«هواداران بالاخره یک روز باید این همه نگرانی در مورد جدایی بازیکنان را فراموش کنند.» این یکی از مهمترین جملات بهروز رهبریفرد است. بدون مقدمه بیشتر، مصاحبه را بخوانید:
بالاخره مهدی رسولپناه پرسپولیس را رها کرد و استعفا داد. در این مورد چه نظری دارید؟
من این موضوع را همیشه گفتهام که مدیریت پرسپولیس شده شبیه به طرح کاد. انگار باشگاه پرسپولیس، یکی از رشتههای حرفهوفن دوره دبیرستان است! شما هر شغلی که داشته باشی، مکانیک باشی، اتوشویی داشته باشی، پردهدوز باشی، دندانپزشکی خوانده باشی و اصلاً هر شغلی قدیم داشتی، فقط کافی است یک رایزنی کوچک کنی تا به وزارت ورزش نزدیک شوی. احتمالاً آنجا فرم دارند، فرم را پر میکنید و در آن مینویسید میخواهید مدیرعامل پرسپولیس شوید. در عرض دو، سه روز مدیرعامل باشگاه میشوید چون برای وزارت ورزش اصلاً این مسائل مهم نیست که طرف، ورزش کرده یا نه، اصلاً آشنایی با ورزش، سابقه ورزشی، شناخت اصول مدیریت در ورزش را دارد یا نه؟!
این نگاه سختگیرانهای است!
نه آقا، چرا سختگیرانه؟ اولین بار نیست، آخرین بار هم نخواهد بود. کسی که فوتبال بازی میکند، قطعاً از کشتی، بسکتبال، تنیس، وزنهبرداری و همه رشتهها میتواند صحبت کند. یکبار رویانیان را قسم دادم که؛ بگویید قبل از مدیریت بر باشگاه پرسپولیس ، حتی یک بار هم شده یک بازی فوتبال را دیده باشید؟ او گفت اصلاً! آنقدر از این فضا دور بود که فکر میکرد مجتبی محرمی عکاس ورزشی است! باور کنید اینها تقصیری ندارند و نباید از امثال رسولپناه گلایه کرد بلکه باید دید چه کسانی به این افراد مجوز مدیریت بر باشگاه پرسپولیس را میدهند. آیا رسولپناه چیزی از فوتبال میدانست؟ مثلاً به اندازهای که از علوم پزشکی یا ایمپلنت دندان سررشته داشت، از مدیریت بر ورزش هم میدانست؟ واقعاً قبل از حضور او در پرسپولیس، کسی رسولپناه را نمیشناخت اما حالا تمام طرفداران پرسپولیس اسم و سابقه و مدل کاری او را میشناسند و برای خودش یک چهره سرشناس است.
البته از رسولپناه به شدت هم انتقاد میشود.
بله اما یادتان نرود در ایران، همه آدمها دنبال آن هستند که شهرت به دست بیاورند و اکثراً سریعتر به شهرت میرسند. حالا دیگر رسولپناه رفته و باید فکر آینده باشیم.
چه کسی بهترین گزینه است؟
الان که با هر کسی صحبت میکنم، میگویند گرشاسبی یا طاهری بیاید. این دو نفر خیلی عزیز و محترم هستند اما چه گلی به سر پرسپولیس زدند؟ شما بگویید آنها چه کار کردهاند؟ برخی از هواداران ما هم ساده هستند و فقط دنبال نامها میروند در حالی که باید فقط از تیم حمایت کنند. به خدا قسم من تا به حال مدیرعاملی را ندیدهام که برود و برای پرسپولیس گل بزند. آنها غیر از حاشیهسازی و بیشتر کردن مشکلات، هیچ کاری برای پرسپولیس نکردهاند. مردم باید فقط حواسشان به داخل زمین و حمایت از تیم و کادر فنی باشد. رها کنید این نامها را.
اتفاقاً قبلاً هم این حرفها را گفته بودید...
