پرسپولیسیها در آسیا کاری کردند کارستان. تیم یحیی با شایستگی تمام یکی پس از دیگری غولهای متمول آسیایی را شکست داد و به فینال معتبرترین رقابت باشگاهی در قاره کهن رسید. شاید روزی که کاروان پرسپولیس راهی قطر میشد کسی امیدی به درخشش بازیکنان تازهوارد این تیم نداشت و همه از ناآماده بودن و عدم هماهنگی نفرات جدید و بازیکنان قدیمی حرف میزدند ولی انصافاً بازیکنان تازهوارد پرسپولیس نمایشهای بسیار خوبی ارائه دادند.
یکی از آنها احسان پهلوان پسر محجوب و بازیکن ریزنقش و تکنیکی سرخپوشان بود که به خوبی در قالب تیمی پرسپولیس جا افتاد. میزبان احسان بودیم و یکی دو ساعتی با او در مورد مسائل مختلف حرف زدیم. احسان پهلوان هم با همان متانت همیشگیاش پاسخگوی سؤالات ما بود. گفتوگوی ما را با بازیکن جدید پرسپولیس در ادامه بخوانید.
چطور شد به پرسپولیس پیوستی؟
اول باید بگویم من از بچگی عاشق پرسپولیس بودم و همیشه بازیهای این تیم را دنبال میکردم. خیلی دوست داشتم روزی پیراهن تیم محبوبم را بر تن کنم که خدا را شکر میکنم بالاخره این اتفاق افتاد و از این بابت خیلی خوشحالم. واقعاً همه چیز خیلی سریع و طی یک هفته اتفاق افتاد و وقتی پیشنهاد پرسپولیس رسید به تهران آمدم و مذاکرات هم به خوبی پیش رفت و قرارداد را امضا کردم.
از آن دسته بازیکنانی نبودی که سر پول چانه بزنی؟
نه واقعاً هیچ بحثی سر قیمت و پول نداشتیم و خدا را شکر خیلی زود توافق حاصل شد و قرارداد را امضا کردم. گفتم که من پرسپولیس را دوست داشتم و دلی به اینجا آمدم چون همیشه دلم میخواست پیراهن سرخ پرسپولیس را بر تن کنم.
گلمحمدی چقدر در پرسپولیسی شدنت تأثیر داشت؟
خب من سه سال شاگرد آقایحیی بودم و با هم کار کرده بودیم. قبل از بستن قرارداد با او حرف زدم و خیلی خوشحالم دوباره شاگرد ایشان شدم. امیدوارم در کنار هم روزهای خوبی را سپری کنیم و بتوانیم هواداران میلیونی پرسپولیس را خوشحال کنیم.
چند فصل پیش بعد از گلزنی مقابل پرسپولیس مصاحبه کردی و گفتی پدرم استقلالی است. چنین چیزی صحت دارد؟
واقعیت اصلاً به این شکل نبود. اتفاقاً کل خانواده من پرسپولیسی هستند آنهم از نوع متعصب. هر وقت دربی از راه میرسید پدرم میگفت وقتی کل خانواده طرفدار پرسپولیس هستند جذابیت زیادی ندارد پس من برای اینکه هیجان کار بالا برود و یک کری داشته باشیم از استقلال طرفداری میکنم ولی در مجموع همه ما پرسپولیسی بودیم و هستیم. الان هم با افتخار من و خانوادهام از پرسپولیس حمایت میکنیم.
پسرت فقط ٣ سالش است. میخواهم بپرسم دوست داری او فوتبالیست شود؟
بله خودم به شخصه خیلی دوست دارم فوتبالیست شود و یکی از آرزوهای من به حساب میآید ولی باید ببینیم در آینده شرایط به چه شکلی خواهد بود و اینکه او اصلاً علاقهای به فوتبالیست شدن دارد یا خیر. واقعیتش فعلاً که خیلی خوب و مستعد به توپ ضربه میزند ولی باید دید بعداً چه اتفاقی میافتد.
