از اینجاست که باید جای شکست خورده و پیروز عوض گردد، اسرای خاندان امام (ع) هرکجا رسیدند زینب کبری ماموریت دارد نهضت را تبیین کند. اگر قیام عاشورا تحریف شود، نه فقط اسلام که رسالت همه انبیا ناتمام می ماند؛
اگر مدار بر این باشد که حاکمی فاسد و فاجر و غاصب، یک قیام الهی را سرکوب و خود با فریب و نیرنگ و با ادعای پرچمداری اسلام بر مسند بماند، دیگر چیزی از حقیقت اسلام نخواهد ماند. پس زینب (س) چه ماموریت دشواری دارد. اگر مصیبت و داغ عزیران زبانش را بند بیاورد و اگر رنج کاروان کمرش را خم کند و قد علم نکند؛ چه کسی از قیام پاسداری کند؟ اما زینب کبری (س) با کلام آتشین می ایستد و رسالت خود را به اتمام می رساند؛ در کوفه با مشاهده اشک پشیمانی کوفیان، فریاد می زد:« ای مردم کوفه،ای مردمان حیله گر و خیانت کار! گریه میکنید؟ اشک چشمانتان خشک نشود و نالههایتان آرام نگیرد. همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتۀ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم میگسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیله فریب و تقلب ساختهاید»یعنی ای کوفیان همه دین و ایمان خودتان را در آزمون کربلا باختید.حضرت در هر فرصتی ماموریت دارد خود وخاندانش را معرفی نماید تا مبادا تبلیغات یزیدیان که اباعبدالله را خارجی نامیده بود، اثرگذار شود، وقتی لشکر اسرا به شام می رسند حضرت زینب (س)در برابر یزید می فرماید:« ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، وحی ما را نتوانی از بین ببری، به نهایت ما نتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رای توست و روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است، در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد. » حضرت چنان بر سر یزید خراب می شود که یزید مجبور می شود خود را پشیمان جا زده و در پی تلافی برآید و گناه را بر گردن ابن مرجانه بیندازد؛ این یعنی شکست یزیدیان حتی در ظاهر ماجرا. اینجا همان جایی است که شاعر میسراید؛ کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود.اما حضرت زینب یک ماموریت دیگری هم دارد و آن تکمیل الگوی زن مسلمان است. تا روز عاشورا زینب (س) زنی تربیت یافته در دامن دختر پیامبر، نماد عفت و حیا و حجاب است، به گونهای که چشم نامحرم به او نیفتاده و حتی برای خروج از منزل جهت زیارت قبر جدش، تاریکی شب را انتخاب میکند که چشم نامحرم بر دختر علی(ع) نیفتد.در کربلا هم حضرت زینب (س) مواظب این الگوست که آسیب نبیند، او باید اعلام کند که حجاب و عفت اولین نماد زن مسلمان است برای همین چون معجر از سر خودش و دیگر زنان و دختران حرم برداشته شود فریاد زینب بلند می شود و مصیبت آن تلخ تر از مصیبت فراق عزیزان است. زینب مراقب است زنی و دختری از اهل بیت بهدست نامحرم نیفتد، یا زنان داغدیده مقابل دشمن ضجه نزنند و بی تابی نکنند و خود را نبازند. اما این فقط یک وجه الگوی زن مسلمان است که اگر تکمیل نگردد، تصویر زن مسلمان، تصویر زن پردهنشین و منزوی است که هیچ نقش سیاسی و اجتماعی ندارد، کربلا و عاشورا فرصتی است که تصویر دیگری از زن مسلمان را به نمایش بگذارد و آن نقش مبارزه و جهاد و روشنگری است؛ همان زنی که چشم نامحرم بر او نیفتاده است، آنگاه که دین خدا و نهضت انبیا در خطر تحریف قرار گرفته، باید بهسان مردی بر بالای کجاوه خطبه بخواند و برسر مردان عهد شکن کوفی فریاد بزند و در مجلس بزم یزید چون فاطمه زهرا خطبه روشنگری بسراید و او را رسوا کند. این زن دیگر پردهنشین نیست، بلکه پرده از فسق و فجور و حیله و نیرنگ حاکمیت تزویر برمیدارد. این زن الگوی همه زنان مبارز و آزاده تاریخ است که زن مسلمان حیا و عفت را در کنار نقش پررنگ سیاسی و اجتماعی با هم دارند؛ الگویی که در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و در طول عمر چهل ساله نظام دینی خود را نشان داده است.
