یکی از مواردی که قرآن کریم به صراحتاً درباره آن سخن گفته و مردم را از ارتکاب به آن نهی فرموده، «رباخواری» است. رباخواری از نظر قرآن کریم حرام است و رباخوار با این عمل به جنگ با خدا میرود.
امیرالمؤمنین(ع) در این خصوص میفرماید: هرکس ربا بخورد خداوند شکم او را از آتش جهنم پرمیکند و به قدر آنچه که از ربا مال بدست آورده اگر در راه خدا انفاق کند خداوند قبول نمیکند، همچنین رباخوار همیشه در لعنت خدا و فرشتگان است.
رسول اکرم(ص) میفرماید: هرکه ربا بخورد سرانجام او به فقر و بیچیزی میانجامد؛(نهجالفصاحه)
در هشت آیه از آیات قرآن کریم درباره «ربا» سخن گفته شده است که ما بخشی از این آیات را همراه با تفسیر آنها از تفسیر نور حجتالاسلام محسن قرائتی برای علاقهمندان میآوریم:
سوره بقره آیه 278
«یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِىَ مِنَ الْرِّبَو اْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! تقواى الهى پیشه کنید و آنچه را از (مطالبات) ربا باقى مانده است، رها کنید، اگر ایمان دارید.
نکتهها
در آیات قبل به مفاسد ربا اشاره شد که ربا فرد و جامعه را از تعادل خارج و آشفته مىکند؛ «یتخبّطه الشیطان» و روشن شد که ربا در حقیقت کم شدن است، نه زیاد شدن؛ «یمحق الربا» اکنون نهى از ربا را صریحاً بیان مىکند. «ذروا مابقى من الربا»
در تفاسیرِ مجمعالبیان، المیزان و مراغى نقل شده است که وقتى آیه تحریم ربا نازل شد، برخى از صحابه همانند خالدبن ولید، عباس و عثمان، از مردم مقدارى طلب از بابت ربا داشتند، آنها در مورد طلبکارى خود، از پیامبر(ص) کسب تکلیف کردند و آیه فوق نازل شد. پیامبر(ص) بعد از نزول این آیه فرمود: عباس، عموى من نیز حق مطالبه ربا ندارد و قبل از همه، باید خویشان من دست از ربا بردارند. همچنان که در طى خطبهاى فرمود: «وکلّ ربا فى الجاهلیة موضوع تحت قدمىّ هاتین و اوّل ربا اَضع ربا العباس» تمام رباهاى مقرر در دوره جاهلیت را زیر پاى مىاندازم و از همه پیشتر رباهایى که براى عباس است.
پیامها
1- رباخوارى، از عادات زمان جاهلیت بود که مسلمانان صدر اسلام نیز به آن آلوده بودند. «یا ایها الذین آمنوا... ذروا»
2- تقوا، مرحلهاى بالاتر از ایمان است. «یا ایها الذین آمنوا اتّقوا اللّه»
3- رباخوار، مالک بهره نمىشود و اسلام سود رَبَوى را به رسمیّت نمىشناسد. «ذروا مابقى من الربا»
4- لازمه ایمان و تقوا، صرف نظر کردن از مال حرام است. «ان کنتم مؤمنین»
سوره بقره آیه 279
«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَ لِکُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ»؛ پس اگر چنین نکردید، (بدانید که) اعلان جنگ با خدا و رسولش دادهاید و اگر توبه کنید، (اصل) سرمایههاى شما از آنِ خودتان است. (ودر این صورت) نه ستم مىکنید و نه بر شما ستم مىشود.
نکتهها
در اسلام، نه اجازه ربا و بهرهکشى و استثمار داده شده و نه اموال مردم یکجانبه مصادره مىشود. در بعضى نظامها، مالکیت ملغى و تمام اموال را از صاحبانشان مىگیرند و در برخى دیگر، استثمار و بهرهکشى و ربا، به هر شکلى آزاد است.
پیامها
1- رباخوار، محارب با خداست. او باید بداند که در این جنگ، در یک طرف او قرار دارد و در طرف دیگر، خداوند جبّار. «فأذنوا بحرب من اللّه»
2- رباخوارى، گناه کبیره است. چون اعلام جنگ با خداوند است. «بحرب من اللّه»
3- رباخوار، گمان نکند با مردم محروم طرف است، بلکه خداوند به حمایت از محرومان برخاسته و از حقّ آنان دفاع مىکند. «بحرب من اللّه»
4- چون رباخوار محارب با خداست، از وظایف حکومت اسلامى مبارزه با رباخواراى است. «فأذنوا بحرب من اللّه»
5 - براى محاربین با خدا نیز راه توبه باز است. «بحرب من اللّه... وان تبتم»
6- رباخوار، تنها مالک اصل مال است، نه بهره آن. «فلکم رؤس اموالکم»
7- براى نجات محرومان، اصل مالکیّت مردم را نادیده نگیرید و مالکیّت خصوصى در اقتصاد اسلامى پذیرفته شده است. «فلکم رؤس اموالکم»
8 - سلطهپذیرى و سلطهگرى هر دو محکوم است، نه ظلم ببینید و نه ظلم روا دارید. «لاتَظلِمون ولا تُظلمون»
9- انتقام ممنوع است. به رباخوار توبه کننده نیز نباید ظلم شود. «فلکم رؤس اموالکم لا تَظلمون ولا تُظلمون»
10- به توبه کنندگان، نباید بخاطر خلافکارىهاى پیشین ظلمى شود. سرزنش کسانى که قبلاً خلافکار بودهاند ممنوع است. «فان تبتم... لاتَظلمون ولاتُظلمون»
11- استقرار عدالت اقتصادى، از وظایف حکومت اسلامى است. «لاتَظلِمون ولا تُظلمون»
سوره نساء آیه 161
«یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأْکُلُواْ الْرِّبَواْ أَضْعَفاً مُّضَعَفَةً وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید! ربا (و بهره پول) را با افزودنهاى مکرّر نخورید، از خدا پروا کنید تا شاید رستگار شوید.
