نیاز و دعوت آنها خواهیم ماند، احتمالا تفکر سرمربی، مدیر تیم ملی و فدراسیون بر این مبناست که اگر قرار است فرد جدیدی وارد تیم شود ممکن است برای تیم مفید واقع نشود به همین دلیل تصور می‌کنم شرایط حضور مربی روانشناس هنوز برای تیم های ملی کشتی مهیا نیست. البته اطلاع ندارم در حال حاضر نظر فدراسیون در این خصوص چیست. اما کمیسیون روانشناسی این آمادگی را دارد که به تمام تیم‌های حائز سهمیه المپیک حتی والیبال که هنوز سهمیه المپیک را نگرفته، روانشناس معرفی کند. از سوی دیگر اگر امروز من و همکاران مایل به همکاری با کشتی هستیم، به خاطر حساسیت این رشته است. بنابراین هر زمان از سوی فدراسیون این نیاز احساس شود که برای کشتی گیران می‌توانیم موثر واقع شوم برای همکاری اعلام آمادگی می‌کنم.

*** چرا مدال‌های جهانی در المپیک تکرار نمی‌شود؟

درباره‌ی اینکه نبود متخصصان در زمینه های مختلف بخصوص مربی مهارت های ذهنی طی سالیان گذشته در عملکرد کشتی‌گیران چه اندازه تاثیرگذار بوده است، به عنوان فردی که از بیرون فدراسیون با دید روانشناختی نگاه می‌کند و به نسبت افرادی که بطور مستقیم درگیر این قضیه هستند متفاوت است. من خود چون سالیان زیادی با کشتی همراه بودم و هم اکنون نیز در دانشگاه کمابیش کشتی را دنبال می کنم، معتقدم زمانی که ورزش با مباحثعلمی تلفیق شود نسبت به وضعیتی که فقط فردی که صرفا کشتی‌گیر است و یا فقط تحصیلات آکادمی دارد، تصمیم‌گیری می‌کند، شرایط متفاوت خواهد شد. اگر بخواهیم قیاسی داشته باشیم می‌بینیم طی سالیان گذشته تعداد مدالهای کشتی ایران در رقابت‌های قهرمانی کم نبوده اما در المپیک این مدالها انگشت‌شمار بوده است. کشتی‌گیران ما که امید اول کسب مدال هستند در مسابقات جهانی چندین قهرمانی در رده‌های مختلف سنی در رشته‌های آزاد و فرنگی به ارمغان می‌آورند، اما چرا در المپیک مدال آور نیستند. کشتی ایران از هفت وزن حداقل در نصف اوزان در مسابقات جهانی به طلا، نقره و برنز دست پیدا می‌کند، آیا در المپیک نیز این مدال‌ها تکرار می‌شود؟ واقعا چه اتفاقی می‌افتد که همیشه شاهد تکرار عدم مدال آوری در المپیک هستیم؟