بعد از اینکه با پرسپولیس قرارداد بستی اولین کاری که انجام دادی چه بود؟
خب واقعیتش خیلی خوشحال بودم که به تیم بزرگی مثل پرسپولیس آمدم و مهمتر از آن آرزوی دوران کودکیام محقق شد به همین خاطر بلافاصله بعد از عقد قرارداد به همسرم زنگ زدم و گفتم خدا را شکر پرسپولیسی شدم.
یکی از تأثیرات حضور در تیمهای پرطرفدار توجه زیاد هواداران به خصوص در فضای مجازی است. بعد از پرسپولیسی شدن چقدر به دنبالکنندههای صفحه شخصیات اضافه شد؟
بازیکنان در تیم بزرگی مثل پرسپولیس بیشتر از سایر تیمها مورد توجه هستند و من هم این موضوع را کاملاً حس کردم. فکر میکنم از زمان آمدنم به پرسپولیس حدود ٣٠٠ هزار نفر به دنبالکنندگان من در اینستاگرام اضافه شد. البته من خیلی اهل فضای مجازی و فعالیت در آن نیستم و وقت کمی برای آن میگذارم.
برسیم به لیگ قهرمانان آسیا. در مورد شرایط تیم در این رقابتها صحبت کن.
واقعاً شرایط ما سخت بود. چند بازیکن جدا شدند و بازیکنان جدید بدون اینکه فرصت زیادی برای تمرین با تیم داشته باشند فقط با انجام یک دیدار دوستانه وارد مسابقات شدیم. انصافاً هم کار بسیار سختی بود چون تا قبل از شروع مجدد بازیها تیم فقط یک امتیاز داشت و ما اصلاً جایی برای اشتباه نداشتیم. برخلاف خیلیها فکر میکنم التعاون تیمی بسیار منظم و با دوندگی بالا بود و من به لحاظ فنی قبولش داشتم. خدا را شکر ٦ امتیاز فوقالعاده باارزش از این تیم گرفتیم که باعث شد اعتماد به نفس تیم بالا برود و بازیکنان جدید هم با تیم بیشتر هماهنگ شدند. با این ٦ امتیاز تیم به حاشیه امنیت خوبی رسید و توانستیم در ادامه راحتتر کار کنیم.
بعد از دو برد مقابل نماینده عربستان شکست مقابل الدحیل کار را بسیار سخت کرد.
بله دقیقاً درست است. الدحیل بازیکنان بسیار خوبی داشت آنها هم خارجیهای باکیفیت داشتند و هم اکثر بازیکنان قطریشان عضو تیم ملی بودند. آنها به خاطر میزبانی و نفوذشان هر کاری کردند تا ما را شکست دهند. صبح بازی مهدی بنعطیه را بخشیدند، داور هم کلاً سمت آنها بود و یک برخورد عادی را در محوطه برایشان پنالتی گرفت و متأسفانه بازی را باختیم ولی به خودمان ایمان داشتیم و میدانستیم میتوانیم کارهای بزرگی انجام دهیم و از مرحله گروهی صعود کنیم.
بعد از یکی دو بازی اول که با هم حرف میزدیم گفته بودی استرس زیادی در یکی دو بازی ابتدایی داشتی.
بله دقیقاً همینطور بود. دلیلش هم عدم هماهنگی بازیکنان جدید با تیم بود. به هر حال بازی برای تیم بزرگی مثل پرسپولیس با سایر تیمها متفاوت است و طبیعی بود که در ابتدای کارمان استرس داشته باشیم. معمولاً بازیکنان وقتی به تیمی جدید میروند مدت زیادی تمرین میکنند، بازیهای دوستانه انجام میدهند، در لیگ به میدان میروند و بعد از آن وارد دیدارهای پرفشار و پراسترسی مثل لیگ قهرمانان آسیا میشوند ولی برای ما برعکس بود و مستقیماً وارد بازیهای آسیایی شدیم.
