ماجرای عجیب و جالب عالم بزرگی که  ۲۶ سال ریگ در دهان نگاه می‌داشت

سیدعلی‌آقاقاضی معروف به «علامه قاضی» در سال ۱۲۸۲ در تبریز به دنیا آمد و ۸۴ سال عمر بابرکت ایشان، لحظه‌لحظه لبریز از دروس اخلاقی و عرفانی برای هر جویای معرفتی است. به اذعان بسیاری از علما و مراجع تقلید، بزرگ‌ترین استاد اخلاق حوزه‌های علمیه در قرن معاصر، علامه قاضی است و بدون استثنا همه شخصیت‌های بزرگ دوران ما از محضر ایشان درس اخلاق و عرفان فراگرفته‌اند.گفت‌وگوی کوتاهی با حجت‌الاسلام والمسلمین فاطمی‌نیا به نکاتی از شخصیت آقای قاضی پرداخته که از نظر خوانندگان عزیز می‌گذرد.

یک تناقض در سیره عرفانی علامه قاضی وجود دارد و آن شهرت و محبوبیت خاص این عالم فرزانه در عین تواضع و فروتنی ایشان است. دلیل این امر چیست؟

«وَ لله عِزَّه جَمیعاً». عزت از آن خداست. اوست که بر قلب‌ها فرمانروایی می‌کند و دل‌های مردم را نسبت به یک فرد متوجه و یا از آن دور می‌سازد. «تُعِزُّ مَن تَشاء وَ تُذِّلُّ مَن تَشاء» خداست که اگر بخواهد یک فرد را عزیز و دیگری را ذلیل می‌کند و البته هم در این عزت و هم در آن ذلت حکمت و آزمایشی برای آن فرد نهفته است. حضرت علامه قاضی، آیت‌الله بهجت و بسیاری از علمای اعلام هرلحظه از عمر بابرکت خود را به خودسازی، تهذیب نفس و دوری از تکلف‌ها و شهرت‌طلبی‌های دنیایی گذرانده‌اند و خواست خدا بوده است که چنین افرادی موردعلاقه و عنایت مردم باشند.

شما ببینید مثلاً درباره علامه قاضی، زهد و تقوای این عالم وارسته تاحدی بود که ایشان ۲۶ سال ریگ در دهان نگاه می‌داشت تا بتواند بر زبان و کلام خود مسلط شود و دلیل پینه بستن زبان ایشان تا پایان عمر همین موضوع بود. این شخصیت صبور، متواضع و سالک درطول عمر خود هیچ‌گاه به نیت کسب شهرت و محبوبیت مردم کلامی را منعقد نساخت ولذا به خواست خدا دل‌های مردم به گونه‌ای به سمت او متوجه شده بود که آب وضویش را برای تبرک برمی‌داشتند. این تناقض نیست، بلکه تجلی اراده خداست.

مسلماً سجایای اخلاقی در سیره علامه قاضی کاملاً متجلی بوده است، اما به نظر شما بروز کدام خصلت و ویژگی اخلاقی به سلوک عرفانی ایشان بیشتر کمک می‌کرد؟

البته سلوک الی‌الله موضوعی نیست که با یک حسنه اخلاقی میسر باشد، اما به عنوان بارزترین ویژگی علامه قاضی می‌توان گفت که ایشان به هیچ‌کس آزار نمی‌رساند. در حدیث از امام صادق (ع) نقل شده است مؤمن کسی است که از ناحیه او دیگران به زحمت نیفتند و به نظر من، آیت‌الله قاضی ترجمه عملی این حدیث بودند. به اذعان همه کسانی که ایشان را می‌شناختند، حتی یک نفر هم به خاطر رفتار و کردار علامه آزرده نشد و به زحمت نیفتاد.

آیت‌الله بهجت همواره به نقلی از علامه قاضی به شاگردان می‌فرمود: «امام معصوم تنها وجود در عالم ثبوت و امکان است که سراسر لطف و خیر برای انسان‌ها دارد. ما که نمی‌توانیم مثل معصوم نَهایَهُ الخَیرِ وَ لاضِرار باشیم، لااقل شرور را متوجه کسی نکنیم». تهمت، دروغ، غیبت، به کنایه سخن گفتن و ضایع‌کردن آبروی مؤمن رفتار‌هایی بود که ابداً در سیره علامه قاضی و حتی شاگردان اقرب ایشان مثل آیت‌الله بهجت زمینه بروز و ظهور نداشت. ضایعه فکری مصیبت‌باری که امروز دربین قشر مذهبی ما رایج شده آن است که همه گمان می‌کنیم خداوند متعال دوزخ را فقط با زنان فاسد و مردان شرابخوار پر می‌کند درحالی که در آخرت، بسیاری از نماز اول وقت‌خوان‌ها و هیئتی‌ها به خاطر عاق والدین، ضایع کردن آبروی مؤمن و دیگر رذایل از این دست راهی جهنم می‌شوند. اینطور نیست که این‌ها را به خاطر گناهانشان به زور جهنم ببرند؛ بلکه این نمود رفتاری خودشان است، همان رفتار‌های ناشایست -نظیر آبروبردن، تهمت، غیبت و دروغ- که پای منبر، در صفوف نماز و بعد از سینه‌زنی در عزای سیدالشهدا «ع» انجام می‌دادند و اجرشان را زائل می‌کرد.

تهذیب نفس و کسب مکارم اخلاقی دقیقاً مثل یک امتحان است، با این تفاوت که به جای استاد، خدا آزمون را برگزار می‌کند! یک دانشجو، چون ریزبین و دقیق است، به نکات توجه می‌کند و نمره قبولی می‌گیرد، اما بقیه دانشجویان به نکات توجه دقیقی ندارند و نمره خوبی کسب نمی‌کنند. رعایت ریزه‌کاری‌های اخلاقی هم دقیقاً مثل همین است؛ اساتید اخلاق همچون علامه قاضی به رعایت ریزه‌کاری‌ها توجه دارند و سالک الی‌الله می‌شوند امادیگرانی مثل ما آن‌ها را نادیده می‌گیرند و گاهی در ادای نماز‌های یومیه‌شان هم تعلل دارند. رعایت جزئیات اخلاقی اصلاً کار آسانی نیست؛ همان‌طور که هیچ‌گاه شاگرداول شدن هم آسان نبوده است.