* بار روانی در المپیک چندین برابر می‌شود

از نگاه روانشناختی علت این مساله به خاطر فشارهای روانی است که در مسابقات المپیک به ورزشکاران تحمیل می‌شود. مثال این قضیه همانند یک وزنه‌ای۵۰ کیلوگرمی است که روی دوش فردی ‌ گذاشته باشند بدون شک تحمل این فرد در حد همین ۵۰ کیلوگرم است حال اگر این وزنه ۶۰ یا ۷۰ کیلوگرم شود دیگر قادر به تحمل آن نخواهد بود. فشار روانی که به تیم ملی کشتی وارد می‌شود به همین شکل است. المپیک مسابقات حساسی است و فشار روانی در آن زیاد است و این فشارها باعثاسترس، اضطراب، عدم تمرکز، عدم بازیابی تمرکز و کاهش اعتماد به نفس و … ورزشکار می‌شود. به جز موارد ذکر شده یکسری فشارها نیز از سوی مسئولان، انتظارات مردم، دیده شدن در رسانه ها و… به ورزشکار وارد می‌شود به عنوان مثال قبل از شروع مسابقات مسوولین به ورزشکار قول پاداش مالی آن چنانی می‌دهد و همین مساله سبب می‌شود تا تمرکز ورزشکار معطوف این پاداش شود و همین درگیری ذهنی باعثبروز یکسری فشارهای روانی می‌شود. چه کسی می‌تواند بر این گونه مشکلات روانی غلبه کند مربی که کارش تمرین و آمادگی جسمانی است و ورزشکار نیز از یک طرف ذهنش درگیر مشکلات و مسایل درونی خود و از سوی دیگر احساس می‌کند که اگر یک دقیقه دیر کند مربی او را جریمه خواهد کرد. همه این عوامل وقتی دست به دست هم می‌دهند باعثافزایش فشارهای روانی در ورزشکار می‌شود. برای رفع این مساله بهترین راهکار این است که ورزشکار را از لحاظ مهارت‌های ذهنی به حدی برسانیم که مثلا به جای تحمل فشار روانی ۵۰ واحد میزان تحملش را تا ۹۰ واحد ارتقا دهیم. بدون شک ورزشکاری که تحمل فشار روانی او ۵۰ واحد است اگر با همین واحد روانی راهی المپیک شود در المپیک وقتی این فشار ۱۰۰ واحد می‌شود چون تحمل فشار بیش از ۵۰ واحد را ندارد در نتیجه‌ با شکست مواجه می‌شود و چون این مساله به درستی آسیب‌شناسی و موشکافی نشده است حال به دنبال مقصر می‌گردیم و به ناحق شخصیت‌های یکدیگر را زیر سوال می‌بریم.

* خادم نگاه متفاوتی دارد

در رشته های مختلف‌ دلیل عدم تمایل مربیان به حضور روانشناس در تیم‌های مربوطه می تواند متفاوت باشد و این امر طبیعی است اما در رشته‌ای چون کشتی با وجود فردی آگاه و مربی خوبی مانند رسول خادم چنین مساله‌ای را نمی‌توان مشابه با سایر رشته ها دانست. نگاه وی نسبت به سایر مربیان می تواند متفاوت باشد. امکان دارد یک مربی در رشته دیگری تصور کند با ورود فرد جدید احتمال دارد جایگاه آن مربی محدودتر شود، ولی در مورد شخصی چون رسول خادم این مساله صدق نمی‌کند. فکر می‌کنم عدم همکاری فدراسیون کشتی با مربی روانشناس دلایل متعددی داشته باشد که یکی از این دلایل تجربه ناموفق برخی افراد غیر متخصص در این رشته بوده که در گذشته اتفاق افتاده است. مساله دیگر این که عدم آگاهی از این که مربی روانشناس چه کمک و یا خدماتی در خصوص مهارت‌های ذهنی می‌تواند در این رشته ایفا کند. بعضی از مربیان واقعا نمی دانند که یک مربی مهارت‌های ذهنی چه کمکی می‌تواند به آن‌ها داشته باشد یک مربی تیم ملی باید بداند که یک مربی روانشناس خود را در موفقیت یک ورزشکار شریک نمی‌داند بلکه عاملی است در جهت کمک به ورزشکاران. آن فردی که همیشه همراه ورزشکار است و در موفقیت وی نقش بسزایی ایفا می‌کند سرمربی است.

*** نقش روانشناس در تیم‌های ورزشی درست تعریف نشده است

نقش و جایگاه کنونی من وهمکاران که در دانشگاه به عنوان یک معلم هستیم این اجازه را نمی دهد که بدنبال نقش و جایگاه های جدید از جمله حضور مستمر در کنارتیم‌های ورزشی باشیم. ضمن این که بصورت مستمر و کوتاه مدت مانند حضور ۱۰ روز ه در اردو داخلی و یا حتی در اردوهای خارجی با ورزشکاران برای من نوعی مقدور نیست و وقتی فرصت خود را محدود می‌دانم چطور می‌توانم خود را در موفقیت ورزشکار شریک بدانم. شرایط کاری من در دانشگاه به شکلی است که نمی‌توانم کار خود را در دانشگاه تعطیل کنم و مدت زیادی در خدمت تیم ملی کشتی باشم حتی اگر می خواستم در کنار تیم باشم با کمبود وقتم سعی می‌کردم یک روشی را اتخاذ کنم که به فعالیتم در دانشگاه لطمه ای نزند. البته خیلی از همکاران من به صورت مستمر و مستقیم در خدمت تیم‌های ملی هستند. اما احساس می‌کنم هنوز نقش روانشناس در تیم‌های ورزشی به درستی تعریف نشده و جایگاهش را پیدا نکرده است. اگر من و سایر همکارانم با فرصت زمانی کمی روبرو هستیم تلاش می‌کنیم براساس توانایی‌های خود ورزشکار و یا مربی را به گونه ای همراهی کنیم تا بتوانیم بخشی از مشکلات را مرتفع کنیم و همین که اگر ورزشکاری یا مربی احساس کند نیاز به مشاوره دارد در راستای حل مشکلات آن ورزشکار قدم برداریم.