شاید بعد از چند بازی اول انتقاداتی به عملکرد تو میشد ولی فکر میکنم بازی با شارجه نقطه عطف تو در پرسپولیس بود و با دادن دو پاس گل نگاهها نسبت به تو عوض شد. خودت این موضوع را حس کردی؟
بله این موضوع را متوجه شدم. من در بازیهای قبل از شارجه هم مثلاً چند بار موقعیت ایجاد کردم ولی خب در آن بازی چون دو پاس گل دادم بیشتر به چشم آمد و دیده شدم. همانطور که میدانید ما اگر شارجه را نمیبردیم حذف میشدیم ولی قبل از شروع بازی بارها آقایحیی تأکید کرد از دقیقه یک پرفشار بازی کنیم و بازی را پرگل ببریم که خدا را شکر این اتفاق افتاد و ما به عنوان صدرنشین راهی مرحله حذفی شدیم. فکر میکنم صدرنشینی در گروه مرگ که تیم متمول و قدرتمندی مثل الدحیل که میزبان هم بود نتوانست صعود کند اعتماد به نفس ما را بالا برد و کل تیم در هر بازی فقط به برد فکر میکرد که این موضوع در فینالیست شدن ما تأثیرگذار بود.
در مجموع این بازیها کدام دیدار سختتر بود و بیشتر اذیت شدید؟
همه بازیها دشوار و سخت بود ولی السد و النصر سختترین رقبای ما بودند و پیروزی مقابل آنها واقعاً باارزش بود. السد تنها نماینده باقیمانده قطر بود و بازیکنان تکنیکی فوقالعادهای مثل کازورلا، بغداد و اکرم عفیف داشت. النصر هم تیمی دونده با بازیکنان باکیفیت بود ولی هیچیک حریف غیرت ایرانی و تعصب بچههای ما نشدند. ما روزهای سختی در قطر داشتیم فاصله بازیها بسیار کم بود و نمیتوانستیم تمرین پرفشار انجام دهیم. آنالیز، ماساژ و ریکاوری تنها کاری بود که میشد در این فاصله کم انجام داد و انصافاً باید بگویم کادر پزشکی و تدارکات ما فوقالعاده زحمت کشیدند چون تقریباً همه بازیکنان با درد، گرفتگی و کشیدگی در نقاط مختلف بدن مواجه بودند. ما وارد جنگی شدیم که با وجود زخمی شدن ایستادیم و به راه خود ادامه دادیم. امیدوارم در بازی پایانی بتوانیم موفق باشیم و جام قهرمانی آسیا را بالای سر ببریم.
قبل از بازی النصر هم که محرومیت عیسی را اعلام کردند و حسابی جو تیم به هم ریخت.
بله واقعاً اعلام محرومیت عیسی تیم ما را به کما برد. همه شوکه شدند و هیچکس باور نمیکرد این اتفاق افتاده است. من خودم با آقاکریم و چند نفر دیگر در آسانسور بودیم که آقاکریم از یکی از بچهها پرسید خبر محرومیت عیسی درست است؟ هیچکس نمیدانست چه شده و آن موقع خبر نداشتیم محرومش کردهاند. خود عیسی هم باور نمیکرد تا اینکه از آقایحیی پرسید و متوجه محرومیتش شد. شاید باورتان نشود ولی فضای عجیبی در اردو حاکم شد کسی خیلی صحبت نمیکرد و کل تیم بغض کرد و واقعاً تا چند دقیقه حال همه بد بود. وقتی عیسی با اشک برای بدرقه ما آمد حتی بعضیها گریه کردند ولی این اشک و بغض برای ما تبدیل به انگیزه شد تا خیلی بیشتر انرژی بگذاریم و بیشتر بدویم تا عیسی و کل مردم ایران را خوشحال کنیم. خیلیها میخواستند به ما ضربه بزنند و مانع فینالیست شدن ما شوند ولی خدا با ما بود و کمک کرد تا بتوانیم یک ملت را شاد کنیم. بچهها با تمام خستگیها، گرفتگیها و مصدومیتهایی که داشتند ١٢٠ دقیقه دویدند و با جان و دل جنگیدند تا به فینال آسیا برسیم. ما به قطر رفتیم تا به قله برسیم و خدا را شکر میکنم که به هدفمان رسیدیم.