بله، تقریباً در هر مصاحبهام میگویم که این باشگاه، مدیرعامل و معاون و کارمند نمیخواهد. مردم حاضرند ماهی پنج هزار تومان به حساب باشگاه واریز کنند تا این تیم فقط به قهرمانی برسد. فکر میکنید در این شرایط، خیلی بدتر از اینها نتیجه میگیریم؟ امکان ندارد این اتفاق بیفتد. مگر قدیم چطور بود؟ مگر زمان علی پروین، باشگاه مدیر داشت؟ یک نفر را میگذاشتند به عنوان مدیرعامل که بگویند باشگاه صاحب دارد ولی صفر تا صد کارها در دست پروین بود. با نصف ما قرارداد میبست و با نصف دیگر هم شفاهی صحبت میکرد. میرفتیم داخل زمین و قهرمان میشدیم! این همه سال در پرسپولیس بودم، مجموعاً چهار مرتبه قرارداد امضا نکردم چون اصلاً اینطور نبود که قراردادی بدهند، آپشنی بگذارند، شرط و شروطی داشته باشند. خودتان بگویید آن زمان پرسپولیس بهتر مدیریت میشد یا امروز؟ تازه علیآقا به هیچکدام از ما پول هم نمیداد که فقط فکرمان داخل زمین باشد!
چطور باید این تغییرات فکری را به وجود آورد؟
دوست دارم بار دیگر به هواداران پرسپولیس بگویم دوستان عزیزم، همه این مدیران، معاونان، مربیان، بازیکنان و حتی کارمندان باشگاه میآیند و میروند اما شما میمانید. دلتان به حال خودتان و تیم محبوبتان بسوزد، نه این افراد. چند نفر را نام ببرم که بعد از پرسپولیس رفتند و در باشگاهها و تیمهای دیگر کار کردند و اتفاقاً برای شکست دادن و زمین زدن پرسپولیس جنگیدند؟ اینجا برای شما عشق و زندگی است اما برای دیگران سکوی پرتاب. شما فقط پای تیمتان بمانید، نه پای این آدمها. دهها ستاره بودند که رفتند و در تیمهای دیگر بازی کردند اما بدون آنها هم پرسپولیس ماند و قهرمانی به دست آورد.
خیلی خوب شد که بحث را به اینجا کشاندید چون میخواستم در مورد جدایی محمد نادری، شجاع خلیلزاده، مهدی ترابی، علی علیپور و... هم بپرسم.
امروز این بازیکنان رفتند، منتظر باشید دو روز دیگر وحید امیری، بشار رسن، سیدجلال حسینی، یحیی گلمحمدی و بقیه همه بروند. این ذات فوتبال است. من نمیدانم چرا هواداران ما این همه نگران هستند. آنها میروند اما پرسپولیس میماند.
ولی قبول کنید جدایی شجاع برای هواداران پرسپولیس نگرانکننده بود!
بگذارید از جای دیگری این بحث را ادامه بدهیم. الان هواداران نگران هستند چون بازیکن «متعصب» تیمشان را از دست دادهاند اما این کلمه تعصب، چیزی نیست که با دو بار بوسیدن لوگوی پرسپولیس به دست بیاید. امروز در مورد فوتبال حرفهای حرف میزنیم. اینکه من دو بار لوگو را ببوسم و بقیه بگویند عجب تعصبی داشته، اشتباه است. شجاع با دو بار بوسیدن لوگو از نگاه هواداران شد باتعصبترین بازیکن تاریخ باشگاه پرسپولیس اما دیدید که به راحتی یک آب خوردن، رفت و به آیندهاش رسید. من از طرفداران پرسپولیس خواهش میکنم روی هر کسی، نام متعصب را نگذارند.
