اموری که متعلق به اعتقاد و عقیده انسان هستند از امور قلبی می باشند و امور قلبی مانند ایمان و محبّت با زور و اکراه قابل حصول نیستند. و قرآن کریم با این بیان خود در واقع گزارش از یک حقیقت می دهد که ایجاد ایمان و محبت در قلوب انسانها با سر نیزه و فشار ممکن الحصول نیست و قلب تنها در برابر فهم حقیقت و خالی شدن راه پذیرش از مانع (مانند موانع بیرونی و طواغیت) با موانع درونی و هواهای نفسانی و...) امکان تسلیم شدن و پذیرش را دارد.
و به این جهت است که قرآن کریم با استدلال و تنبّه و توجه دادن انسان و باز گرداندن او به فطرت و ضمیر پاک خویش او را به حق فرا می خواند.
اما این که چرا اسلام برای مرتد احکام سنگینی گذاشته است باید به نکات ذیل توجه کرد:
الف: کسی که از اسلام برگشته است و اظهار برگشتن نکند حکم مرتد در مورد او جاری نخواهد شد ملاک اجرای حکم ارتداد «اظهار» این نکته است که اسلام دین حق نیست و فلان مکتب دین حق است.
ب: اظهار برگشتن از اسلام برابر با اظهار نا درست بودن این مکتب و حمله به کیان اسلام خواهد بود یعنی در یک جامعه اسلامی که تمام سرمایه آن جامعه و عامل وحدت آن ایمان به ارکان دین است، اگر کسی با اظهار نادرستی آن بر علیه آن قیام کرد مسلما باید تاوان سنگینی را بپردازد و از این روی مرتد باید با مجازات سنگین روبرو شود.
ج: نکته دیگر این که در صدر اسلام گروهی از منافقین و یهودیان و اهل کتاب نقشه چیدند که پایه های ایمان را در دل تازه مسلمانها سست کنند. اینان صبحگاهان اظهار ایمان می کردند و شامگاهان دسته جمعی از اسلام بر می گشتند تا بدین وسیله مسلمانان را دچار تردید و ضعف در ایمان گردانند، این توطئه خطرناک را نمی بایست بدون پاسخ گذاشت، احکام سنگین ارتداد که در آن زمان وضع شد مانع از به ثمر رسیدن چنین توطئه ای گردید.
هـ: ادیان دیگر هم کم و بیش برای ارتداد مجازاتهای سنگین و مرارت باری قائل هستند.