بعد از اینکه در وقتهای اضافه اخراج شدی چه کاری کردی؟ آن دقایق کلاً برای تو چطور گذشت؟
خیلی سخت گذشت. به جرأت میگویم در زندگیام و در تمام سالهایی که فوتبال بازی کردم چنین فشار و استرسی را تحمل نکرده بودم. آن ٢٠ دقیقه برایم مثل چند سال گذشت و واقعاً به اندازه چند سال پیر شدم. به نظرم کارت دوم من اصلاً درست نبود و داور میخواست با اخراج یکی از ما کار را برای حریف دربیاورد. بعد از اینکه اخراج شدم نگذاشتند به رختکن بروم و من فقط دنبال جایی میگشتم تا ادامه بازی را از آنجا ببینم. آخرش هم داخل اتاقی رفتم که فکر کنم مربوط به دوپینگ بود و بازی را از تلویزیون دیدم. اتفاقاً یکی از مأموران امنیتی هم آمد ولی اجازه داد همانجا بازی را ببینم. دست بچهها درد نکند که در اوج خستگی با جان و دل دویدند و جنگیدند. پرسپولیس به ١٠ نفره بردن عادت دارد و این موضوع بین بچهها معروف است. خدا را شکر باز هم توانستیم ١٠ نفره بازی را ببریم و شرمنده مردم نشویم.
اگر اخراج نمیشدی پنالتی میزدی؟
نمیدانم چون باید در آن شرایط قرار داشته باشید و ببینید که میتوانید پنالتی بزنید یا خیر. ولی در کل مشکلی با پنالتی زدن ندارم و احتمال اینکه یکی از پنالتیها را بزنم وجود داشت.
حس و حالت موقع ضربات پنالتی چطور بود؟
وحشتناک استرس داشتم و یکسره دست به دعا بودم تا برنده شویم. واقعاً فشار زیادی روی من بود و خیلی استرس داشتم اگر خدای نکرده بازی را میباختیم فکر کنم من سکته میکردم. باز هم میگویم در کل عمرم چنین استرس و فشاری را تحمل نکرده بودم و شرایط واقعاً سخت و نفسگیر بود ولی خدا را شکر به خوشی تمام شد و کل ایران شاد شدند.
عدهای میگویند یکسری افراد از داخل کشور هم برای محرومیت پرسپولیس تلاش کردند.
آدم میماند به این افراد چه بگوید. ما نماینده یک کشور بودیم و این کارها واقعاً زشت بود. از شنیدن این مسائل حس خیلی بدی به ما دست داد و فقط میتوانم بگویم کارشان ناجوانمردانه بود. خیلیها از داخل و خارج خواستند به ما ضربه بزنند ولی همیشه میگویم عزت و ذلت دست خداست و تا آن بالایی نخواهد هیچ اتفاقی نمیافتد. در مجموع فکر میکنم از فینالیست شدن پرسپولیس اکثر مردم لذت بردند و شاد شدند.
بازی فینال را چطور میبینی؟ قول قهرمانی به هواداران میدهی؟
قول دادن که کار دشواری است و اصلاً منطقی نیست آدم برای بازی دو ماه بعد خود قول بدهد. خودم که محرومم و این برای من حسرت بزرگی به حساب میآید که نمیتوانم برای پرسپولیس بازی کنم. ولی مطمئن باشید بچهها با تمام وجود و با انرژی کامل بازی خواهند کرد تا دل مردم ایران را شاد کنیم. میدانیم کار سخت است و تیمهای شرق آسیا قدرتمند هستند ولی به نظرم الان مسئولان باید پرسپولیس را به چشم نماینده ایران ببینند و از این تیم حمایت کنند تا به امید خدا با جام قهرمانی به ایران برگردیم.
