شیطان به دنبال پیدا کردن نقطهضعف در انسانها است؛ و تلاش میکند تا راهی پیدا کند، که سادهتر و راحتتر بتواند انسان را فریب دهد؛ و یکی از ابزار مهمی که، شیطان در راه فریب دادن انسانها از آن استفاده میکند، هوای نفس و نفس اماره است.
شیطان چگونه انسان را فریب میدهد؟
اخبار مذهبی _ شیطان همه وسوسههای خود را در حال غفلت انسانها، به آنها القاء میکند؛ انسانی که آگاه است و شیطان را میشناسد حتماً با او دشمن است و سعی و تلاش میکند تا فریبها و وسوسههای شیطان را شناسایی کرده و از آنها دوری کند؛ لذا شیطان از شناخته شدن، وحشت دارد. از این رو، چون شناخته شدن شیطان، مساوی است با پیروی نکردن انسانها از او، او تمام تلاش خود را به کار میگیرد تا وسوسههای خود را خیلی عادی و معمولی جلوه دهد تا کسی متوجه نشود که این از جانب شیطان است.
معرفی برنامههای شیطان و عملکرد شیطان در قرآن
۱. زینت دادن کارهای زشت: «و زیّن لهم الشیطان أعمالهم» (عنکبوت/۳۸) و «الشیطان سوّل لهم» (محمد/۴۸)
۲. ایجاد ترس و وحشت: «إنّما الشیطان یخوف أولیائه» (آل عمران/۱۷۵)
۳. ایجاد کینه و دشمنی: «إنّما یرید الشیطان أن یوقع بینکم العداوة و البغضاء...» (مائده/۹۱)
۴. وعده فقر و تهیدستی: «الشیطان یعدکم الفقر» (بقره/۲۶۸)
۵. خلف وعده: «وعدتکم أخلفتکم» (ابراهیم/۲۲)
۶. تبذیر: «إن المبذّرین کانوا إخوان الشیاطین» یعنی مبذّران و مسرفان ـ یعنی آنان که مال و عمر خود را بیهوده صرف خیالات باطل شیطانی میکنند ـ برادر شیطان هستند. (اسراء/۲۷)
۷. بازداشتن از یاد خدا: «و إما ینسینک الشیطان فلا تقعد بعد الذکری مع القوم الظالمین» (انعام/۶۸)
با توجه به این مطالب و همانطور که قرآن کریم معرفی مینماید، شیطان دشمن آشکار انسان است ـ «إن الشیطان کان للإنسان عدواً مبینا» (اعراف/۵۲) ـ بنابراین انسان در برابر شیطان وظایفی دارد، که آن وظایف را قرآن کریم معرفی نموده است:
۱. عدم پیروی از گامهای او: «ولاتتّبعوا خطوات الشیطان» (بقره/۲۰۸)
۲. دشمنی و عداوت با او: «إن الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدوا» (فاطر/۶)
۳. عدم پرستش او: «أن لا تعبدوا الشیطان إنه لکم عدو مبین» (یس/۶۰)
۴. پناه بردن به خداوند: «وإما ینزعنک من الشیطان نزع فاستعذ بالله» (فصلت/۳۶) البته توجه داشته باشید که وسوسههای شیطان عمومی است: «یوسوس فی صدور الناس» (ناس/۵) و «لأغوینّهم أجمعین» (ص/۸۲)، ولی شیطان نمیتواند بر بندگان صالح و شایسته خداوند، تسلط پیدا کند: «إن عبادی لیس لک علیهم سلطان» (حجر/۴۲) و «فبعزّتک لأغوینّهم أجمعین إلا عبادک المخلصین» (ص/۸۲ و ۸۳) نکته آخر اینکه اگر شیطان، انسان را فریب داد و انسان مرتکب گناه شد، فرقی نمیکند که از چه راهی شیطان واردشده و او را فریب داده است؛ بلکه آنچه مهم است، نافرمانی خداوند است که صورت گرفته است و باید هر چه زودتر با توبه و بازگشت به خداوند، آن نافرمانی را جبران نمود.
البته لازم به ذکر است که شیطان به دنبال پیدا کردن نقطهضعف در انسانها است؛ و تلاش میکند تا راهی پیدا کند، که سادهتر و راحتتر بتواند انسان را فریب دهد؛ و یکی از ابزار مهمی که، شیطان در راه فریب دادن انسانها از آن استفاده میکند، هوای نفس و نفس اماره است؛ لذا اگر انسان بتواند، این دو نیرو را کنترل نموده و تحت اراده و اختیار عقل و فطرت پاک الهی قرار دهد، راه اصلی نفوذ شیطان و وسوسههای او را مسدود کرده و گام بزرگی در راه مبارزه با وسوسههای شیطان برداشته است.
با امید به اینکه همه انسانها با تسلط بر هوای نفس خود و مبارزه با شیطان و وسوسههای او، هرلحظه به کمال انسانی و فضای معنوی و روحانی نزدیکتر شوند. در حقیقت باید گفت هر خطای ما ترکیبی است از نقاط ضعف ما و تسویلات و فریبهای شیطان. شاید نتوان بهطور مشخص گفت فلان خطا از نفس اماره بود، به تنهایی؛ و فلان گناه از شیطان و وسوسههای او.
برای مطالعه بیشتر، علاوه بر مراجعه به کتب تفسیری به ذیل آیات ذکرشده میتوانید به کتاب «هزار و یک نکته از قرآن کریم»، نوشته اکبر دهقان، مراجعه نمایید.