روان شناسی در ورزش


*** کار یک روانشناس ورزشی ارتقای مهارت‌های ذهنی ورزشکار است

خیلی از مربیان چون شناخت کافی نسبت به مهارت‌های ذهنی ندارند تصور می‌کنند که ما با مشکلات روحی ورزشکاران سر و کار داریم، در حالی که سر و کار ما با روح نیست و واژه روح، وژاه درستی نیست. سر و کار ما با مهارت‌های ذهنی و عوامل روانشناختی است. ما با عوامل روانشناختی، مهارت‌های ذهنی، افزایش اعتماد به نفس، عزت نفس و کاهش استرس و اضطراب ورزشکار سر و کار داریم. سعی می‌‌کنیم در این زمینه‌ها به ورزشکار کمک کنیم که اگر ورزشکاری در مسابقات نمی‌تواند تمرکز کافی را داشته باشد به وی آموزش دهیم چگونه تمرکز خود را در مسابقات به دست آورد و اگر مشکل هدف گزینی داشته باشد و در انتخاب هدف درست با مشکل روبروست و یا در ارتباط ‌گیری با مربی خود دچار ضعف است تلاش می‌‌کنیم در این خصوص با آن ورزشکار کار کنیم حتی اگر انگیزه کافی برای برد در یک مسابقه نداشته باشد، در وی این ایجاد انگیزش را دوباره پرورش می‌دهیم.

*** کشتی‌گیران ما از لحاظ اجرای فن و تکنیک بهترین ورزشکاران دنیا هستند

وقتی از ورزشکاری از لحاظ بعد جسمانی سرعت و قدرت، چابکی، انعطاف پذیری و اجرای فنون تست گرفته می‌‌شود متوجه می شویم که از لحاظ نموداری نسبت به سایر کشورها در شرایط خیلی خوبی قرار داریم و از نظر تکنیکی کشتی‌گیران ما تکنیکی‌ترین ورزشکاران دنیا هستند و تکنیک را به سایر ورزشکاران دنیا آموزش می‌دهیم. پس در تکنیک مشکل نداریم و تمام کشتی‌گیران ما به نحو احسن در اجرای فنون در مسابقات داخلی، آسیایی و جهانی تسلط کامل دارند. اما این که چرا در المپیک قادر به اجرای تکنیک خود نیستند به مسایل روانی ورزشکاران بر می‌گردد. البته خود ورزشکار تجربه دارد و می‌داند چطور در مسابقات تمرکز داشته باشد ولی در عین حال نیاز به یک مربی روانشناس دارد همان طور که نیاز به مربی تکنیکی دارد و این مساله اصول علمی خود را می‌طلبد.

*** اهمیت کمیسیون روانشناسی هنوز برای فدراسیون‌های المپیکی تعریف نشده است

متاسفانه فدراسیون‌های المپیکی کمتر از جلسات کمیسیون روانشناسی کمیته ملی المپیک استقبال می‌کنند شاید تصور می‌کنند اهمیت چنین کمیسیونی برای فدراسیون‌ها هنوز زیاد شفاف نیست و جایگاهی برای آن‌ها تعریف نشده است به همین خاطر برای چنین موضوع مهمی بها نمی‌دهند. به طوری که تعداد کمی از نمایندگان فدراسیون‌های المپیکی در جلسات کمیسیون حضور پیدا می‌کنند و اگر حتی نماینده ای از فدراسیون‌ها در جلسات کمیسیون حضور داشته باشند چندان تاثیرگذار نیست. بنابراین اگر قرار است اطلاعاتی به یک فدراسیون داده شود از طریق مطبوعات نیز می‌توانیم اطلاع رسانی کنیم. لذا تصور می‌کنم حضور نماینده ای که در تصمیم گیری فدراسیون تاثیر چشمگیری ندارد در چنین جلساتی نباشد بهتر است.

