براساس اعتقادات افرادی که به خداوند ایمان دارند انسان پس از مرگ وارد دنیایی دیگر شده و در آن دنیا به مجازات اعمال خوب و بد وی پرداخته میشود.
دنیایی که مادی نیست و در قرآن و روایات و احادیث صحبتهای فراوانی درباره آن شده است، اما جالب اینجاست که پروردگار عالمیان راهکارهایی را برای آسان کردن این مجازات و همچنین در امان ماندن از عذاب و غضبش و در نهایت رستگاری انسانها معرفی کرده است که قصد داریم تا امروز به بررسی این راهها بپردازیم، پس با ما همراه باشید.
آخرت یعنی چه؟
آخِرَت به جهان پس از مرگ گفته میشود که در برابر «دنیا» قرار دارد.
در قرآن، سنت و فرهنگ اسلامی، آخرت، جهانی است که در آن همه انسانها پاداش و کیفر کارهای خود در دنیا را دریافت خواهند کرد.
در همه ادیانِ مبتنی بر وحی، از آخرت به گونهای سخن گفته شده است.
بیشتر بخوانید :4 نکته درباره عذاب کافران در قیامت/ تنها راه رهایی از خشم خدا
آخرت در قرآن، سنت و فرهنگ اسلامی به معنای «جهان دیگر» است که در برابر دنیا قرار دارد و در آن همه انسانها پاداش و کیفر کارهای خود در دنیا را دریافت خواهند کرد.
در آیات بسیاری آخرت به الیومُ الآخِرُ تعبیر شده است. در این تعبیر «دنیا»، «روز اول» به شمار آمده و آخرت «روز دیگر». همچنین دارُالقَرار یکی دیگر از تعبیراتی است که قرآن درباره آخرت به کار برده است.
در احادیث منقول از پیامبر اسلام (ص) و امامان شیعه واژههای «آخرت» و «الیوم الآخر» در برابر «الدنیا» به کار برده شده و منظور از آن، عالم آخرت است.
آخرت؛ از ارکان دین اسلام
در قرآن ایمان به آخرت همراه با ایمان به خدا و ایمان به نبوت، یکی از ۳ رکن اساسی دین اسلام به شمار آمده است.
در بیش از ۳۰ آیه ایمان به آخرت با ایمان به خدا یک جا یاد شده است.
همه فرقههای اسلامی، ایمان به آخرت را یکی از ضروریات عقاید اسلامی میدانند و منکر آن را خارج از اسلام به شمار میآورند.
در قرآن و حدیث و آثار عالمان مسلمان نیز اعتقاد به عالم آخرت محور اساسی همه اعتقاداتی شمرده شده که به ورای زندگی دنیا و پس از مرگ مربوط میشود.
برزخ، قیامت، حشر و نشر، صراط، حساب، شفاعت، بهشت و دوزخ، واقعیات عالم آخرت هستند و ایمان به آخرت که در قرآن از مسلمانان خواسته شده، ایمان به همه این موضوعات را در بر میگیرد.
اوصاف آخرت در قرآن
در قرآن اوصافی برای آخرت بیان شده است، ازجمله؛
در عالم آخرت نظام اجتماعی و تعاون و مدنیت انسانی در کار نیست. در آن جهان، هر انسانی به گونه انفرادی در پیشگاه خدا حاضر میشود و هستی خود را ادامه میدهد.
در آن جهان، هر انسانی تنها با نتیجه افکار و اعمال خود که در زندگی دنیوی داشته است، سر و کار دارد.
از تردیدها و حیرتهایی که برای تشخیص حقایق جهان هستی در دنیا گریبانگیر آدمی میشود، در آن جهان خبری نیست.
در آنجا حقیقت ناب بر همه انسانها مکشوف است. نه «نظر» در آنجا معنا دارد و نه اختلاف نظر.
هنگامی که انسان وارد عالم آخرت میشود، بر او آشکار میگردد که در این جهان هیچ یک از علل و اسباب، در تأثیر استقلال نداشتهاند و همیشه مؤثر واقعی فقط خداوند بوده است.
