دیگر نه تنها گوشه و کنار شهرها و خیابان ها، بلکه در بسیاری از کانال ها و پیج های فضای مجازی، می بینیم افراد ناشناخته و بی اسم و رسمی را که ادعا میکنند عالم به علوم غریبه اند و دستی بر علم اعداد و حروف، علم اجرام و کواکب و علم طالع دارند یا خمسه محتجبه[1] میدانند.
افرادی که اگر نیمی از آنها هم راستگو بودند؛ دیگر نام علمشان غریبه نبود و باید آن را، علم مشهوره میخواندند. جالب اینجاست که چنان تبلیغات جذابی به راه می اندازند که افراد، بی سوادی و فریبکاری آنها را فراموش میکنند. اینها سراغ همگان میآیند. زن و مرد، تحصیل کرده و بی سواد، پیر و جوان؛ آنها حتی سراغ امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز رفتهاند. بله، این نوع ادعاها چیز جدیدی نبوده و نیست و در اینجا می خواهیم ضمن بیان مطالبی جالب در این زمینه، به معیاری برای جداسازی مدعیان دروغین از مدعیان راستین این فنّ برسیم.
یکی از مدعیان راستین این علم شیخ الرئیس ابن سینا است. از دیگر دارندگان راستین این دانش باید به خواجه نصیر الدین طوسی اشاره کرد و دیگری از آنان شیخ بهایی و علامه میرفندرسکی است. افرادی که در اوج علم و در زمره بلند آوازه ترین دانشمندان عصر خویش بودند و از زمین تا آسمان با کف بینها و طالع بینها و دعا نویسهای امروزی فرق دارند.
کمی از تاریخچه
قرآن کریم ساحرانی در عصر حضرت سلیمان را معرفی کرده که از قدرت خود برای جدایی انداختن بین زنان زیبارو و شوهران آنها استفاده میکردند؛ تا خود یا دیگران را صاحب آن زنان نمایند. آنها در امتحان الهی سرافکنده بودند و خداوند نیز به وسیله دو فرشته باطل السحر را نیز در اختیار مردم قرار داد.[2]
در کنار این ماجرای قرآنی، یک ماجرای حدیثی جالبی نیز وجود دارد و آن مراجعه یکی از مدعیان علم غریبه به امام علی(علیهالسلام) است. روزی فردی به اصطلاح کوکب شناس و طالع بین نزد امام آمد. حضرت برای حرکت به سوی میدان نبردی آماده شده بودند. آن فرد به حضرت عرض کرد که شب گذشته از وضع ستارگان و کواکب فهمیدم که حاکمان در چنین روزی نباید کارهای مهم را آغاز کنند که طالع آنها سوزان است و آنها به هلاکت می افتند.
حضرت به او نهیب زده و فرمودند چرا در کاری که رضای خدا در آن است شبهه افکنی میکند و از او پرسیدند که آیا می داند جریان صاحب میزان و صاحب سرطان چیست؟ آیا می داند اسد چند مطلع دارد؟ در ادامه حضرت بدون هیچ تأخیری به این جنگ، عازم شدند و این جنگ همان نهروان یا جنگ با خوارج بود که با پیروزی قاطع امام همراه بود.[3]
همچنانکه در این واقعه دیدیم؛ کوچکترین جهل یا کوچکترین اشتباه نتیجه ای عکس داده و تمام محاسبات را در هم می ریزد؛ زیرا اینگونه نقایص در این علم، مانند نقص فنی در قطعهای از یک فضاپیما به هنگام پرتاب است که نتیجهای جز شکست در بر نخواهد داشت. با درک پیچیدگی های خاص این علم است که می فهمیم نباید هر کسی را عالم به این علم بدانیم.
عالمان راستین علوم غریبه
یکی دیگر از راههای شناخت مدعیان دروغین این علم پیچیده، بازشناسی عالمان حقیقی آن است. اگر ما چنین عالمانی را مورد بازشناسی قرار دهیم؛ خواهیم فهمید که مدعیان دروغین این علم از چه سنخ افرادی نیستند!
یکی از مدعیان راستین این علم شیخ الرئیس ابن سینا است. از دیگر دارندگان راستین این دانش باید به خواجه نصیر الدین طوسی اشاره کرد و دیگری از آنان شیخ بهایی و علامه میرفندرسکی است. افرادی که در اوج علم و در زمره بلند آوازه ترین دانشمندان عصر خویش بودند و از زمین تا آسمان با کف بینها و طالع بینها و دعا نویسهای امروزی فرق دارند.