خیلیها معتقدند یکی از دلایل موفقیت پرسپولیس در سالهای اخیر این است که این تیم تفکر قهرمانی دارد. خودت وقتی به پرسپولیس آمدی این موضوع را حس کردی؟
بله دقیقاً همینطور است. هم بازیکنان و هم کادر فنی در هر بازی فقط به بردن فکر میکنند و چیزی جز قهرمانی ما را راضی نمیکند. وارد هر تورنمنتی شویم فقط از آن قهرمانی میخواهیم و این موضوع خیلی به انگیزه تیم کمک میکند. این موضوع را میتوانید از رفتار بزرگترهای تیم هم حس کنید. مثلاً آقایحیی هر روز به ما میگفت و تکرار میکرد که باید به فکر قهرمانی و رسیدن به فینال آسیا باشیم و برای رسیدن به آن تلاش کنیم. همین موضوع باعث بالا رفتن انگیزه و اعتماد به نفس بازیکنان میشد که نتیجهاش را هم در بازیهای آسیایی دیدیم.
تو الان ٢٧ سال سن داری، آیا به تیم ملی فکر میکنی؟
خب تیم ملی آرزوی هر بازیکنی است و من هم قطعاً دوست دارم به تیم ملی برسم و پیراهن کشورم را بپوشم. تمام تلاشم را میکنم تا به این هدف برسم و به تیم ملی دعوت شوم. البته من زمان کیروش چند بار دعوت شدم و یک بازی ملی مقابل مونتهنگرو انجام دادم. امیدوارم باز هم در آینده بتوانم طوری کار کنم که کادر فنی تیم ملی مرا دعوت کند.
از وقتی به پرسپولیس آمدی همه میگفتند جانشین ترابی شدی و به نوعی تو را با او مقایسه میکردند. این موضوع فشار روی تو وارد نمیکند؟
مهدی ترابی بازیکن بسیار خوب و باکیفیتی است و برای پرسپولیس زحمت کشید ولی من کار خودم را انجام میدهم و سعی میکنم برای تیمم مفید باشم. امیدوارم در این راه بتوانم موفق شوم و هواداران و کادر فنی از من راضی باشند.
چه شد شماره ١٤ را پوشیدی و اینکه قرار است در لیگ هم همین شماره را برتن کنی؟
این شماره را دوست داشتم و خودم آن را اتتخاب کردم. در لیگ هم به امید خدا همین شماره را میپوشم.
اوایل مصاحبه گفتی از بچگی عاشق پرسپولیس بودی. بازیکن مورد علاقهات چه کسی بود؟
من همیشه علی کریمی را دوست داشتم و عاشق بازیاش بودم. او یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ما به حساب میآید و من از بچگی او را دنبال میکردم. سر توپها و یک پا دو پای علی کریمی بینظیر بود و من به شخصه از دیدن بازیهای او لذت میبردم.
در دنیا کدام بازیکن را دوست داری؟
من عاشق لیونل مسی و بارسلونا هستم و بازیهای این تیم را همیشه دنبال میکنم.
یادم میآید چند فصل قبل هم صحبت از حضورت در پرسپولیس بود. چه شد آن موقع به این تیم نیامدی؟
بله سه فصل قبل و زمان برانکو پیشنهاد داشتم ولی من بازیکن ذوبآهن بودم و با این تیم قرارداد داشتم و دست خودم نبود که پرسپولیسی شوم. اگر همان زمان بازیکن آزاد بودم بیدرنگ و با کله به پرسپولیس میآمدم. به نظرم بهترین چیز برای یک بازیکن این است که بتواند به تیمی که دوستش دارد بیاید و این موضوع برای هر فوتبالیست یک نعمت بزرگ است. وقتی شما تیمی را عاشقانه دوست داری و عضوی از آن میشوی با عشق و با جان و دل برایش بازی میکنی که فوقالعاده است.
به عنوان سؤال آخر آخرین وضعیت پرسپولیس را در آستانه شروع لیگ جدید چطور میبینی؟
خب ما بعد از بازیهای آسیایی نیاز داشتیم چند روزی استراحت کنیم. الان هم چند روز است تمریناتمان را آغاز کردهایم. خدا را شکر همه چیز خوب است و کمکم آماده شروع لیگ میشویم. به نظرم باید استارت خوبی در لیگ داشته باشیم و امتیازات را جمع کنیم تا بتوانیم در پایان فصل قهرمانی را به هوادارانمان هدیه کنیم.