آنچه در عالم آخرت به انسان میرسد، یا نعمت است یا عذاب. نعمتها و عذابهای اخروی از نظر ایجاد لذت و درد برای آدمی با نعمتها و عذابهای دنیا قابل مقایسه نیست و کمیت و کیفیت آنها به حدود شناخته شده در این جهان محدود نیست.
در قرآن «بهشتها» که به پهنای آسمانها و زمین است و «خشنودی خدا» که از بهشتها بسی بزرگتر است، دو مظهر اساسی نعمتهای اخروی معرفی شده است.
آتش جهنم و «محجوبیت از خداوند» دو مظهر اساسی عذاب اخروی به شمار آمده است.
همه انسانهایی که در عالم آخرت به نعمت یا عذاب میرسند، در درجات نعمت و یا درکات عذاب مساوی نیستند. این درجات و درکات متناسب با افکار و اعمال انسانها در این جهان، مراتب بسیار متفاوت دارد.
در عالم دنیا ممکن است عواملی انسان را از رسیدن به نتایج پارهای از کوششهای دنیوی باز دارد، ولی در عالم آخرت، همه نتایج تمام افکار و اعمال آدمی به وی میرسد و هیچ عاملی از این وصول ممانعت نمیکند.
در عالم آخرت مغفرت و رحمت الهی، بسیاری از آدمیان را که شایسته این مغفرت و رحمت باشند، از عذاب اخروی نجات خواهد داد.
کارهای نیک آدمی در دنیا، چون «بذر» است و در عالم آخرت، نتایج آن، چون کشت (حَرْث) بیرون خواهد آمد و به صاحب عمل خواهد رسید.
آنان که همه تلاش خود را فقط برای رسیدن به بهرههای دنیا به کار برند، در آخرت هیچ بهرهای ندارند.
از نظر قرآن، عالم آخرت محدود به انسان نیست و همه موجودات در آخرت در پیشگاه خدا محشور خواهند شد.
بر اساس آموزههای قرآن، ایمان به عالم آخرت یکی از ارکان اساسی دعوت همه پیامبران بوده است. آن دسته از آیات قرآن که به وحدت اصول دعوت پیامبران دلالت میکند گواه این مطلب است.
۴ گروه نجات یافته از حادثه دنیا!
قرآن، کتاب آسمانی الهی و بیانگر راه هدایت و تکامل انسان است از این رو سراسر قرآن، یا مستقیماً یا غیر مستقیم، راه صحیح و راه نجات و رستگاری انسان را بیان کرده است و هیچ آیهای بی ربط با هدایت و رشد انسان نیست.
معرفی نجات یافتگان
۱. مومنان به خدای متعال و پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله):
خداوند در سوره صف، راه نجات از عذاب دردناک آخرت را چنین بیان میکند: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلیم تُوْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ...»؛ اى کسانیکه ایمان آوردهاید! آیا شما را به تجارتى راهنمایى کنم که شما را از عذاب دردناک رهایى می بخشد؟ به خدا و رسولش ایمان بیاورید.
از نظر اسلام و قرآن، اگر کسى ایمان نداشته باشد؛ یعنى معارف الهى برایش ثابت شده باشد و عمداً آنها را انکار کند، نه تنها به بهشت نمى رود حتى بوى بهشت را هم استشمام نمى کند: «لا یَجِدُ ریحَ الجَنَّة».
عکس این مطلب نیز ممکن است وجود داشته باشد؛ یعنى کسى که ایمان دارد، اما هیچ کار خوبى انجام نمى دهد البته شاید اصلاً فرض این که کسى ایمان داشته باشد و هیچ عمل صالحى انجام ندهد، درست نباشد؛ چون کسى که ایمان دارد حداقل یک «الله اکبر» مى گوید، یک سجده براى خدا مى کند، در پیشگاه الهى خضوع دارد و.... معناى ایمان این است که شخص، اینها را قبول دارد و قطعاً این عقیده در زندگى او اثرى ـ. هر چند محدود و کم ـ. خواهد داشت.