در عصر حاضر نیز میتوان بزرگانی چون آیت الله حسنعلی اصفهانی، آیت الله سید ابوالحسن حافظیان و آیت الله سید عباس کاشانی را به خاطر آورد؛ فقیهانی وارسته و عالمانی مهذب که حقیقی بودن علم آنها در عمل همیشه صالح آنها تکمیل کننده تواناییهای علمی ایشان بوده و امروز آثار آنها گره گشای دردهای ماست.
ابتکاری ناتمام
پیچیدگی این علم را می توان با کاراییهای عجیب آن نیز درک کرد. مثلاً نقل شده که شیخ بهایی در عصر صفویه مسئول بازسازی حرم رضوی بود و کارها با دستورات او پیش میرفت. در حین کارها سفری ناخواسته برایش رخ داد و او مجبور به ترک مشهد میشود. وقتی دستورات لازم را به معمارها می داد؛ همراه با اصراری فراوان از آنها می خواهد تا یکی از درب های حرم را جا نگذاشته و منتظر بازگشت او بمانند. اما وقتی شیخ باز می گردد می بیند که درب را جا گذاشتند.
علت را جویا شده و در می یابد که این کار به دستور حضرت رضا(علیه السلام) بوده و در آن هنگام شیخ بهایی بیان می دارد که می خواسته از طلسمی استفاده کند تا گناهکاران نتوانند از آن در وارد شوند. و چون حضرت امام رضا(علیهالسلام) به این مسئله رضایت نداشتند؛ دستور جاسازی آن درب را شخصاً دادهاند.[4]
این هم از دیگر پیچیدگی های این علم است؛ حال اگر کسی توانست چنین عالمانی را در این دامنه علمی بیابد اجازه استفاده از راهکارهای او را دارد.
نکته نهایی: راهکار چیست؟
قرآن کریم ساحرانی در عصر حضرت سلیمان را معرفی کرده که از قدرت خود برای جدایی انداختن بین زنان زیبارو و شوهران آنها استفاده میکردند؛ تا خود یا دیگران را صاحب آن زنان نمایند. آنها در امتحان الهی سرافکنده بودند و خداوند نیز به وسیله دو فرشته باطل السحر را نیز در اختیار مردم قرار داد.
امروزه که سودجویان در بین مدعیان علوم غریبه بسیار بسیار زیادند؛ به جای مراجعه به این فریبکاران، که گاهی حتی مراجعین خود را مورد سوء استفاده های جنسی قرار می دهند؛ می توان به آثار آن علمای صالح پناه برد و برای رفع نیاز از کتاب های گرانبهای آنها توشه چینی کرد.
در لابه لای کشکول شیخ بهایی یا در مصابیح الجنان آیت الله سید عباس کاشانی هست نسخه های مجربی برای بهبود کسب و کار، ازدیاد رزق، فروش جنس و ملک، دفع بلای اجنه و چشم زخم یا بستن زبان دشمنان و...
بله هر آنچه به آن نیاز داریم را سید ابوالحسن حافظیان در لوح "جنّة الاسماء" جمع آوری کرده که با اندک مبلغی می توان کپی آن را از کتاب فروشی های اطراف باغ نادری مشهد مقدس خرید. اثری مؤثر و غیر قابل مقایسه با نقش ها و خط های بی معنای دعانویسان بی سواد و سودجو.
پی نوشت:
1- خمسه محتجبه عبارتند از:
الف) کیمیاء؛ علمی است که با آن میتوان بعضی فلزات و اجرام معدنی را به چیز دیگر تبدیل کرد.
ب) لیمیا؛ علمی است که با آن روح را در بدن دیگری انتقال دهند.
ج) سیمیا؛ علمی است که انسان به وسیله یادگیری آن قدرت برای انجام کارهای خارق العاده پیدا می کند.
د) هیمیا؛ علمی است که در ترکیب قواى عالم بالا، با عناصر عالم پائین، بحث مى کند.
هـ) ریمیا؛ علمى است که از استخدام قواى مادى بحث مى کند، تا به آثار عجیب آنها دست یابد.
هدف اصلی در این علوم، دخالت در امور عالم طبیعت، خبر از آینده و حالات و احوال اشخاص از طریق معادلات و روش های خاصی است که البته در مواردی نتیجه می دهد. در اسلام که کامل ترین و جامع ترین ادیان الهی است، آموزش و یادگیری و بکار بردن آنها مورد تشویق واقع نشده است. بنابراین، این علوم الهی و دینی نیستند.
2- رجوع کنید به سوره بقره، آیه 102 و تفاسیر این آیه مبارکه.
3- الاحتجاج، طبرسی، ج 1، ص 355.
4- از کتاب دلشدگان، نوشته محمد لک علی آبادی .