نکتهها:
این آیه همراه با هشت آیه بعد، در میان آیات جنگ اُحد قرار گرفته است. شاید این امر به این جهت باشد که مسائل اخلاقى و اقتصادى، در یک نظام دفاعى مؤثر است. جامعهاى که افرادش اهل اخلاص و ایثار، و سبقت در کارهاى خیر، و اطاعت از رهبر باشند، در جنگ هم موفق خواهند بود، ولى جامعه پول پرست و بخیل و نافرمان و مصرّ بر ارتکاب گناه، یقیناً شکست خواهد خورد.
آیات تحریم ربا، در چند مرحله و به صورت تدریجى نازل شده است. گام اول، انتقاد از رباخوارى یهود بود: «و اخذهم الرّبا وقد نهوا عنه» گام دوم این آیه است که منع از رباى چندین برابر مىکند و در گام سوم، اسلام حتّى یک درهم ربا را تحریم و به منزله جنگ با خدا معرفى کرده است.
پیامها
1- ایمان، زیر بناى عمل به دستورات است. «یا ایّها الّذین آمنوا لاتاکلوا الرّبا»
2- قبل از تحریم ربا، نمونههاى زشت و برجسته آن تحریم شد. «اضعافاً مضاعفة»
3- رعایت تقوا در مسائل اقتصادى بشدت لازم است. «لا تأکلوا الربا... اتقوا اللّه»
4- رستگارى با رباخوارى بدست نمىآید، بلکه با تقوا حاصل مىشود. «لا تأکلوا الربا... واتّقوا اللّه لعلکم تفلحون»
5 - رباخوار، نه در دنیا رستگار است، (به خاطر تشدید اختلافات طبقاتى که منجر به تفرقه و کینه محرومان و انفجار آنها مىشود) و نه در آخرت. (به خاطر گرفتارى به قهر خداوند). «لا تأکلوا الربا... لعلّکم تفلحون»
نظر آیت الله جوادی آملی درباره علت دیوانه محشورشدن رباخوار:
حضرت آیت الله جوادی آملی درباره علت دیوانه محشورشدن رباخوار گفتند: بعضی از رباخواران میگویند ما پولمان را اجاره دادیم! کسی که اندیشهاش این است در برابر خدای سبحان میگوید من همان طوری که خانه را اجاره میدهم پولم را اجاره میدهم؛ این مخبط است و این خبطش در قیامت ظهور میکند.
آیت الله جوادی آملی در بخشی از تفسیر آیات ۱۶۶ و ۱۶۷ بقره ﴿إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِینَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِینَ اتَّبَعُوْا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأسْبَابُ ٭ وَقَالَ الَّذِینَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا کَذلِکَ یُرِیهِمُ اللّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِینَ مِنَ النَّارِ﴾ بر نامحدود و ابدی بودن کفر تأکید کرد و درباره نبود مرگ در جهنم گفتند: بعضیها خواستند بگویند که از این آیات استفاده میشود که تا جهنم هست عذاب هست و، اما اگر جهنم و اهل جهنم از بین رفتند از باب سالبه به انتفای موضوع، دیگر خلودی نیست.
ولی باید گفت: جهنم از بین نمیرود و ارواح کفار مرگ ندارند، چون مرگ مرده است، شیطان و ذریه شیطان که وقود نارند مرگ ندارند. زوال و نابودی در دنیاست، وگرنه جهنم که دار آخرت است، دارالقرار است. اگر فرض بشود که آنجا هم بعد از چند سال رخت بربندند آن هم میشود دارالمرور نه دارالقرار، آن هم مثل دنیاست. اگر موجوداتی در نشئهای چند صباح باشند بعد رخت بربندند آنکه دیگر دارِ قرار نیست! ...
عدم تخفیف عذاب کافران جهنمی
وی در ادامه تصریح کردند: در سوره مبارکه «فاطر» آیه ۳۶ این است که ﴿والذین کفروا لهم نار جهنم لایقضی علیهم فیموتوا و لایخفف عنهم من عذابها﴾؛ نه قضای الهی میآید که اینها از بین بروند (که اجل مقضی داشته باشد خدای سبحان در آنجا) فرمود: ﴿لا یقضیٰ علیهم﴾، چون ﴿قضیٰ اجلاً و أجل مسمّیً عنده﴾ اجل در نشئه دنیاست، در جهنم ﴿لا یقضی علیهم﴾ مرگ نیست ﴿والذین کفروا لهم نار جهنم لا یُقضیٰ علیهم﴾؛ بر آنها مرگ قضا نمیشود (حکم نمیشود). ظاهر آیه این است که جهنمیها نمیمیرند، نه جهنمیها مادامی که جهنم وجود دارد نمیمیرند، ظاهرش این است ﴿لا یقضی علیهم﴾، پس اینها همیشه زنده هستند، حالا که زندهاند از تخفیف الهی برخودارند یا نه؟