*** یا یک لحظه تمرکز، نقره طلا می‌شود

درست است کمیسیون روانشناسی کمیته ملی المپیک در زمان کوتاهی شکل گرفته ولی این طور نیست که بگویم تاثیرگذار نیست. حتی در شرایط زمانی کوتاه نیز می‌تواند تاثیرگذار باشد و من تصور می‌کنم زمان سه، چهار ماه زمان کمی برای آماده سازی ورزشکاران المپیکی نیست و اگر بخواهیم میانگین بگیریم این زمان بیش از میانگینی است که انتظار می‌رود. بنابراین اگر بتوانیم در یک زمان کوتاه نیز به ورزشکار کمک کنیم قطعا تاثیر چشمگیری خواهد داشت این که ورزشکار بداند در یک لحظه چگونه تمرکز خود را حفظ کند و فن خود را به خوبی اجرا کند و بتواند در آن لحظه نقره خود را با طلا تعویض کند و این مساله برای من بعنوان مربی مهارت های ذهنی حائز اهمیت است حال این که زمان کوتاهی در اختیارم باشد.




مدال المپیک پکن


*** بیشتر قهرمانان المپیک تا ۷۰ درصدموفقیت خود را مدیون مهارت‌های ذهنی می‌دانند

وقتی با ورزشکارانی که توانسته‌اند در المپیک به مدال دست یابند، صحبت می‌کنیم، ۷۰ درصد از موفقیت خود را مدیون مهارت‌های ذهنی می‌دانند. خیلی از قهرمانان المپیک اذعان دارند که موفقیت خود را به دلیل ارتقاء مسایل روانی و برخی دیگر روی مولفه‌های دیگر از جمله تمرکز، کنترل استرس و بالا بردن اعتماد به نفس خود می‌دانند. حال این سوال مطرح است که آیا در زمان کوتاه یک روانشناس می‌تواند در عملکرد و موفقیت ورزشکار موفق باشد من می گویم این کار شدنی است. اگر ما توانائی تمرکز یا کنترل استرس یا… ورزشکاری را که ۵۰ درصد است در زمان کوتاهی به ۶۰ تا ۷۰ درصد برسانیم، همین تفاوت اندک نیز کمک موثری به بهبود عملکرد ورزشکار خواهد بود.

*** اساتید دانشگاه دنبال پول و جایگاه اجتماعی نیستند

اگر برخی از اساتید دانشگاه‌ها به نوعی در ورود به تیم‌های ورزشی دچار مشکل هستند تصور من در این خصوص بر این مبناست که نیازها متفاوت است. اگر کسی بخواهد کاری را انجام دهد باید دارای انگیزه باشد. زمانی که یک استاد دانشگاه می‌خواهد به یک تیم ورزشی کمک کند بحثنیاز وی مالی و یا ارتقای جایگاه اجتماعی نیست بلکه هدفش ارتقای سطح دانش کشور است اگر من بخواهم با فدراسیون کشتی همکاری داشته باشم نیاز من نه ارتقای جایگاه اجتماعی و نه نیاز مالی است، زیرا مبلغی که به من داده می‌شود در برابر مباحثعلمی قابل قیاس نیست. بنابراین عاملی که سبب می‌شود همکاران ما با یک تیم همکاری داشته باشند فقط بحثمفید بودن آن است و این که داشته‌های خود را در اختیار ورزشکاران قرار دهند و این احساس در آنها برانگیخته شود که اطلاعات علمی آن‌ها در جایی کاربرد دارد. حال برای این که این حس در آن‌ها ارضا شود در وهله نخست سود و هزینه آن کار را در نظر می‌گیریم. قطعا اگر قرار باشد به خاطر بحثمالی وارد تیم ورزشی شویم باید حواشی که در ورزش وجود دارد و این که حرمت‌ها رعایت نمی‌شود را تحمل کنیم.