پس چه کسی به پرسپولیس تعصب دارد؟
یک زمانی ما فکر میکردیم نسبت به باشگاه تعصب داریم و آیندهمان شرایطی شد که میبینید. احتمالاً بازیکنان فعلی، وضعیت ما را میبینند که تصمیم گرفتند قید تعصب و این مسائل را بزنند و به زندگی شخصیشان بپردازند. ما تعصب داشتیم، امروز چه چیزی داریم؟ البته یک موضوعی را هم بگویم؛ زمانی که ما فوتبال بازی میکردیم، رقم قراردادها بالا نبود و پیشنهادات زیادی هم نمیشد. مثلاً من از پرسپولیس صد میلیون تومان میگرفتم اما فلان باشگاه پیشنهاد میداد ۱۰۵ میلیون تومان. در آن شرایط، میگفتم به عشق پرسپولیس میمانم ولی حالا شرایط فرق دارد. امروز باشگاه پرسپولیس میگوید دو میلیارد میدهیم اما باشگاه قطری میگوید ۲۲ میلیارد میدهیم. معلوم است که بازیکن باید برود تا زندگی خودش را بسازد.
یعنی شجاع یا سایر بازیکنانی که رفتند، کار درستی کردند؟
من کل مطلب را گفتم. باور کنید با توجه به شناختی که از بازیکنان همدوره خودم دارم، اگر زمان ما هم چنین پیشنهاداتی میشد، حتماً همهمان میرفتیم تا درآمد بیشتری کسب کنیم. باید با این شرایط کنار آمد. مشخص است که هر کسی با این رقمها از پرسپولیس میرود. همین هواداری که انتقاد میکند، اگر امروز حقوقش ماهی سه میلیون تومان است، در جای دیگری بتواند ۳۰۰ میلیون تومان در هر ماه درآمد کسب کند، هوایی نمیشود؟ مشخص است که با حقوق سه میلیون تومان نمیماند. اینها را هم بگویم که بازیکنان حق دارند. باشگاههای خارجی هر رقمی که بدهند، چند برابر تیمهای ایرانی است.
پس باید دور تعصب در فوتبال را خط کشید؟
این اشتباه ماست که فکر میکنیم همه باید فقط تعصب داشته باشند. این بازیکنان آمدند و در دورهای برای پرسپولیس بهترین بازی خود را کردند و حالا حقشان است که به پیشنهاداتشان جواب بدهند و بروند. من منظورم این است که طرفداران ما نباید ناامید شوند. بگذارید خلاصتان کنم؛ در فوتبال ایران هیچ آدم باتعصبی به یک باشگاه را پیدا نمیکنید! نه مدیر، نه مربی و نه بازیکن. متعصبترین آدمهای فوتبال ایران، همین هوادارانی هستند که زیر برف و باران به استادیوم میروند و همیشه پای تیمشان میایستند. نه تیمشان را عوض میکنند و نه مقابل کریها کم میآورند. آنها نباید نگران وضعیت تیم باشند.
آینده پرسپولیس را با این شرایط چطور میبینید؟
انگار در فوتبال ایران یک قانون شده که مدیرانی که میآیند، همیشه باید با غرولند بازیکنان و مربیان درگیر باشند. اصلاً حرفهای نیست اما وجود دارد. به خصوص در استقلال و پرسپولیس این وضعیت بدتر است. ۱۴ باشگاه دیگر هم داریم که تغییر مدیریت در آن اصلاً دیده نمیشود اما اینجا، مردم حتی مقابل مجلس جمع میشوند تا اعتراض کنند. شجاع از پرسپولیس رفته، انگار آسمان به زمین رسیده است! هر کسی برود و هر کسی بیاید، این مسائل همچنان وجود دارد: نبود پول، قهر مربیان، شکست در بازیهای آینده، جدایی بازیکنان و... اینها طبیعت فوتبال ایران است و نمیتوان از آن فرار کرد. این همه بازیکن رفتند و ۷ بازیکن جدید به تیم آمدند که ۵ نفرشان در ترکیب اصلی حاضر بودند، مگر پرسپولیس با این نفرات بد بازی کرد؟ از این به بعد هم، اینطور است. اگر جدایی بازیکنان بر عملکرد تیم تأثیر بگذارد، فقط به خاطر مسائل فنی است وگرنه هواداران نباید بابت این اتفاقات ناراحت باشند.