سلمان کتانی مسیحی برای تو مینویسد:«قهرمانی نیرویی نیست که مستند به تن و بازو باشد، یا مستند به تاج و تخت،بلکه قهرمانی چیزی است که منطق، عقل، رشد و فهم را به کاربگیرد. آنگاه هدف ها را تعیین کند و برنامه را ترسیم نماید و قهرمانی زهرا چیزی جز این معنی بزرگ نبود. از این رو از هرچه عامل روشنایی دیگران می شد بهره گرفت،بی آنکه بازوان ناتوان و نزار و پهلوی لاغر و نحیف وی در این خواست او موثر باشد.»
از همین کلام سلمان مسیحی می توان دریافت که تورا به درستی الگوی زنان عالم دانسته اند، تو همان حقیقت حقی هستی که الگوی تمام بشریت است. تو همان ابرقهرمان واقعی داستان های از یاد رفته ی نسل آلزایمری ما هستی.
هرچند که حواسمان نباشد و پرت باشیم از حقیقت خورشید ولی تو حواست هست، تو فاطمه ای« فطمت من الشر» و برای من فطمت من الغم، فطمت من الجهل، فطمت من ال... هر آنچه که مرا به برهوت تباهی کشانده است.
تو ابرقهرمانی هستی که حق در نگاه زهرایی ات چشم خورشید را کور می کند، خطبه هایت گوش فلک را کر می کند، قلب ات سکوت بی کران چاه می شود برای علی.
تو مادری، مادر سرور سیدها، ام المصائب دنیا و سفینه ی نجات تمام آدم هایی که به حرمت تو مادرشان را احترام می کنند و به عشق خدا تورا دوست دارند.
قلم تا ابدیت تاریخ برایت بر این صفحه ی بی جان برقصد کم است، پس بگذار حالا که میلادت است بگویم«پایان نمی یابد شروعت...»
شیما مهدوی