یکی از مسائل بسیار مهمی که در فرهنگ قرآن و اخلاق به آن توجه خاص شده موضوع سلامتی و پاکی قلب است. وقتی در فرهنگ قرآن و تربیت اخلاقی سخن از اصلاح قلب و پاکی آن از رذایل اخلاقی میشود در واقع مقصود دور نگه داشتن روح و جان افراد از رذایل اخلاقی است.در این نوشتار سعی داریم با معرفی بدترین قلبهای دنیا قدمی مثبت در دستیابی به قلب سلیم برداریم.
جایگاه و ارزش قلب درقرآن
قلب یا روحی که خداوند متعال آن را در وجود انسان قرار داد یکی از بهترین ابزارهای موفقیت و رسیدن به کمال و سعادت به شمار میرود؛ چرا که خداوند متعال ساختار آن را بر اساس سرشت و فطرت الهی در اختیار انسان قرار داده است. در عظمت و ارزش روح همین بس که بعد از دمیده شدن روح در بدن انسان است که فرشتگان در برابر او سر به سجود و تعظیم فرود آوردند: «[ الحجر/29] پس وقتى آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم، پیش او به سجده درافتید.»
بدترین قلب های دنیا
در فرهنگ قرآن خداوند متعال سخن از قلبهایی نموده است که به خاطر بیمبالاتی صاحبانشان در رذایل و زشتیهای اخلاقی گرفتار شدهاند، به طوری که صاحبان خود را در جادهی انحراف و گمراهی قرار داده اند. خداوند متعال بدترین قلبهای دنیا را این چنین معرفی مینماید:
قلبهای سخت و ترسناک
از جمله بدترین قلبها، قلبهای افرادی است که به قساوت و سنگدلی شهرت پیدا کردهاند. قلبهایی که به نیندیشیدن در حقایق موجودو تعصبات کور کورانه جاهلی شهرت دارند. اگر بخواهیم برای صاحبان این چنین قلبهایی مصادیقی معرفی نماییم مسلمان نمایان تکفیری و حامیان شیطان صفت آنها بهترین مصادیق صاحبان این چنین قلبهایی به حساب میآیند.« [زمر/22]واى بر آنان که قلبهایى سخت»
«[اعراف/179] و در حقیقت، بسیارى از جنّیان و آدمیان را براى دوزخ آفریدهایم. [چرا که] دلهایى دارند که با آن [حقایق را] دریافت نمىکنند، و چشمانى دارند که با آنها نمىبینند، و گوشهایى دارند که با آنها نمىشنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراهترند. [آرى،] آنها همان غافل ماندگانند.».
قلبهای زنگار بسته از گناه
از جمله بدترین قلبها به افرادی تعلق دارد که در اثر خوی گرفتن به گناه و رذایل اخلاقی، زنگار سیاهی و تباهی آنها را از درک و فهم حقایق دور ساخته و از هدایت الهی خود را محروم میکنند. گناه به مثابهی لایه های سیاه و چرکینی است که دیده حق بین افراد را ازبین برده و سایهی جهالت و تباهی را بر روح آدمی میگستراند. در معرفی این چنین قلبهایی خداوند متعال میفرماید:
«[مطففین/14] چنین نیست که آنها مىپندارند، بلکه اعمالشان چون زنگارى بر دلهایشان نشسته است.»
عاقبت این چنین افرادی که به گناه و رذایل اخلاقی دلخوش کرده اند این میشود که بزرگترین واقعیتهای عالم هستی را منکر میشوند.«[الروم/10]آن گاه فرجام کسانى که بدى کردند [بسى] بدتر بود، [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آنها را به ریشخند مىگرفتند.»
قلبهای مریض و نفاق پیشه
قلبهای افراد منافق _ که در ظاهر ادعای راستی و درستی میکنند و در باطن چیزی جز پلیدی و نفاق را به همراه ندارند _ در فرهنگ قرآن ازجمله بدترین قلبها به حساب میآید: «[بقره/10] در دلهاى آنان یک نوع بیمارى است خداوند بر بیمارى آنان افزوده و به خاطر دروغهایى که میگفتند، عذاب دردناکى در انتظار آنهاست.»
قلبهای منحرف و گمراه از حق
در معرفی صاحبان اینچنین قلبهایی خداود متعال می فرماید:
«[توبه/127] و هنگامى که سورهاى نازل مىشود، بعضى از آنها [منافقان] به یکدیگر نگاه مىکنند و مىگویند: «آیا کسى شما را مىبیند؟ (اگر از حضور پیامبر بیرون رویم، کسى متوجّه ما نمىشود!)» سپس منصرف مىشوند (و بیرون مىروند) خداوند دلهایشان را (از حق) منصرف ساخته چرا که آنها، گروهى هستند که نمىفهمند (و بىدانشند)!»
قلبهای متعصب و دور مانده از حقیقت
رفتار و اعتقادات بعضی از افراد نه تنها ریشه در باورهای صحیح وحیاتی ندارد، بلکه از عقلانیت و معیارهای اخلاقی و فطری نیز بیبهره است. برای نمونه تن ندادن به آیین مقدس اسلام به بهانهی اینکه آیین باستانی کشوری چیزی غیر از اسلام بوده نباید موجب شود که پرده نادانی و جهالت بر روی قلب افراد سایه خود را بگستراند.«[فتح/26] (به خاطر بیاورید) هنگامى را که کافران در دلهاى خود خشم و نخوت جاهلیّت داشتند»
سخن آخر
از آنجایی که هویت و اصالت وجوی افراد به روح آنها وابسته است ضروری است که با بهرهگیری از آموزههای وحیانی و رهنموهای عقل سلیم، قلب و روح خود را از آلودگیها و پلیدیهای رذایل اخلاقی دور نگه داشت تا از زندگی و حیات سعادتمند در دنیا و آخرت بهرهمند شد.