محمد حسین رجبی دوانی کارشناس و پژوهشگر تاریخ اسلام، با موضوع نماد شقاوت و معرفی دشمنان امام حسین (ع)، به زندگی «حرمله بن کاهل اسدی» یکی از دشمنان و خائنین واقعه عاشورا اشاره کرد و گفت: «حرمله بن کاهل اسدی» که لعنت خدا بر او باد یکی از جنایتکاران سرشناس فاجعه کربلا است.
از عجیبترین اتفاقهای واقعه عاشورا این است که او از همان قبیلهای است که حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه هستند. حرمله که بویی از عاطفه نبرده بود در فاجعه کربلا برای خوش رقصی پیش دستگاه پلید اُمَوی هنگامی که امام حسین علیه السلام برای وداع با خاندان خود به خیمه گاه آمده بودند، بنابر نقل مشهور هنگامی که علی اصغر علیه السلام طفل شیرخوار خود را در آغوش گرفته بود و میخواست او را ببوسد، هدف تیر خود قرار داد. حرمله میتوانست خود امام را هدف قرار دهد، اما چنان شقاوت و قساوتی در دل داشت که میخواست داغی بزرگتر بر دل اهل بیت (ع) بگذارد و به همین دلیل حنجره علی اصغر (ع) را هدف تیر سه شعبه قرار داد و او را در آغوش پدر به شهادت رساند.
همچنین بنا بر نقلی دیگر هنگامی که امام علیه السلام تشنگی علی اصغر (ع) و بی تابی طفل شش ماهه خود را دید، او را به میان لشکر اشقیأ آورد و خطاب به آنان فرمود: اگر به ما رحم نمیکنید و آب را بر ما بسته اید، این کودک خردسال از تشنگی در شرف مرگ است، خود او را سیراب کنید و به نزد ما بازگردانید. در این میان حرمله لعنت الله علیه طفل شیرخوار دشت نینوا را با خوی حیوانی و پلید مورد هدف تیر سه شعبه خود قرار داد. این فرد سنگ دل همچنین قاتل عبدالله ابن الحسن علیه السلام فرزند خردسال امام حسن مجتبی علیه السلام بر روی سینه امام حسین (ع) نیز هست.
در قساوت و بد دلی او همین بس که وقتی امام سجاد (ع) شنید که مختار در کوفه به خون خواهی حضرت اباعبدالله الحسین (ع) قیام کرده است و جنایتکاران کربلا را به سزای اعمالشان میرساند، از منهال بن عمر که در کوفه بود، از او سوال کردند که آیا حرمله نیز به سزای اعمال خود رسیده است؟ منهال عرض کرد که من تا کوفه بودم او به دست مختار نیفتاده بود.
امام سجاد (ع) دست به دعا برداشتند و فرمودند که خدا تیزی آهن و سوزش آتش را به او روا دارد. وقتی مختار خبردار شده که حرمله در محل «کناسه کوفه» مخفی شده است، او را از مخفیگاه خود بیرون کشید و دستور داد دست و پای او را قطع کنند و همین موقع منهال به یاد دعای امام سجاد (ع) افتاده و تکبیر بلندی در رسای ایشان گفت، وقتی مختار علت را سوال کرد، منهال دعای امام سجاد علیه السلام را برای او شرح داد و این جا بود که مختار به شکرانه آنکه دعای امام به دست او به اجابت رسیده است از مرکب خود فرود آمد و دستور داد که جسد منحوس حرمله را به آتش بکشند. تا نماز شکر مختار تمام شد تل خاکستری از جسد حرمله باقی مانده بود و دعای امام که تیزی آهن و سوزش آتش برای این جنایتکار دشت کربلا بود به اجابت برسد.