شهید علی آلیان برین، خلبان شجاعی که با چشمان خود رفتن دوستان را دیده بود و با پایان جنگ، غمی سنگین را بر شانه های خود حمل می کرد، دست آخر تنها سه سالی بعد از گذشت آن روزها، در هفتم مهر ماه سال 70 به هنگام پرواز آموزشی به درجه رفیع شهادت نایل آمد. از او وصیتنامه ای به شرح زیر باقی مانده است:
«بسمه تعالی»
به نام خدایی که پناهگاه بیپناهان و امید ناامیدان است. درود به روان پاک و مطهر خمینی کبیر بنیانگذار انقلاب که با قیام خود ایرانیان را از خواب غفلت و گمراهی نجات داد. سلام به رهبر معظم حضرت آیتالله خامنهای عزیز که ادامه دهندهی سیره صالحان در جهان است. سلام و درود به خانوادههای معظم شهدا، نمیدانم آیا خانوادهی من نیز به جمع شما خانوادههای شریف و بزرگوار خواهد پیوست؟ و این برایم افتخار بزرگی است چون بابت آن باید از جان خود بگذرم و جان خود را در راه ایران آزاد بدهم. مرگ در راه حق و شهادت بالاترین آرزوی من است. ما که از دنیا دل کندیم، ما که از زن و فرزند گذشتیم، کارمان جهاد در راه خدا و پاداشش نیز با خداست.
حسین مظهر آزادگی و شهید راه حق و حقیقت است. او کسی است که مرگ باعزت را بر زندگی پرذلت ترجیح داد. کسی که شجاعانه جنگید و با افتخار شهید شد و نام جاودانی برای خود باقی گذاشت. امیدوارم من هم بتوانم در زمرهی ادامه دهندهگان راه سیدالشهدا قرار بگیرم.
سفارشی چند به مردم و خانوادههای معظم شهدا و همچنین همسر و فرزندانم دارم. ای مردم ما برای بقای ناموس شما و خود جنگیدیم، برای مساوات، برای برپایی حق و برای ریشهکنی ظلم جنگیدیم. سزاوار نیست که خونمان پایمال شود. خانوادههای معظم شهدا هنگامی که رنج فقدان و دوری جوان و عزیزتان، مکدرتان کرد به قرآن پناه ببرید. زیرا خواندن قرآن و درک معانی آن آرامش روحی به بار میآورد.
همسر فداکار و مهربانم بچهها را به تو و ترا نیز به خدا میسپارم. میدانم مسئولیت سنگینی است، اما صبر پیشه کن و بدان خداوند با صابران است.
دختر عزیزم در همه حال الگویت را فاطمه(س) قرار بده و حجابت را رعایت کن؛ زیرا پوشش خوب و اقتدا به حضرت فاطمه(س) همانند جهاد است.
فرزندان عزیزم به خدا توکل کنید و یار و یاور مادرتان باشید. خداوند به شما لطفی کرده که باید از آن خوب استفاده کنید و از اقوام و دوستان حلالیت میطلبم. برایم گریه نکنید زیرا ما نمردهایم و زندهایم.».