یکم- در گفته نغز فرخییزدی دست میبریم و نوید میدهیم که: آه اگر آه منو و ناله اگر ناله توست، آنچه این بار بهجایی برسد، توقعات بهجا و انتظارات بهمورد! هم انتظارات بهمورد و هم توقعات خوشموقع! صدالبته که مقداری دیر شده است و زمان را به زیان خودمان تا حدودی از دست دادهایم، ولی نه آنقدر که دیگر کاری از پیش نبریم! نه آنطور که هم محکوم باشیم و هم مجبور! حق بود که زودتر وارد عمل میشدیم، ولی ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است!
«ما» کمی دیر، ولی قبل از فوت وقت بهخودمان آمدیم! و از درسهای عبرتآموز، نکتهها داریم که متنبهمان میکند و بهخودمان میآورد! کاری کنیم، قبل از آنکه از ما نیاید هیچ کار!
آری این نقد و بلکه انتقاد وارد است که علاج واقعه، قبل از وقوع باید کرد؛ ولی اتفاقاً به همین دلیل هم خوشبینیم! چون هنوز نوشداروی تدبیر و دوای تجربه و علم متکی به عمل را، توأمان یا جداجدا میتوان بهکار گرفت! باشگاه پرسپولیس بهنوعی و استقلال هم در همان مایهها، ولی با اسلوبهای مربوط به خود، دست بهکاری زدهاند که غصه سرآید! قبلاً هم شواهدش را دیده و مژدهاش را داده بودیم که: ...نوبت عاشقی است! هم پرسپولیس و هم استقلال، از شر مدیران نامدیر رها میشوند و همین کارها را پیش میبرد! که نتیجه صبر، ظفر است!
ز غوره حلوا سازیم!
دوم- حوصله باید داشت! صبوری باید کرد! قرار است از غوره، حلوا بسازیم! عجول نباید بود، شتابورزی، بلای جان است ولی باید سریع دست بهکار شد و باید همهجانبه و با برنامههای صحیح، وارد مدار اقدامات بایسته شد! نه زیادی تند که کلهپایمان کند! نه آنقدر خسته که غیرت حرکت را در جانمان بمیراند! مثل تمام رهروان واقعی، آهسته و پیوسته! هم صابر و هم پرانگیزه!
پرسپولیس را در راهی بتازانیم که راه پرسپولیس فینالیست لیگ آسیا باشد! و نیز استقلال را چنان راه ببریم که فراموش کند دوره خوب بازی کردن با فرهاد مجیدی را و تکرار کند مسابقه دادنهای دوره شفر و بهویژه استراماچونی را! فوتبال خلاقانه، فوتبال زیباپسندانه و فوتبالی که حریفان را به تسلیم و گردنگذاری وامیدارد!
در این میان، تکلیف یحیی که روشن است! گلمحمدی، شاگرد اول کلاسی شده که مردم دوستش دارند! فکری هم عنصر تلاش و جوهر ناایستایی را خوب متجلی میکند! میماند تأثیر لازمی که از تغییرات مدیریتی توقعش را داریم! از استقلال و از پرسپولیس!
یحیی و تیمش
سوم- مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو!
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو!
باید کاشت! باید از کاشتهها و از کشتهها، پاسداری کرد و مراقبت به عمل آورد! «مفت و کالذی» هیچ چیز نصیب هیچکس نمیشود! مزد آن گرفت، جان برادر که کار کرد! نه فقط کار کردن عادی که باید سخت هم کار کرد! که باید به پرکاری حساب شده و متکی به دانش و دانستهها هم پرداخت!
فوتبال ایران، به شهادت نحوه بازیهای پرسپولیس در لیگ آسیا و به گواهی نحوه مربیگری «آقا یحیی»، هرچه که باید داشته باشد از فکر و اندیشه و نبوغ و خلاقیت و تکنیک و قدرت بدنی و قدرت هوشی، دارد! فقط مدیر و نیز مجال پولآوری و سرمایهسازی لازم دارد! آیا مدیریت جدید پرسپولیس، این توان را دارد؟ آیا مدیرعامل پرسپولیس «مدیر آمر» امور اقتصادی خودش هم میتواند باشد؟ فرمول آقای سمیعی، سخت و پیچیده نیست! هرقدر پول بدهی، آش میخوری!
۲ کلمه برای لیگ یکیها
یک حرف بیشتر برای ملوان
چهارم- بازیهای لیگ یک معلوم شد! ۱۸ تیم در یک گروه! مثل تمام سالهای اخیر! دو تیم صعود میکند و دو تیم هم سقوط! تیمهای اسمی، چندتایی هستند! رقابت اینان، لیگ یک را «خوندار» و لاجرم تماشایی میکند!
بازیهای لیگ یک، از روز اول «جنگی» است! هیچ تیمی الکی بالا نمیرود، ولی میتواند الکی پایین بیفتد و گردنش بشکند! باید کاملاً جدی بود! شل نباید آمد، وا بدهی کارت تمام است!
برای ملوان که تیم خاصی است، آرزو میکنیم در اوج قدرت، بازی اول را آغاز کند و تا مسابقه سی و چهارم در اوج بماند! پاروکشانی چابک و خستگیناپذیر! ملوان یک جور میتواند قهرمان شود: ...۳۴ بار در فینال بازی کند! کاری که دشوار ولی لازم است!
تیمهای دیگری هم هستند که به اندازه ملوان باید دوستشان داشت، مثل شاهین بوشهر! ولی بوشهریها باید یک بلا را که خانگی است، از سر خود دور کنند! هرچه زودتر، بهتر! شاهین، پارسال هم یک مربی کم داشت والا...
آذری و حرفهایش
پنجم- جریان هنوز ادامهدار مسکوت کردن- یا نکردن- سعید آذری، بدل شد به اظهارنظر طیف وسیعی از اهالی فوتبال، که آیا میشود یا نمیشود مدیرعامل باشگاه فوتبال اهواز را- سعیدخان آذری را- از اظهار عقیده منع کرد؟ اهالی ورزش و هواداران فوتبال، از این نظرخواهی اعلام نشده استقبال کردند و این تکلیف و این وظیفه را برعهده «مردی که حرف دارد» نهادند:
سعید آذری، در انتخابات رئیس فدراسیون فوتبال، با اتکا به حمایت عامه مردم و پشتوانه خواص فوتبالبلد و کسانیکه غمخوار این بازی هستند، مراتب ثبتنام خود را با توجه به همه امتیازاتی که دارد و مقبولیت ورزشیاش، عملی کند و شروع کند به مطرح کردن چارچوب برنامه کاریاش در فدراسیون فوتبال ایران!
میتوان برای کسب پشتوانه بیشتر، یک هشتگ خوش آب و رنگ راهاندازی کرد و به فضای سرد و یخ بسته فوتبال ایران، جان و حرارت جانانهای بخشید!