* متخصصان علوم ورزشی با احتیاط وارد می‌شوند

بنابراین اساتید سعی می‌کنند با احتیاط وارد حوزه‌های ورزشی شوند اگر این حضور با استقبال مواجه شود و تیم‌های ورزشی احساس نیاز کنند قطعا من و یا سایر همکارانم با آن تیم یا فدراسیون همکاری لازم را خواهیم داشت اما اگر قرار باشد کوچک‌ترین آسیبی به وجهه اجتماعی آنها وارد شود هیچ وقت همکاری نخواهند کرد و عطایش را به لقایش می‌بخشیند، چون اعتقاد دارم همان طور که یک ورزشکار سالیان سال تلاش می‌کند تا در مراحل بین‌المللی و المپیک عملکرد موفقی داشته باشد و حاضر نیست قهرمانی خود را با هیچ چیز دیگری تعویض کند، یک همکار دانشگاهی نیز سال‌های زیادی تلاش و زحمت می کشد و هیچ وقت جایگاه علمی را که به دست آورده است حاضر نیست در بین مطبوعات، تماشاگران و یا از طریق مربیان و ورزشکاران خدشه‌ای به اعتبار جایگاه و موقعیت اجتماعی‌اش وارد شود وگرنه ما نیز می‌توانیم لابی کنیم و با برقراری ارتباط وارد تیم ورزشی شویم بالطبع اگر این مساله رخ دهد باید منتظر پیامدها و عواقب آن نیز باشیم.

*** از تولیدات علمی در ورزش استفاده مطلوبی نشده است

در خصوص علمی کردن ورزش معتقدم به نسبت گذشته تا حدودی موفق بودیم اما کافی نیست. در حال حاضر تولیدات علمی ما زیاد است حال این که چقدر از تولیدات علمی در ورزش استفاده شده است می‌توانم اذعان کنم کافی نبوده است. یعنی دانشگاه‌های ما تولیدات علمی‌شان زیاد بوده و همکاران ما در دانشگاه‌های مختلف تولیدات علمی بسیار زیادی داشتند اما از این دانش‌ها و دانسته‌ها به نحو احسن استفاده مطلوبی نشده است.

*** چشم انداز روان شناسی ورزشی؛ هر ورزشکار یک روانشاس

اظهارنظر و ارزیابی در خصوص عملکرد ورزشکاران در المپیک کاری سخت و غیرقابل پیش‌بینی است و باید تمام جوانب را در نظر گرفت ولی در عین حال دعا می‌کنم نسبت به المپیک قبلی ورزشکاران ما سربلند باشند. از سوی دیگر با توجه به امکانات خوبی که برای تیم‌های المپیکی از سوی کمیته ملی المپیک فراهم شده است تصور می‌کنم ورزشکاران ما در المپیک باید عملکرد خوبی داشته باشند اما امیدوارم زمانی شاهد بروز این اتفاق باشیم تمام فدراسیون‌ها این احساس نیاز را داشته باشند که در کنار هر ورزشکاری حداقل یک روانشناس ورزشی آن‌ها را همراهی کند.

*** کدام‌یک از متصدیان ورزش کشور تاکنون تحصیلکرده تربیت بدنی بوده‌اند؟

طي چهار سال گذشته از المپيك پكن تاكنون از متخصصان امر در ورزش استفاده زيادي نشده است حتي اگر نموداري در اين زمينه داشته باشيم ميبينيم طي اين چهار سال كار خاصي صورت نگرفته و از متخصصان امر استفاده مطلوبي نشده است اما اميدوارم حال كه سازمان ورزش به وزارتخانه تبديل شده و تحت حيطه و كنترل مجلس در آمده است ورزش ما به سمت علمي شدن حركت كند. تاكنون به ياد ندارم در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي را يك نفر وزير غير پزشك عهدهدار مسووليت وزارت بهداشت باشد اما در تربيتبدني چطور؟ تاكنون از بين افرادي كه تصدي سازمان ورزش بودند چند نفر از آنها تحصيلكرده مرتبط با تربيت بدني بودند. اميدوارم اين اتفاق بيفتد و بعد از چندين سال يك بار شاهد اين قضيه باشيم كه دانشگاهيان امور ورزش را به دست بگيرند و آن را اداره كنند.