رضا یکی از همشهریان ملایری ما بوده که روز 29 اسفند سال گذشته به دلیل تپش قلب با پای خود به بیمارستان مراجعه میکند اما در آن هنگم حتی لحظهای هم به ذهنش خطور نکرده که شاید نتواند با پای خود از بیمارستان خارج شود.
وی در گفتوگو با خبرنگار ما شرححال خود را اینگونه بیان میکند: تا آن روز هیچگونه سابقه بیماری و یا یک ساعت بستری شدن در بیمارستان را نداشتم حتی دفترچهام هم سفید بود روز 29 اسفند تپش قلب شدیدی حس کردم که خیلی بیقرارم کرده بود یک قرص خوردم اما آرام نشدم به همین خاطر به اورژانس زنگزده و به بیمارستان رفتم.
رضا افزود: وقتی به بیمارستان رسیدم هوشیاری خود را از دست دادم و وقتیکه چشمانم را باز کردم متوجه شدم که دستوپاهایم بسته به من سوند وصل کردهاند، از پرستار خواستم دستوپایم را باز کند چراکه خود میتوانم به دستشویی بروم اما آن پرستار با عصبانیت گفت"بگیر بخواب دیشب افتادی هم سرت شکسته هم برای ما دردسر درست کردهای "
این همشهری ملایری از وضعیت نامناسب خود در بیمارستان میگوید بیان کمی کند از 29 اسفند تا پنجم فروردینماه دستوپایم محکم بستهشده بود و هر چه به پرستاران التماس میکردم که دستوپایم را بازکنید کسی توجه نمیکرد و فقط میگفتند که دکتر اجازه نداده که دستوپایت را بازکنیم.
وی میگوید به دلیل بسته بودم دست . پایم کمکم احساس سوزش و درد شدیدی در پشتم کردم و پاهایم هم شدید ورمکرده بود هر چه التماس میکردم کسی جوابم را نمیداد، حتی خانوادهام هم نمیگذاشتند به دیدنم بیایند.
رضا با اشاره به وضعیت خروج خود از بیمارستان بیان کی کند: مادرم مسافرت بود هنگامیکه از مسافرت بازمیگردد پیشم آمد و وقتی به پشتم دست زد دستش پر از چرک و خون میشود و مادرم بهزور طنابهای دستوپایم را با قیچی بریده و مرا به خانه برد.
وی به عدم توانایی درراه رفتن اشاره میکند و میگوید: وقتی مادرم دستوپایم را باز کرد وقتی خواستم روی پاهایم بایستم نتوانستم و پاهایم به هم پیچ خورد برای همین با ویلچر مرا به خانه برگردانند.
این همشهری ملایر با اشاره به شش ماه خانهنشینی و دمر خوابیدن بیان میکند: وقتی مادرم مرا باز کرد زخم بستر شدیدی گرفته بودم و دستوپاهایم به دلیل بسته بودن سیاه شده و تورم کرده بود و به همین دلیل شش ماه در خانه به پشت خوابیده و نمی توانستنم کاری انجام دهم وقت یکی دو بار برای درمان زخم بسترهایم با سختی به دکتر رفتم.
وی گفت: پسازاینکه زخمهای بسترم مقداری بهبودی یافت به دکتر صالحی مراجعه کردم و وی پس از گرفتن نوار عصب و مشاهده وضعیت من بیان کرد که من دچار فلج فشاری شدهام و دلیل آن نداشتن گردش خون و زخمهای بستر است و زخمهای فشاری است.
رضا گفت: دکتر ساعتیان در همدان، دکتر امرایی، دکتر خزانیان، دکتر غیاثیان و دکتر قربانی هم تائید کرده که من دچار فلج فشاری شدهام .
وی با اشاره به شکایت در نظام پزشکی بیان کرد: برای شکایت بهنظام پزشکی رفتم و پس از بیان وضعیت خود و نشان دادن جای زخم بسترهایم در آنجا یکی از دکترها به من عنوان کرد که تو حتماً خانوادهات را خیلی اذیت کردهای که تو را به بیمارستان بردهاند و اینها جای زخم بستر نیست و تو خودت را به فلجی زدهای!
وی گفت: در پروندهام نوشتهاند که دلیل وضعیت من مسمومیت دارویی و مصرف متادون و بیماری هپاتیت بوده و این در حالی است که من بارها چکاب دادهام و بههیچوجه به این بیماری مبتلا نبودهام.
رضا افزود: اکنون دادسرا رفتهام و آنجا شکایت کردهام و منتظر نظر پزشک قانونی هستم اما کارم را بهدرستی پیش نمیبرند.
وی گفت: الآن یکپایم صد در صد فلج شده است و بازگشت آنیک پایم نیز با احتمالی است و هزینههای گزافی برای درمان و عمل میخواهد.