یکی از مشکلات فوتبال ایران که سالها وجود داشته و نقدهای بسیاری به آن وارد شده است، نبود شفافیت مالی و هزینههایی است که بیهوده از بیت المال میشوند.
به طور معمول در مواجهه با چنین اتفاقاتی، باشگاههای دولتی بیشتر در معرض انتقاد قرار دارند؛ چرا که منابع مالی تامین شده برای مدیران باشگاههای دولتی نامحدود است و نظارت چندانی بر دخل و خرجها وجود ندارد. البته در داخل باشگاه تراکتور به عنوان یک باشگاه خصوصی، شاهد بروز اتفاقات مشابهی در سطح بالاتری هستیم.
زمانی که باشگاه تراکتور به زنوزی انتقال یافت، انتظار میرفت که دخل و خرج آن شفاف شود، اما در عمل چیز دیگری را شاهد هستیم و در هر فصل از لیگ برتر فوتبال پروندههای زیادی علیه این مجموعه به مراجع قضایی ارائه می شود و همواره تراکتور بازنده این شکایت ها است.
در طول ۳ فصل اخیر لیگ برتر فوتبال به ویژه در لیگهای هجدهم و نوزدهم، مالک باشگاه تراکتور هزینههای سرسام آوری را برای ساختن یک تیم کهکشانی انجام داد و در ادامه از برنامههای اقتصادی سخن گفت که با هدف حرفهای کردن باشگاه تراکتور در حال اجرا هستند.
شکست های حقوقی تراکتور مانع از اجرای برنامه های اقتصادی شدند
تراکتوریها در چنین شرایطی به دنبال تبدیل شدن به اولین باشگاهی بودند که میتواند هزینههای فوتبالی خود را از این رشته ورزشی به دست آورد. شکستهای حقوقی مکرر اما رسیدن به چنین هدفی را غیرممکن ساخته است. با یک حساب سرانگشتی میتوانیم متوجه شویم تراکتور به همان اندازه که برای جذب بازیکن هزینه کرده، به همان اندازه هم در دادگاههای مختلف محکوم شده است.
بی تدبیری مدیران تراکتور در عقد قرارداد با بازیکنان
علاوه بر این میتوانیم نتیجه بگیریم که باشگاه تراکتور بدون هیچ توجیهی در زمینه مدیریتی و عقد قرارداد با بازیکنان ضعیفتر از چیزی نشان داده که مالکش انتظارشآن را داشته است.
از پروندههای استوکس و اروین گرفته تا پروندههای حقوقی اخیر همچون رشید مظاهری و کنستانت همگی به صورتی مشابه از بی تدبیری محض مدیران در عقد قراردادها خبر میدهند. نکته مهم این است که تراکتور حتی در یک پرونده حقوقی هم پیروز نشده و این خود نشانگر صحت فرضیه یاد شده است.
نبود ثبات در مدیریت باشگاه و روی کار آمدن مدیرانی که از همان روزهای اول مشخص بود که نمیتوانند در حد و اندازه تراکتور باشند، عامل مهمی در اتفاقات رخ داده است.
دود مالک محور بودن به چشم زنوزی رفت
البته که مالک محور بودن باشگاه تراکتور موضوعی است که به سادگی نمی توان از آن گذشت. موضوعی که در ظاهر شاید برای زنوزی خوشایند باشد، اما در فوتبال حرفهای امری غیر عادی تلقی میشود و دود آن به طور مستقیم به چشمان مالک باشگاه میرود که از جیب خود میلیاردها تومان برای تراکتور هزینه کرده است.
عقد قرارداد با بازیکنان مطرح دنیا و حتی در کشورمان که فرسنگها از نمونههای مشابه خارجی فاصله دارد، اصول و قواعد خاصی را میطلبد. محکومیتهایی که شامل حال تراکتور شدهاند، نشان میدهند که حتی الفبای عقد قرارداد حرفهای در این باشگاه رعایت نمیشود.