اگر مدار بر این باشد که حاکمی فاسد و فاجر و غاصب، یک قیام الهی را سرکوب و خود با فریب و نیرنگ و با ادعای پرچمداری اسلام بر مسند بماند، دیگر چیزی از حقیقت اسلام نخواهد ماند. پس زینب (س) چه ماموریت دشواری دارد. اگر مصیبت و داغ عزیران زبانش را بند بیاورد و اگر رنج کاروان کمرش را خم کند و قد علم نکند؛ چه کسی از قیام پاسداری کند؟ اما زینب کبری (س) با کلام آتشین می ایستد و رسالت خود را به اتمام می رساند؛ در کوفه با مشاهده اشک پشیمانی کوفیان، فریاد می زد:« ای مردم کوفه،ای مردمان حیله گر و خیانت کار! گریه میکنید؟ اشک چشمانتان خشک نشود و نالههایتان آرام نگیرد. همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتۀ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم میگسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیله فریب و تقلب ساختهاید»یعنی ای کوفیان همه دین و ایمان خودتان را در آزمون کربلا باختید.حضرت در هر فرصتی ماموریت دارد خود وخاندانش را معرفی نماید تا مبادا تبلیغات یزیدیان که اباعبدالله را خارجی نامیده بود، اثرگذار شود، وقتی لشکر اسرا به شام می رسند حضرت زینب (س)در برابر یزید می فرماید:« ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، وحی ما را نتوانی از بین ببری، به نهایت ما نتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رای توست و روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است، در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد. » حضرت چنان بر سر یزید خراب می شود که یزید مجبور می شود خود را پشیمان جا زده و در پی تلافی برآید و گناه را بر گردن ابن مرجانه بیندازد؛ این یعنی شکست یزیدیان حتی در ظاهر ماجرا. اینجا همان جایی است که شاعر میسراید؛ کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود.اما حضرت زینب یک ماموریت دیگری هم دارد و آن تکمیل الگوی زن مسلمان است. تا روز عاشورا زینب (س) زنی تربیت یافته در دامن دختر پیامبر، نماد عفت و حیا و حجاب است، به گونهای که چشم نامحرم به او نیفتاده و حتی برای خروج از منزل جهت زیارت قبر جدش، تاریکی شب را انتخاب میکند که چشم نامحرم بر دختر علی(ع) نیفتد.در کربلا هم حضرت زینب (س) مواظب این الگوست که آسیب نبیند، او باید اعلام کند که حجاب و عفت اولین نماد زن مسلمان است برای همین چون معجر از سر خودش و دیگر زنان و دختران حرم برداشته شود فریاد زینب بلند می شود و مصیبت آن تلخ تر از مصیبت فراق عزیزان است. زینب مراقب است زنی و دختری از اهل بیت بهدست نامحرم نیفتد، یا زنان داغدیده مقابل دشمن ضجه نزنند و بی تابی نکنند و خود را نبازند. اما این فقط یک وجه الگوی زن مسلمان است که اگر تکمیل نگردد، تصویر زن مسلمان، تصویر زن پردهنشین و منزوی است که هیچ نقش سیاسی و اجتماعی ندارد، کربلا و عاشورا فرصتی است که تصویر دیگری از زن مسلمان را به نمایش بگذارد و آن نقش مبارزه و جهاد و روشنگری است؛ همان زنی که چشم نامحرم بر او نیفتاده است، آنگاه که دین خدا و نهضت انبیا در خطر تحریف قرار گرفته، باید بهسان مردی بر بالای کجاوه خطبه بخواند و برسر مردان عهد شکن کوفی فریاد بزند و در مجلس بزم یزید چون فاطمه زهرا خطبه روشنگری بسراید و او را رسوا کند. این زن دیگر پردهنشین نیست، بلکه پرده از فسق و فجور و حیله و نیرنگ حاکمیت تزویر برمیدارد. این زن الگوی همه زنان مبارز و آزاده تاریخ است که زن مسلمان حیا و عفت را در کنار نقش پررنگ سیاسی و اجتماعی با هم دارند؛ الگویی که در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و در طول عمر چهل ساله نظام دینی خود را نشان داده است.