حتما شما هم با این جملات آشنا هستید؛ اینکه بعضی ها وقتی می خواهند دیگران را نصیحت کنند، می گویند: «نمی خواهم نصیحتت کنم! اما فلان کارت درست نیست!» عده ای هم تا در برابر نصیحت دیگران قرار می گیرند، می گویند: «مرا نصیحت نکن!»
به واقع این عبارات چه جایگاهی در لسان دین و تربیت انسانی دارند؟ آیا نصیحت کردن و نصیحت شنیدن لازم هستند یا خیر؟ در این فرصت مروری بر این موضوع خواهیم داشت.
موعظه و نصیحت برخوردی است مناسب و سنجیده در برابر کژی ها؛ چنین برخوردی گاه نرم و مهرورزانه و گاه با شدّت و قاطعیت و به صورت امر و نهی و هشدار و تهدید است.
برای نمونه، در قرآن کریم از برخورد نرم و مهرخویانه لقمان علیه السلام با فرزندش، با واژه «وعظ» یاد شده است: (وَ إِذْ قَالَ لُقْمَانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یَا بُنَیَّ لاَ تُشْرِکْ بِاللَّهِ ... )همچنان که در برخورد با زن نافرمان (ناشزه)، می فرماید: (فَعِظُوهُنَّ) که اشاره ای است به برخوردی نرم و عطوفانه.
و نیز در جایی دیگر موعظه و نصیحت را راهی برای دعوت به خوبی ها و حقایق معرفی می کند: «ادْعُ إِلَىٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ ... » ای پیامبر ! با حکمت و موعظه ی حسنه و بحث و جدل نیکو، مردم را به راه خدا دعوت کن. بنابر این یکی از راه های دعوت به سوی حق و حقیقت موعظه کردن است.
موعظه درست را از هر کسی قبول کن
روزى عده اى از شیعیان، در نزد امام باقر علیه السّلام بودند و امام علیه السّلام، آنان را پند مى داد و از گناهان بر حذر مى داشت و حال آن که، آنان غافل بودند و سرگرم خویش. این مطلب حضرت را خشمگین ساخت، پس کمى سر به زیر انداخت آنگاه سرش را بلند کرد و رو به آنان فرمود: به درستى که اگر گوشه اى از سخن من، در قلب یکى از شما، جاى گرفته بود، همانا جان باخته بود.
هان! اى سایه هاى بی روح و اى فتیله هاى خاموش! گویا شما، چوب هاى تکیه داده شده بر دیوار و بت هاى دست ساخت، هستید. آیا طلا را از سنگ بر نمى گیرید؟ آیا از نور تابان، پرتو نمى گیرید؟ آیا لؤلؤ از دریا به دست نمى آورید؟ سخن درست را از هر آن که گفت، بستانید هر چند خودش، بدان عمل ننماید. چرا که خداى متعال در آیه 18 سوره زمر مى فرماید: «به سخن گوش فرا مى دهند و بهترین آن را پیروى مى کنند»
قلب آدمی مرگ و زندگی دارد
امام سجّاد علیه السلام در مناجات تائبین این گونه می فرماید: «إلهی ألبَسَتنی الخَطَایا لِباسَ مَسکنَتی وَأماتَ قَلبی عَظیمَ جَنایتی؛ خدایا، خطاهایم بر من لباس خواری پوشانده و دوری از تو جامه بیچارگی به تنم کرده و جنایات و گناهان بزرگم قلبم را میرانده است.»
برخی افراد در کنارشان هزاران درس عبرت صورت می گیرد، یا هزاران آیه و روایت و مواعظ تکان دهنده در گوششان می خوانند، امّا کوچک ترین اثری در آنها ندارد، چون قلبشان مرده است.
عاملی که قلب را می میراند
در بیانی رسول اکرم صلی الله علیه و آله یکی از مواردی که باعث می شود قلب آدمی بمیرد را این گونه معرفی می کنند: همنشینی با انسان های آلوده و پست، قلب را می میراند و انسان بر اثر مجالست با چنین کسانی به جاهایی سقوط می کند که بسا مایه عبرت همگان می شود.
قلبتان را زنده کنید
در بیانی امام علی علیه السلام در سفارش خود به فرزند بزرگوارشان امام مجتبی (علیه السلام) در رابطه با زنده کردن دل این گونه می فرمایند: «احی قلبک بالموعظه»؛ قلب خودت را با (شنیدن) موعظه زنده کن!
انسان اگر موعظه و حرف حساب را نشنود و دل خویش را بر روی موعظه نگشاید، این دل آرام آرام از بین میبرد، بنابراین باید از مرگ تدریجی دل جلوگیری کنیم که این امر اختصاص به یک روز در سال ندارد.