توصیه رهبر انقلاب به میثم مطیعی درباره آقامرتضی تهرانی

خیلی ها فقط حاج مجتبی تهرانی را به عنوان استاد اخلاق می شناختند، اما حاج مرتضی تهرانی هم دوشادوش برادر برای تحقق جامعه ای اخلاقی و توسعه فرهنگ اسلامی تلاش می کرد. حالا زمین از نعمت وجودی این دو برادر استاد، محروم است و سخنرانی هایشان، تنها باز مانده از میراث گران بهای علم و تجربه عرفانیشان است.

میثم مطیعی مداح اهل بیت (ع) که از شاگردان حاج مجتبی تهرانی است، پس از رحلت حاج مرتضی تهرانی، عالم ربانی و استاد اخلاق در اینستاگرامش دو پست گذاشت که شاید کمی از شخصیت معنوی این دو استاد بزرگوار به ویژه حاج مرتضی را برایمان روشن می کند. مطیعی در اینستاگرامش نوشت: «مهرماه ۱۳۹۵ بود. شام غریبان امام حسین (علیه السلام). بیت رهبری توفیق عرض ادب به محضر اهل‌بیت (علیهم السلام) داشتم. مراسم که تمام شد برای شام روضه خدمت آقا رسیدم. سؤالات متعددی طرح کردم از جمله آنکه عرض کردم: تا زمانی که حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی در قید حیات بودند، محضر ایشان می‌رفتیم و خیلی بهره می‌بردیم.

از وفات ایشان به بعد خیلی وضع ما بدتر شده است. شما هم مستحضرید که در بحث اخلاقی هیچ چیز جای اثر حضوری را نمی‌گیرد. به حضرتعالی هم که همیشه دسترسی نداریم. انتظار و توقعی هم نداریم. واقعاً دچار خسارت شده‌ایم. در معرض خطر هم هستیم. می‌خواهم جایی باشد که بروم. ‌فرمودند: « بروید به جلسات حاج آقا مرتضی تهرانی اخوی حاج‌آقا مجتبی. ایشان را سال‌هاست می‌شناسم و می‌دانم که مباحث ایشان جذاب است.»‌

‌بی توفیق بودم. نشد که از محضرش فیض ببرم. امروز تاسف و اندوه زیادی دارم‌

‌دل به هر پاک دلی بستم رفت... ‌

‌پی نوشت: ‌

اینکه گِرد این دو برادر را این همه جوان نخبه، مشتاق و تحصیل‌کرده گرفته بودند جای تامل ندارد؟‌ ‌این دو برادر شاید رسانه‌ی درست درمان هم نداشتند. از هیچ ابزار تبلیغاتی دیگری هم استفاده نمی‌کردند. ‌

‌‌برخی از بزرگان حوزه فکر کنند که چرا جوانان را جذب نمی‌کنند؟‌‌»

پس از این پست، مطیعی در روز تشییع پیکر حاج مرتضی تهرانی در پستی دیگر در اینستاگرامش نوشت: «  ‌پیر و مراد ما مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی می‌فرمود: شخصی بود در تهران معروف به  سید کریم پینه دوز، من بچه کوچکی بودم و شَبحی از او یادم هست. از اولیای خاص خدا بود که علمای بزرگ سرسپردۀ او بودند. این شخص منزل ما می‌آمد و همه می‌دانستند که خدمت امام زمان (صلوات الله علیه) می‌رسد. او کفش و گیوه‌ تعمیر می‌کرد. درآمد زیادی هم نداشت و وضع‌اش خوب نبود.

من از پدرم (مرحوم آیت الله حاج میرزا  عبدالعلی تهرانی) شنیدم که بعضی از شبهای جمعه امام زمان صلوات الله علیه می‌آمدند پیش او. خودش نقل کرده بود که یک دفعه حضرت تشریف آوردند و به من فرمودند فلانی برویم کربلا؟ گفتم بله آقا. می‌گوید در خدمت حضرت رفتیم کربلا و حرم امام حسین (صلوت الله علیه) را زیارت کردیم و برگشتیم. رفت و برگشت‌مان یک ساعت هم نشد.‌

‌یک تکه نباتی که ظاهراً امام زمان (صلوات الله علیه) به این شخص داده بودند را به منزل ما آورد که یک مقداری از آن نبات نصیب من شد.

بعید می‌دانم خداوند متعال در روز قیامت بدن من را بواسطه آن نباتی که از آن طریق به من رسیده است در آتش جهنم بسوزاند...»‌

این جریان را مرحوم حاج آقا مجتبی فرموده بود. یک بار از یکی از نزدیکان حاج آقا مجتبی شنیدم که بخش دیگری از آن نبات متبرک نصیب مرحوم آیت الله حاج آقا مرتضی تهرانی شده بود.

عجیب نیست که مرحوم حاج‌ آقا مرتضی الآن مسافر کربلا شده‌اند. ایشان بیش از پنجاه سال هر شب جمعه (شب زیارتی امام حسین) جلسه اخلاق برگزار کردند و در پایان جلسه خودشان روضه خواندند.

در این سال‌های آخر به‌خاطر بیماری مدام دهانشان خشک می‌شد و بین هر سخنرانی چندین‌بار آب می‌نوشیدند. در همان یک‌باری که توفیق داشتم به جلسه اخلاق ایشان بروم، این صحنه را به چشم دیدم.

شاگردانشان می‌گفتند یک‌بار هم نشده که پس از نوشیدن آب «سلام‌الله علی‌الحسین» گفتنشان فراموش شود.

کمتر دیده‌ایم یک خانواده، چند خورشید درخشان داشته باشد. رحمت و رضوان خدا بر روح مرحوم آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی که این دو برادر بی‌نظیر را برای تربیت اخلاقی جوانان امروز به یادگار گذاشت.»