امروز که گذشت، فردا حتماً انجام می دهم، از فردا نمازم را سر وقت می خوانم، از فردا دیگر غیبت نمی کنم، فردا از فلانی حلالیت می طلبم، از شنبه رژیمم را شروع می کنم ،از فردا .... از شنبه ...
فردا و شنبه هایی که گاه هیچ وقت نمی آیند.
حالتی که در بیشتر اوقات برای ما انسان ها به وجود می آید به طوری که می دانیم در کاری اشتباه می کنیم و قصد اصلاح کار اشتباه را هم داریم اما گویی توان تصمیم گیری و اقدام کردن را از دست داده ایم و هرگاه تصمیم به بازگشت می گیریم، وسوسه می شویم که هنوز فرصت بسیار است و به خود فرداهایی را که معلوم نیست کی می آیند وعده می دهیم.
لحظه ها پشت سر هم می آیند و می روند و ما اسیر کارهای دیگری هستیم. این حالت، ممکن است هم در کارهای مادی پیش آید و هم در کارهای معنوی. به این حالت «تسویف» یا «مطال» گفته می شود.
تسویف از ریشه ی سوف و به معنای تأخیر انداختن، مماطله و امروز و فردا کردن و کار امروز را به فردا انداختن است.
بیشتر بخوانید: خداوند این 3 گروه را زیانکاران واقعی می داند
در آموزه های معصومان (علیهم السلام) به شدت چنین حالتی تقبیح و به عواقب آن هشدار داده شده است. امام علی(علیه السلام) در دعای کمیل از این حالت به خدا شکایت کرده، می فرماید: «و خدعتنی الدنیا بغرورها و نفسی بجنایتها و مطالی»؛ و دنیا مرا با غرور (و ظاهر فریبنده اش) فریفته است، و نفسم با جنایتش، و با مماطله کردنم (مرا بازداشته است).[1]
در روایتی نیز امام علی (علیه السلام) می فرمایند: به درستی که بیشترین ناله های اهل جهنم از تسویف است.[2]
حیله و مکری دیگر از شیطان
یکی از این تسویف ها و فردا فردا کردن ها در مسیر توبه است. در حقیقت بهتر است این گونه بگوییم که از حیله ها و مکرهای شیطان تسویف در توبه است، به این معنی که توبه انسان را به تأخیر می اندازد و وسوسه می کند که هنوز فرصت داری و وقت برای توبه کردن زیاد است، فعلا به جوانیت برس و هر کار که دلت می خواهد بکن ، بعد از آن توبه می کنی، غافل از آن که اینها فکر شیطانی است.موکول کردن کارها به زمان های دیگر و تاخیر انداختن در آنها از مکرهای شیطان است که از طریق آنها به انسان نفوذ می کند.
کار شیطان و نفس امّاره به تأخیر انداختن توبه است و القای این که: حالا چه عجله ای است، فرصت باقی است، هنوز جوانی و... ولی غافل از آنکه مردن و تمام شدن فرصت ها جوان و پیر نمی شناسد ...
گفتم که به پیری رسم و توبه کنم آن قدر جوان مرد و یکی پیر نشد
این در حالی است که امام محمدتقی(علیه السلام) فرمود: تاخیر التوبهْ اغترار و طول التسویف حیرهًْ و الاعتلال علیالله هلکهًْ و الاصرار علیالذنب امن لمکرالله و لایامن مکرالله الا القوم الخاسرون: تاخیر انداختن توبه در واقع نوعی فریب خوردن است، امروز و فردا کردن برای توبه موجب حیرت و سرگردانی است، در برابر خداوند عذرتراشی کردن منجر به هلاکت می شود، اصرار بر گناهان نوعی آسوده خاطر شدن از مکر خدا تلقی میشود و تنها انسان های زیانکار از مکر خدا آسوده خاطر هستند. [3]
در بیانی نیز امام علی (علیه السلام) فرمودند: لاتَکُن مِمَّن یَرجُو الآخِرَهَ بِغَیرِ عَمَلٍ، و یُرجّی التَّوبَهَ بِطُولِ الآمَلِ؛ از کسانی مباش که بدون عمل امید به آخرت دارند و با آرزوهای دور و دراز توبه را به تأخیر می اندازند. [5]
گناه مثل یک غده ی بدخیم است که در اولین فرصت باید با جرّاحی توبه آن را مداوا کرد، و گرنه جان را به خطر می اندازد.
کلام آخر
امروز و فردا کردن، دقیقا بازی زیرکانه زمان است که عمری را که حاضر نیستیم به هیچ قیمتی بفروشیم، اندک اندک و به رایگان از ما میستاند. این عادت بر اثر تکرار، قوت میگیرد و هر بار محکم تر و موجّه تر از بار قبل میشود و در هر تکرار، فرصتی را از ما میگیرد و وظیفه ای را از وظایف ما به تأخیر میاندازد و فرصت از دست رفته، دیگر به هیچ قیمتی باز نخواهد گشت. امام علی (علیه السلام) میفرماید: «هر کس فرصت را از زمانش به تأخیر انداخت مطمئن باشد که آن را از دست می دهد.» [6]
و در بیانی دیگر می فرمایند: ما أسرع الساعات فی الیوم و أسرع الأیام فی الشهر...؛ چه بسیار با سرعت و شتاب می گذرند، ساعت ها و روزها و ماه ها و سال ها ... و چه زود عمر تمام می شود... [7]
کار را به وقت مناسب مؤکول کردن و به دنبال فرصت استثنایی و طلایی گشتن و بهانه تراشی در انجام عمل؛ بیماری است که در صورت شیوع آن، جامعه به تعطیلی و تنبلی کشیده شده و در نتیجه به عقب ماندگی تمدن اسلامی منجر می شود.
پی نوشت:
1- اسکندری، مصطفی؛ نشریه خُلُق، فروردین و اردیبهشت 1388، شماره 10
2- جامع السعادادت، ج ، ص
3- تحف العقول، ص480
4- گنج دانش، ص 78
5- نهج البلاغه، حکمت 142
6- نهج البلاغه، همان، خطبه 230، ص 718.
7- نهج البلاغه، سید رضی، خ ۲۳۰