۲. مجاهدان در راه خدا:
«.. وَ تُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ ... و با اموال و جان هایتان در راه خدا جهاد کنید.
جهاد و مجاهده در قرآن کریم به طور عام به معنای جد، جهد، تلاش و تحمل مشقت و سختیها است که البته برترین درجات آن جانبازی و طلب شهادت در راه خدا است.
۳. پرهیزکاران:
«ثُمَّ نُنَجِّی الَّذینَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمینَ فیها جِثِیًّا آنگاه مردم متقى را نجات می دهیم و ستمکاران را در آنجا باقى می گذاریم.
یکی از راههای رسیدن به سعادت و نجات، تزکیه نفس است. در اسلام تأکید فراوانی بر این مطلب شده و دستورات زیادی در این باره به مردم ارائه شده است.
پاک ساختن روح و جان انسان از خلقیات و صفات ناپسند موجب رشد و آمادگی برای دریافت خصلتها و اوصاف نیکو و نور معرفت است از این رو خداوند میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها»؛ هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده است.
امام حسن مجتبی (علیه السلام) می فرماید: «شیعیان ما کسانی هستند که از کارهای ما و از تمام اوامر و نواهی ما پیروی کنند فقط آنان شیعیان ما هستند اما کسی که در بسیاری از آنچه خدا بر او واجب گردانیده ما را مخالفت کند، از شیعیان ما نیست.
۴. شیعیان:
کسانی که ولایت اهل بیت (علیهم السلام) را پذیرفته و از آنها پیروی کنند، اهل نجات خواهند بود.
عبدالرحمن بن سمره نقل میکند، گفتمای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مرا به راه نجات رهبرى کن. فرمود: اى پسر سمره، گاهى که هواهای مختلف و نظرات متفرق شد، ملازم على بن ابیطالب باش که او امام است و خلیفه بر شما است. پس از من او است تشخیص دهنده میان حق و باطل، هر کس از او پرسد پاسخ گوید؛ هر کس دنبال راه باشد راهنماییش کند؛ کسی که راه از او طلب کند، آن را بیابد؛ هر کس از او هدایت بخواهد، هدایت شود؛ هر کس به او پناه ببرد آسودهاش سازد؛ هر کس به دامان او چنگ زند نجاتش دهد؛ و هر کس به او اقتدا کند رهبریش کند...
تنها ولایت کافی نیست عمل هم شرط است، شیعهای که پیرو و عامل به اهل بیت علیهم السلام نباشد، چگونه میتواند دم از ولایت ایشان بزند؟
شهید مطهری:
«بدبختانه در اعصار اخیر، فکر مرجئه در لباس دیگری در میان عوام شیعه نفوذ کرده است، گروهی از عوام شیعه صرفاً انتساب ظاهری به امیرالمومنین (علیه السلام) را برای نجات کافی می شمارند.
گمان می کنند اعمال بد و گناهان شیعه همه بخشیده خواهد شد و به نظر می رسد آنچه هیچ ارزشی ندارد عمل است و شرط کافی برای سعادت فقط این است که خود را شیعه بنامد و بس». (مطهری، یادداشتهای استاد مطهری، ج. ۸، ص. ۲۹.)
امام حسن مجتبی (علیه السلام) می فرماید:
«شیعیان ما کسانی هستند که از کارهای ما و از تمام اوامر و نواهی ما پیروی کنند. فقط آنان شیعیان ما هستند. اما کسی که در بسیاری از آنچه خدا بر او واجب گردانیده با ما مخالفت کند، از شیعیان ما نیست». (مجلسی، بحار، ج. ۳۵، ص. ۳۴۷)
امام صادق (علیه السلام) نیز می فرماید: «از شیعیان ما نیست کسی که به زبان، خود را شیعه ما بنامد، ولی اعمال و رفتارش مخالف اعمال ما باشد. شیعیان ما کسانی هستند که با زبان و قلب خود موافق ما باشند و از کارهای ما تبعیت کنند و...». (بحار، ج. ۳۶، ص. ۳۲۲)